خرابات

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خرابات

از اصطلاحات صوفیانه. جمع خرابه است، ولی با توجه به تغییر معنایی که این کلمه داده است برخی معتقدند از کلمه خورآباد (محل و معبد خورشید و مهر) گرفته شده است. اصل این کلمه تا آغاز قرن ۶ق به‌معنی عشرتگاه و روسپی‌خانه بوده است، ولی شاعران و عارفان ایرانی از سنایی به بعد آن را به معنای استعاری به‌کار برده‌اند. خرابات محل پاکبازی و از خود رهایی و عالم بی‌خودی، ترک عادات و پشت‌پازدن به همه رسوم زمانه است. در خرابات سالک، همۀ هستی خود را از دست می‌دهد. از این‌رو خرابات را کنایه از سلوک ویژه‌ای می‌دانند که از سوی شیخ برای هر سالک در نظر گرفته می‌شود تا از خود رها شود.