جهانشاه قراقویونلو

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۳ توسط DaneshGostar (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جهانشاه قراقویونلو (ماردین ۸۰۹ـ۸۷۲ق)

جهانشاه قراقویونلو
زادروز ماردین ۸۰۹ق
درگذشت ۸۷۲ق
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی فرمانروا
شغل و تخصص های دیگر شاعر
لقب مظفرالدین
گروه مقاله تاریخ ایران
خویشاوندان سرشناس قرایوسف (پدر)، اسکندر، محمد و سبند (اصفهان میرزا) قراقویونلو (برادران)، حسنعلی و پیر بوداق (پسران)

مشهورترین‌ حکمران‌ قراقویونلو (حک: ۸۳۹ ـ۸۷۲). فرزند قرایوسف‌ و برادر اسکندر قراقویونلو بود و در آغاز جوانی،‌ والی‌ سلطانیۀ‌ زنجان شد و درپی‌ درگذشت‌ پدر‌ در ۸۲۳، سلطانیه‌ را ترک‌ کرد. در همان‌ سال،‌ برادر بزرگش‌ اسکندر، حکمران‌ قلمرو قراقویونلوها شد. جهانشاه‌ با برادرانش‌ اسکندر و محمد گاه‌ روابط‌ دوستانه‌ای‌ داشت‌ و گاه‌ این‌ ارتباط‌ به‌ دشمنی‌ می‌گرایید. با کشته‌شدن‌ اسکندر، با لقب‌ مظفرالدین‌، بر تخت‌ حکومت‌ قراقویونلو نشست‌ و یگانه‌ فرمانروای‌ سرزمین‌های‌ قراقویونلو، به‌ استثنای‌ عراق، شد. در ۸۴۴ و ۸۴۹ق، به‌ گرجستان‌ تاخت‌ و تفلیس‌ را تصرف‌ کرد و پس‌ از مرگ‌ دیگر برادرش‌ اسبند (اصفهان‌ میرزا) که‌ در بغداد مستقلاً حکومت‌ می‌کرد، به‌ بغداد لشکر کشید و در ۸۵۰ق، آن‌جا را تصرف‌ کرد. او پس‌ از درگذشت‌ شاهرخ‌ تیموری‌، سلطانیه‌ و قزوین‌ را به‌ حکمرانی‌ خود افزود (۸۵۱ق) و ولایات‌ اصفهان‌ و فارس‌ را تحت‌ حاکمیت‌ قراقویونلو درآورد (۸۵۶ق). سپس‌ خراسان‌ را در ۸۶۲ و شیروان‌ را در ۸۷۱ق گرفت‌ و دربند (باب‌الابواب‌) را غارت‌ کرد. در آن‌ زمان‌، آذربایجان‌، ارّان‌، عراق عجم‌، عراق عرب‌، فارس‌، کرمان‌ و شرق آناتولی‌ تحت‌ حاکمیت‌ دولت‌ قراقویونلو بود. همچنین‌ در این‌ اوان‌ شورش‌ دو پسرش، حسنعلی و پیر بوداق، را‌ در تبریز و بغداد سرکوب‌ نمود. عاقبت‌ درپی‌ شبیخون‌ آق‌قویونلوها در‌ قرارگاهش‌ که عازم جنگ با اوزون حسن شده بود کشته‌ شد. جسد او در حیاط‌ مدرسۀ مظفریّه‌ در تبریز، که‌ خود ساخته‌ بود، به‌‌خاک‌ سپرده‌ شد. پس از او پسرش حسنعلی قراقویونلو به امارت رسید. جهانشاه آخرین حکمران مقتدر قراقویونلو بود که درخشان‌ترین دورۀ فرهنگ و تمدن قراقویونلوها مربوط به این دوره بود. جهانشاه از علما حمایت می‌کرد و به ادبیات علاقه داشت و با تخلص «حقیقی» اشعار ترکی و فارسی می‌سرود.