تیاتر حماسی
تئاتر حماسی (epic theatre)
گونهای نمایش که در فاصلۀ دو جنگ جهانی در آلمان پدید آمد و عمدتاً به بیان آرای سیاسی جناح چپ اختصاص داشت. نخستین نمایندگان آن برتولد برشت[۱]و اروین پیسکاتور[۲] بودند. تئاتر حماسی درصدد طرح مسائلی بود که تئاتر ناتورالیستی[۳] از بیان آنها ناتوان بود. تئاتر حماسی با اکسپرسیونیسم[۴] پیوند دارد. برشت و پیسکاتور در آثار خود نظام سرمایهداری را نشانه گرفتند.
از مشخصات تئاتر حماسی انعطافپذیری در اجراست؛ صحنهها به سرعت جابهجا میشوند؛ مثلاً چند شهر ظرف چند ثانیه بر صحنه میآیند. نمایشنامهنویسان معاصر بسیاری مانند هوارد برنتون[۵] و دیوید ادگار[۶] که نمایشنامۀ سرنوشت[۷] او (۱۹۷۶) جایگاه یک اثر کلاسیک را در این سبک یافته است، به این شیوۀ نگارش ادامه دادهاند. کارهای آرتور میلر[۸] (مرگ فروشنده[۹]، ۱۹۴۹) و کاریل چرچیل[۱۰] (دختران شایسته[۱۱]، ۱۹۸۲) تلفیق زیبایی از سبکهای حماسی و ناتورالیستیاند.