مانهایم، کارل (۱۸۹۳ـ۱۹۴۷): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}


جامعه‌شـــناس آلمانــــی مجارستانی‌تـبار و بنیادگــذار جامعه‌شناسی شناخت<ref>sociology of knowledge</ref>. در بوداپستِ مجارستان، متولد شد. زندگی علمی او در مقام مدرّس جامعه‌شناسی از ۱۹۲۶ در دانشگاه هایدلبرگ<ref>Heidelberg </ref>&nbsp;آلمان آغاز شد و از ۱۹۳۰ در فرانکفورت<ref>Frankfurt </ref>&nbsp;به تدریس ادامه داد. پس از آن که حزب نازی در ۱۹۳۳ به قدرت دست یافت، رهسپار بریتانیا شد و تا ۱۹۴۵ در «مدرسۀ اقتصادی لندن» تدریس کرد. از ۱۹۴۵ تا پایان عمر در «مؤسسۀ آموزش و پرورش» لندن استاد فلسفه و جامعه‌شناسی آموزش و پرورش بود. مانهایم در کتاب ''ایدئولوژی و اوتوپیا<ref>''Ideologie and Utopie''</ref>''&nbsp;(۱۹۲۹) و نوشته‌های دیگرش به کندوکاو در مسائل مربوط به شناخت و نظم اجتماعی<ref>social order</ref>&nbsp;پرداخت. در آلمان موضعی نسبی‌گرایانه<ref>relativistic </ref>&nbsp;اتّخاذ کرد و به بیان این نکته پرداخت که «شناخت» نمی‌تواند از قید تعلق به ادراکات ذهنی و معتقدات آزاد باشد و بنابراین، حقیقت بی‌تردید با ارزش‌های مورد اعتقاد و موضعِ اجتماعیِ کسی که آن را بیان می‌کند مرتبط است. مانهایم در بریتانیا توجهش را به چیزی معطوف کرد که آن را «دموکراسی توده‌گرا<ref>mass democracy</ref>» می‌نامید؛ به گفتۀ او، مردم برای آن که نگذارند برنامه‌ریزی اجتماعی و اقتصادی رنگ مستبدانه (همچون نازیسمی که وی از آن گریخته بود) به خود گیرد، باید چگونگی ایجاد وفاق دربارۀ مقاصد و هدف‌های اجتماعی را فراگیرند. نگرش منسجم و استوار مانهایم در این مورد که بذل توجه به مسائل کلیِ شناخت بسیار اهمیت دارد، در میان جامعه‌‌شناسان انگلیسی‌زبان دهۀ ۱۹۴۰ نگرشی کم‌سابقه و نیروبخش بود و برای اقلیتی که از این نظام فکری پیروی می کند، همچنان جاذبۀ خود را حفظ کرده است.
جامعه‌شناس آلمانی مجارستانی‌تبار و بنیادگذار جامعه‌شناسی شناخت<ref>sociology of knowledge</ref>. در بوداپستِ مجارستان، متولد شد. زندگی علمی او در مقام مدرّس جامعه‌شناسی از ۱۹۲۶ در دانشگاه هایدلبرگ<ref>Heidelberg </ref>&nbsp;آلمان آغاز شد و از ۱۹۳۰ در فرانکفورت<ref>Frankfurt </ref>&nbsp;به تدریس ادامه داد. پس از آن که حزب نازی در ۱۹۳۳ به قدرت دست یافت، رهسپار بریتانیا شد و تا ۱۹۴۵ در «مدرسۀ اقتصادی لندن» تدریس کرد. از ۱۹۴۵ تا پایان عمر در «مؤسسۀ آموزش و پرورش» لندن استاد فلسفه و جامعه‌شناسی آموزش و پرورش بود. مانهایم در کتاب ''ایدئولوژی و اوتوپیا<ref>''Ideologie and Utopie''</ref>''&nbsp;(۱۹۲۹) و نوشته‌های دیگرش به کندوکاو در مسائل مربوط به شناخت و نظم اجتماعی<ref>social order</ref>&nbsp;پرداخت. در آلمان موضعی نسبی‌گرایانه<ref>relativistic </ref>&nbsp;اتّخاذ کرد و به بیان این نکته پرداخت که «شناخت» نمی‌تواند از قید تعلق به ادراکات ذهنی و معتقدات آزاد باشد و بنابراین، حقیقت بی‌تردید با ارزش‌های مورد اعتقاد و موضعِ اجتماعیِ کسی که آن را بیان می‌کند مرتبط است. مانهایم در بریتانیا توجهش را به چیزی معطوف کرد که آن را «دموکراسی توده‌گرا<ref>mass democracy</ref>» می‌نامید؛ به گفتۀ او، مردم برای آن که نگذارند برنامه‌ریزی اجتماعی و اقتصادی رنگ مستبدانه (همچون نازیسمی که وی از آن گریخته بود) به خود گیرد، باید چگونگی ایجاد وفاق دربارۀ مقاصد و هدف‌های اجتماعی را فراگیرند. نگرش منسجم و استوار مانهایم در این مورد که بذل توجه به مسائل کلیِ شناخت بسیار اهمیت دارد، در میان جامعه‌‌شناسان انگلیسی‌زبان دهۀ ۱۹۴۰ نگرشی کم‌سابقه و نیروبخش بود و برای اقلیتی که از این نظام فکری پیروی می کند، همچنان جاذبۀ خود را حفظ کرده است.
&nbsp;
&nbsp;
<br/> <!--38090700-->
<br/> <!--38090700-->

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۹

مانْهایْم، کارْل (۱۸۹۳ـ۱۹۴۷)(Mannheim, Karl)

مانْهايْم، کارْل
کارل مانهایم
Karl Mannheim
زادروز ۱۸۹۳م
درگذشت ۱۹۴۷م
محل زندگی آلمان- انگلیس
ملیت مجارستانی
شغل و تخصص اصلی جامعه شناس
آثار  ایدیولوژی و اوتوپیا (۱۹۲۹)
گروه مقاله جامعه شناسی

جامعه‌شناس آلمانی مجارستانی‌تبار و بنیادگذار جامعه‌شناسی شناخت[۱]. در بوداپستِ مجارستان، متولد شد. زندگی علمی او در مقام مدرّس جامعه‌شناسی از ۱۹۲۶ در دانشگاه هایدلبرگ[۲] آلمان آغاز شد و از ۱۹۳۰ در فرانکفورت[۳] به تدریس ادامه داد. پس از آن که حزب نازی در ۱۹۳۳ به قدرت دست یافت، رهسپار بریتانیا شد و تا ۱۹۴۵ در «مدرسۀ اقتصادی لندن» تدریس کرد. از ۱۹۴۵ تا پایان عمر در «مؤسسۀ آموزش و پرورش» لندن استاد فلسفه و جامعه‌شناسی آموزش و پرورش بود. مانهایم در کتاب ایدئولوژی و اوتوپیا[۴] (۱۹۲۹) و نوشته‌های دیگرش به کندوکاو در مسائل مربوط به شناخت و نظم اجتماعی[۵] پرداخت. در آلمان موضعی نسبی‌گرایانه[۶] اتّخاذ کرد و به بیان این نکته پرداخت که «شناخت» نمی‌تواند از قید تعلق به ادراکات ذهنی و معتقدات آزاد باشد و بنابراین، حقیقت بی‌تردید با ارزش‌های مورد اعتقاد و موضعِ اجتماعیِ کسی که آن را بیان می‌کند مرتبط است. مانهایم در بریتانیا توجهش را به چیزی معطوف کرد که آن را «دموکراسی توده‌گرا[۷]» می‌نامید؛ به گفتۀ او، مردم برای آن که نگذارند برنامه‌ریزی اجتماعی و اقتصادی رنگ مستبدانه (همچون نازیسمی که وی از آن گریخته بود) به خود گیرد، باید چگونگی ایجاد وفاق دربارۀ مقاصد و هدف‌های اجتماعی را فراگیرند. نگرش منسجم و استوار مانهایم در این مورد که بذل توجه به مسائل کلیِ شناخت بسیار اهمیت دارد، در میان جامعه‌‌شناسان انگلیسی‌زبان دهۀ ۱۹۴۰ نگرشی کم‌سابقه و نیروبخش بود و برای اقلیتی که از این نظام فکری پیروی می کند، همچنان جاذبۀ خود را حفظ کرده است.  



  1. sociology of knowledge
  2. Heidelberg
  3. Frankfurt
  4. Ideologie and Utopie
  5. social order
  6. relativistic
  7. mass democracy