خروج

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خروج (ادبیات)

در اصطلاح قافیه، دومین حرف پس از روی که وصل بدان پیوندند، مانند «م» در کلمات «کشتیم» و «رشتیم»: خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم/دیبا نتوان یافت از این پشم که رشتیم. نیز ← قافیه