ادب

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

ادب

واژه‌ای با معانی مختلف ازجمله فرهنگ، دانش، هنر حسن معاشرت و اخلاق حسنه و غیره. این واژه در صدر اسلام در زبان عربی پدیدار شد. برخی ریشۀ آن را عربی، عده‌ای یونانی، پهلوی، سُریانی دانسته‌اند و وجوه اشتقاقی نیز برای آن ذکر کرده‌اند. معنای اصطلاحی آن در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است. ادب به معنای سنّت‌ها و آیین‌ها، رعایت رسم و قاعده و ظرافت زیبایی و اندازه در رفتار و گفتار و کردار دانسته شده است و از این‌رو در بسیاری از زمینه‌ها در معنای اصطلاحی خود به‌کار رفته است، مانند ادب درس، ادب نفس، ادب گفتار، ادب قاضی، ادب کاتب. در معنای اصطلاحی علم ادب به مجموعۀ اصول و قواعدی اطلاق می‌شد که شخص با استفاده از آن‌ها کلام خود را از همۀ اقسام خطا مصون بدارد و علم ادب را براساس این تعریف جامع علوم مختلفی دانسته‌اند که برخی تعداد علوم ادب را دَه علم، برخی دوازده علم یا بیشتر دانسته‌اند و با اختلافاتی این علوم را برشمرده‌اند. بعضی نیز علوم ادب را به دو دستۀ اصول و فروع تقسیم کرده‌اند. به هرحال علم ادب از این نظر شامل اکثر علوم ادبی بود و علم‌هایی چون نحو، لغت، تصریف، عروض، قافیه، صنعت شعر، تاریخ، شرع، انساب، معانی، بیان، بدیع، اشتقاق را دربر می‌گرفت و ادیب به کسی گفته می‌شد که در جمیع علوم فوق مهارت داشت.