بازیگر

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

بازیگر (actor)

بازيگر

ایفاگر نقش یا نقش‌هایی در فیلم یا نمایش. در یونان باستان بازیگرانی که دیالوگ می‌گفتند از گروه کُر و آوازخوانان متمایز بودند، ولی در هندوستان و ژاپن قرون وسطا حرکات موزون، آواز و رقص توانایی اصلی بازیگر برشمرده می‌شدند. تسلّط بر صدا، حرکات بدن و چهره در اجرای نمایش‌های فاقد صورتک[۱] و نیز توانایی تجسم شخصیت‌ها و حالات عاطفی گوناگون از ملزومات بازیگری در همه دوره‌ها بوده‌اند.

یونان و روم در عصر کلاسیک. در یونان باستان، بازیگران نمایش‌های تراژیک جایگاه والای اجتماعی و تشکّل‌های صنفی نیز داشتند؛ برعکس بازیگران رومی جایگاه اجتماعی پایینی داشتند و از میان بردگان انتخاب می‌شدند. به‌علاوه سبک بازیگری یونانیان و رومیان متفاوت بود. نخستین تراژدی‌های یونانی بسیار رسمی بودند و با شکوه و عظمت ویژه‌ای اجرا می‌شدند؛ البته این سبک اجرا به‌تدریج واقع‌گرایانه‌تر شد؛ هرچند در روم نیز سبک تصنّعی[۲] و تئاتری[۳] رواج یافته بود زیرا بازیگران رومی مجبور بودند کارهای جذابی نشان دهند تا بتوانند با سرگرمی‌های هیجان‌انگیز آمفی‌تئاترها رقابت کنند.

قرون وسطا. با از میان‌رفتن تئاتر سازمان‌یافته، مقارن با فروپاشی امپراتوری روم، لال‌بازان و دیگر هنرمندان و بازیگران مجبور شدند با تکیه بر ابتکار و هنر سنّتی خود، روزگار بگذرانند. بازیگران نمایش‌های نیایشی[۴] قرون وسطا خود روحانیان بودند. هدف آنان سرگرم‌کردن نبود، بلکه بر اهمیت عاطفی و اعتقادی رویدادهای تاریخی کتاب مقدس تأکید داشتند. این روحانیان نقش بازیگر را فقط به این علت ایفا می‌کردند، که بر تشریفات کشیشی معمول خود جلوه‌های نمایشی بیافزایند؛ ولی نمایش‌های مصائب مسیح[۵] اروپای قرون وسطا ـ برخلاف نمایش‌های نیایشی، که فقط هدف آموزشی داشتند ـ آموزشی و سرگرم‌کننده نیز بودند. بازیگران این نمایش‌ها اعضای صنف‌های گوناگونی را تشکیل می‌دادند که برحسب شغل خود نقشی را در اجرای نمایش برعهده می‌گرفتند. این بازیگران موفق شدند در اجرا سبک نمایشی بی‌پیرایه‌تری را نشان دهند و هرچند آماتور بودند، در کار خود مهارت فراوان داشتند.

ظهور بازیگران حرفه‌ای در انگلستان. قرن ۱۵م شاهد ظهور بازیگران حرفه‌ای بود. بازیگرانی که با اجرای میان پرده‌هایی در تالارهای پذیرایی عهد تودور[۶] و نیز سفر به نقاط گوناگون، مهارت‌های سنّتی خود را به‌نمایش می‌گذاشتند. در ربع پایانی قرن ۱۶، چند گروه عمدۀ بازیگران حرفه‌ای در تماشاخانه‌های دایمی لندن متمرکز و مشغول فعالیت‌ شدند. چنین می‌نماید که بازیگران روزگار شکسپیر بسیاری از سنّت‌های بازیگران میان پرده‌ها را ادامه دادند، با این تفاوت که سبکشان چندان رسمی نبود. در این دوره از رسمیت و تکلّف دورۀ پیشین کاسته شد. با این همه بازیگران عهد الیزابت، همچون هنرمندان قرون وسطا، به شیوه‌ای نقش ایفا می‌کردند که بیشتر یادآور نمایش‌های متصنّع شرقی تا واقع‌گرایی سنجیدۀ امروز بود.

سبک‌های فرانسوی. بازیگران نمایش‌های تراژدی، در تئاتر نئوکلاسیک فرانسه[۷]، اجرا و بیانی سبک‌پرداخته[۸] داشتند که درخور شکوه و عظمت این‌گونه نمایش‌ها بود. اما بازیگران نمایش‌های فارس همچنان از شیوه‌های سنّتی سود می‌جستند که عمدتاً تحت تأثیر روش‌های هنرمندان کمدیا دلارته[۹] بود و به همان فنون خاص بدیهه‌پردازی، طرح‌های داستانی و شخصیت‌های قراردادی متکی بودند.

به سوی واقع‌گرایی. بازیگری پس از رنسانس[۱۰] به‌تدریج شکلی واقع‌گرایانه به خود گرفت. آشکارترین تظاهرات این امر در تغییر طراحی صحنه و لباس روی داد. زنان که در روم باستان امکان بازیگری داشتند، در قرون وسطا و عهد الیزابت از حضور در صحنه‌های نمایش محروم شدند و این قانون تا قرن ۱۶ همچنان پابرجا بود. در قرن ۱۶ بازیگران زن حرفه‌ای نخست در ایتالیا و سپس در فرانسه دوباره بر صحنه نمایش ظاهر شدند؛ در انگلستان نیز با آغاز دورۀ بازگشت[۱۱] و بازگشایی تماشاخانه‌ها دوباره به بازیگری پرداختند. حضور مجدّد بازیگران زن موجب حذف پسران جوانی شد که ایفای نقش زنان را برعهده داشتند و این خود گامی مهم به‌سوی واقع‌گرایی بود. با این تغییرات، شیوۀ اجرا در قرن‌های ۱۸ و ۱۹، در قیاس با اجراهای امروزی، بسیار تصنعی و نامعقول می‌نمود. شهرت بازیگران بزرگ این دوره، نظیر دیوید کریگ[۱۲]، ادموند کین[۱۳]، هنری اِروینگ[۱۴] و سارا برنار[۱۵]، بیشتر محصول استادی ایشان در تجسّم عواطف پرشوری بود که از شخصیت‌های جذاب خود آن‌ها سرچشمه می‌گرفت. ناتورالیسم[۱۶] واکنشی بود به نمایش‌های ملودرام که در بیان احساسات و عواطف مبالغه می‌کردند. همچنین در شکل‌گیری فن بازیگری جدید کمک بسزایی کرد.

سبک‌های مدرن غربی. در تئاتر تجاری معاصر، ناتورالیسم هنوز هم رایج است؛ بدین‌ترتیب که بازیگران برای طبیعی جلوه‌دادن رفتارهای خود بر روی صحنه تئاتر، بسیار تمرین و مطالعه می‌کنند؛ در عین حال دربرابر ناتورالیسم غالب در تئاتر قرن ۲۰، نیز واکنش‌های گوناگونی بروز کرده است، ازجمله جنبش فراگیر «تئاترگرایی[۱۷]»؛ شگردهای بسیار متصنّع اکسپرسیونیسم[۱۸]؛ کارها و نظریات آنتونن آرتو[۱۹] و پیتر بروک[۲۰] که بازگشتی به سبک‌های بدوی و قراردادهای تئاتر شرق بود؛ و بالاخره کارهای برتولت برشت[۲۱] که در آن‌ها آگاهانه از درگیری عاطفی تماشاچی با نمایش پرهیز می‌کرد.

 


  1. Unmasked Dramas
  2. histrionic
  3. theatrical
  4. liturgical Dramas
  5. Mystery Plays
  6. Tudor
  7. The French Neoclassical
  8. Stylized
  9. commedia dell'arte
  10. Post-Renaissance
  11. Restoration
  12. David Garrick
  13. Edmund Kean
  14. Henry Irving
  15. Sarah Bernhardt
  16. naturalism
  17. theatricalism
  18. expressionism
  19. Antonin Artaud
  20. Peter Brook
  21. Bertolt Brecht