نثر فارسی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

نثر فارسی (Prose)

کلام مکتوبِ غیرمنظوم برای بیان مقصود یا مقاصد مختلف. نثر در لغت به‌معنی پراکنده و پراکندن، سخن بی‌پیرایه و صریحی است که وسیلۀ نوشتاری رساندن مقصود به مخاطب است. در فارسی و عربی کلمۀ نثر را معادل اصطلاح غربی Prose گرفته‌اند که خود از ریشۀ لاتینی مأخوذ است و بر سخن مستقیم و صریح دلالت می‌کند. نثر ساده طبیعتاً مقید به رعایت صنایع لفظی چون وزن، قافیه، سجع و ردیف نیست و اوزان و بحور عروضی یا هجایی در آن مراعات نمی‌شود. نخستین نثرها را بر الواح گلین و سپس کتیبه‌های سنگی، پوست جانوران، استخوان حیوانات و برگ‌های گیاهی می‌نوشتند. این نثرها یکسره عاری از هرگونه صنعت لفظی بود و به موجزترین وجه از فتوحات پادشاهان و اقوام، حوادث تاریخی، قواعد و قوانین حاکم بر جامعه و یا امور مالی و بازرگانی یاد می‌کرد. قانون حمورابی، لوحۀ کوروش کبیر، و کتیبۀ داریوش اول در بیستون نمونه‌هایی از نثر بی‌پیرایۀ باستانی است. داستان حماسی یادگار زریر (ایاتکاری زریران) از کهن‌ترین آثار منثور بازماندۀ ایران باستان، به زبان پهلوی است. با فتح ایران به‌دست اعراب، تا حدود دو قرن اثر قابل توجهی به زبان فارسی نوشته نشد. سلسلۀ ایرانی سامانی به زنده‌کردن فرهنگ ایران همت گماشت و شاعران و نویسندگان به پارسی‌نویسی روی آوردند. در عصر غزنوی نثر فارسی اوج گرفت. شاهنامۀ منثور ابومنصوری، که جز مقدمۀ آن باقی نمانده است، و تاریخ مسعودی، معروف به تاریخ بیهقی، که از شاهکارهای زبان فارسی است، به‌شیوه‌ای موجز و بی‌تکلف نگاشته شد. نثر فارسی در سیر تاریخی خود از سادگی و صراحت به‌سوی پیچیدگی، تصنع و تکلف رفت و نثر مرسل به نثر مسجع، که نمونۀ‌ عالی آن گلستان سعدی است، و نثر متکلّف، که سرشار از انواع و اقسام صنایع از سجع و کنایه و استعاره و لغات و اصطلاحات دشوار عربی است، گرایش یافت. تاریخ وصاف نمونه‌ای از نثر متکلّف فارسی است. انحطاط نثر فارسی براثر کثرت صناعات و تعقیدات لفظی به نثر دورۀ بازگشت ادبی (۱۲۰۰ـ۱۳۰۰ق) انجامید. در این دوره تقلید از گلستان و تاریخ بیهقی رواج گرفت. منشأت قائم‌مقام و ناسخ‌التواریخ سپهر از آثار مهم این دوره‌اند. در ادامۀ این دوره سبک تازه‌ای در نثر جراید متداول شد که دوری از تصنع و تکلف و ایجاز و صراحت در بیان معانی و مفاهیم از مشخصات این سبک است. سفرنامه‌های ناصرالدین‌شاه قاجار، چرند و پرند دهخدا و رسالۀ وزیر و رفیق میرزا ملکم‌خان نخستین نمونه‌های نثری است که سیر تکاملی در جهت سادگی و بی‌پیرایگی لفظی را پیموده است. در داستان‌نویسی نیز، میرزا حبیب اصفهانی با ترجمۀ حاجی‌بابا و ژیل بلاس و محمدعلی جمال‌زاده با فارسی شکر است، نثرنویسی به فارسی را وارد مرحله‌ای تازه کردند. در ادبیات غرب، نثر از قدیم برای بیان آنچه امروز ادبیات غیرداستانی نامیده می‌شود، یعنی تاریخ، زندگی‌نامه، مقالات و نظایر آن به‌کار می‌رفت. اهمیت نثر به‌منزلۀ ابزاری برای آثار داستانی، با ظهور رمان در اروپا و سپس سراسر جهان آشکار شد.