دیو

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

دیو

ديو

(در اوستایی: دَئِوَه) پیش از ظهور زردشت، نام عام ایزدان قدیم آریایی مشترک بین اجداد باستانی مردمان ایران و هند. در هند هنوز دِوا به‌معنی پروردگار و خداست؛ اما در آیین زردشتی این نام تغییر معنا داد و به موجودات ماوراء طبیعی شریری اطلاق شد که با اهورا مزدا و انسان در ستیزند. دیوها موجوداتی اهریمنی و دشمن خیر و نیکی‌اند. دیوها در مقابل امشاسپندان و فرشتگان قرار دارند و شمار آن‌ها به تعداد امشاسپندان است، که اهریمن در رأس آن‌هاست. دیو خشم، دیو تاریکی، دیو خواب و دیو مرگ از آن جمله‌اند. در افسانه‌ها و اساطیر ایرانی از دیوها به‌فراوانی سخن رفته است. ظاهراً آریاییان، پس از ورود به سرزمین ایران، با بومیان انیرانی رویارو شدند و آنان را دیو خواندند. احتمال می‌رود دیوهای مازندران در شاهنامه اقوام بومی غیر آریایی آن دیار بوده باشند. واژۀ دیو در دیگر زبان‌های هندواروپایی نیز دیده می‌شود. دَئوس در لاتینی و دییو در فرانسه از همان ریشه‌اند. معنای امروزی دیو در فارسی تقریباً با معنای دیمن، دایمن و دمون در زبان‌های غربی همسان است. کلمۀ دمون نزد یونانیان باستان، خدایی فروپایه‌تر از خدایان ساکن اُلمپ بود، که با آدمیان سروکار داشت، اما مسیحیان اولیه که همۀ خدایان مشرکان را شریر و خبیث قلمداد می‌کردند، دمون را فقط با صفات پلید شناساندند. در قرون میانه عقیده به ارواح شریر رایج بود و بیماری‌ها، به‌ویژه امراض روانی را نتیجۀ تسخیر جسم آدمی توسط یکی از این ارواح می‌دانستند. در عهد جدید کتاب مقدس نیز نمونه‌هایی از آن را می‌بینیم که عیسی مسیح آن‌ها را دفع می‌کند. در اسلام اصطلاحی به نام دیو وجود ندارد، ولی از شیطان و شیاطین و جنّ سخن رفته است. در دین‌های چینی، دیوها گناهکاران را در دوزخ کیفر می‌دهند. نیز ← شیطان؛ جنّ