بیگلربیگی
بیگْلَرْبِیْگی
(یا: بیکلربیکی) مقام و منصب بیگلربیک، حاکمی که از پایتخت تعیین میشد. واژهای ترکی است و به امیران و حاکمان استانها و ولایات اطلاق میشد که مقام آنها در دورههای مختلف یکسان نبود. در دورۀ صفوی در ابتدا این عنوان مخصوص حاکمان استانهای مهم بود، ولی در سالهای بعد بیگلربیگیها مهمترین فرد پس از اعتمادالسلطنه (صدراعظم) بودند. ظاهراً این اصطلاح در زمان شاهعباس اول صفوی باب شد؛ چون پیش از او این مقام را حاکم میخواندند. بیگلربیگی اصفهان در عهد صفوی مقامی بسیار مهم، و بعد از صدراعظم، و در مواقع غیبت شاه و صدراعظم در حکم نایبالسلطنه بود. این سمت در مواردی موروثی بود. در اواخر دورۀ صفویه قلمرو سلاطین مزبور چهار والی مستقل و سیزده بیگلربیگی داشت. مقام بیگلربیگی در دورههای افشاریه و زندیه همردیف والی بود. در دورۀ قاجاریه نیز بیگلربیگی را پادشاه انتخاب میکرد، اما مقام او مستقل از مقام والی و حاکم بود و پایینتر از آنها قرار داشت. در بسیاری از دورههای حکومتی، از اوایل عصر صفوی تا اواسط قاجار، غالباً میان بیگلربیگی و حاکم و نیز تقریباً میان بیگلربیگی و وزیر تفاوتی وجود نداشت. بیگلربیگی در مقام حاکم ایالت وظیفۀ فعالیت نظامی نیز داشت. اشتغال به این مقام را بیگلربیگیگری میگفتند. اصطلاح بیگلربیگینشین به دومین بخش از تقسیمات کشوری، پس از ولایت، در دورۀ صفویه گفته میشد. ترکان عثمانی این مقام را بیلربی و ایرانیان میرمیران یا امیرالامرا مینامیدند.