حبوه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

حَبَوَه

(در لغت به‌معنی بخشش بدون عوض و منت) اصطلاحی در فقه. آن است که اشیایی مخصوص، به پسر بزرگ‌تر یا تنها فرزند پسر، بعد از مرگ پدر، داده شود. به متوفی مَحْبُوّمنه و به پسر، مَحْبُوّ گویند. مشهور از موارد حبوه چهار چیز است. اسلحه، مصحف (کتاب)، انگشتر و البسه و پارچه‌های شخصی. در استحباب یا وجوب حبوه بین فقیهان امامیه اختلاف است. اصل حبوه، فقط در فقه امامیه مطرح است. در این که حبوه، مجانی به پسر متوفی داده می‌شود یا قیمت آن از سهم‌الارث او کسر می‌شود. نیز اختلاف است. دختر به هیچ‌وجه حبوه را نمی‌برد؛ البته اگر متوفی جز حبوه مالی نداشت، در اختصاص حبوه به پسر، اختلاف است. چنانچه متوفی، دربارۀ حبوه و دادن آن به فرد معیّن، وصیت و یا دِین داشت، در تقدم این دو بر حبوه اختلاف است؛ گرچه گاه کسانی چون ابن حمزه گفته‌اند که پسر بزرگ‌تر باید در عوض حبوه، نمازها و روزه‌های قضای پدر را بخواند. کسانی که از ارث ممنوع‌اند، مانند کافر، مرتد یا قاتل متوفی، از حبوه نیز محروم اند. در عمل به حبوه، وقتی که اقلام شخصی متوفی بسیار نفیس و گران‌قیمت باشد، نیز اختلاف وجود دارد.