داروغه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

داروغِه

(واژه‌ای مغولی، به‌معنی رئیس) منصبی اداری در تاریخ بعد از اسلام ایران، از دورۀ مغولان تا اواخر قاجاریه، به مفهوم بزرگ و همه‌کارۀ یک محل یا حاکم و پاسبان. در تاریخ بعد از اسلام ایران، از دورۀ مغولان تا اواخر قاجاریه، به همین دلیل در اوایل به نام کلی حکام اطلاق می‌شده ولی بعدها لقب حاکم پایتخت بود و در دورۀ صفوی همچنین، در تشکیلات دولتی، منشیان طراز اول داروغه خوانده می‌شدند. اما مفهوم اصلی و متداول آن مسئول امور انتظامی شهر، روستا یا عشیره و مقامی پایین‌تر از حاکم و وزیر یا کلانتر بوده است. در این دوره، علاوه بر شهرها، مشاغل و ادارات مهم هر یک جداگانه داروغه داشتند. مانند داروغۀ اصفهان، داروغۀ بازار، داروغۀ دفترخانۀ همایون، داروغۀ محاسبات. داروغگی اصفهان از بقیه شاخص‌تر و مهم‌تر بود، زیرا رئیس تأمینات محسوب می‌شد و تا حدی مجوز قضاوت داشت. در ابتدای حکومت ناصرالدین‌شاه تهران به پنج محله تقسیم می‌شد و هر محله به شخصی سپرده شده بود که کدخدا نام داشت. این کدخداها زیر نظر داروغۀ تهران قرار داشتند. در غالب شهرها نیز چنین تشکیلاتی برقرار بود. غالباً داروغه نایبی داشت که قوۀ اجراییه‌اش محسوب می‌شد. فراش و گزمه‌ها زیر نظر داروغه از سر شب در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر گشت می‌زدند و اسلحۀ آن‌ها غالباً چماق بزرگی بود. داروغه می‌توانست به اسم جرم و جریمه به هر میزان که می‌خواست درآمد کسب کند و پس از پرداخت سهم دولت بقیه را به نفع خود ضبط کند. برخی داروغه‌ها تعدادی سگ نیز نگه می‌داشتند که به سگ داروغه معروف بودند. سگ داروغه مثل خود داروغه به‌حساب می‌آمد و کسی حق صدمه‌زدن و بی‌احترامی به آن را نداشت. داروغه مستمری‌ هنگفتی داشت و موقعیت وی شرایط کسب عواید بیشتر را نیز فراهم می‌ساخت. در اواخر دورۀ صفوی این سمت به اعضای گرجی خاندان سلطنتی اختصاص داشت. داروغۀ دفترخانه که سرپرست ادارۀ دفترخانه بود شغل مهمی محسوب می‌شد، به مالیات‌ها رسیدگی می‌کرد و زیردست مستوفی‌الممالک قرار داشت. اصطلاحات دیگری نیز در این منصب وجود داشت، از جمله داروغه‌شاگرد که مأمور زیردست داروغه بود، داروغه‌گری که شغل و منصب داروغه بود، داروغه‌خانه که اداره‌ای بود با وظیفۀ حفظ نظم و امنیت شهر.