جمشید

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

جمشید

جمشيد

(یا: جَم) از شخصیت‌های‌ اساطیری‌ ایران‌ و هند و از بزرگ‌ترین‌ شاهان‌ خداگونۀ‌ پیشدادی، در شاهنامۀ فردوسی.‌ اختراع‌ بسیاری‌ از چیزها‌ را به‌ او نسبت‌ داده‌اند؛ و نیز او را واضع‌ بسیاری‌ از هنجارها و آیین‌ها و رفتارهای‌ مدنی‌ دانسته‌اند. در اَوِستا، یَمَه و در متون پَهلوی، یَمَک و جَمَک است. در اوستای‌ متأخر، یکی‌ از صفت‌های‌ جم‌، خْشَئِتَه‌ (خْشَئِت‌، شید) به‌‌معنی‌ درخشان‌ است‌؛ به همین سبب،‌ او را جمشید خوانده‌اند. او جانشین‌ طَهمورِث‌ بود. ۶۵۰ سال‌ فرمانروایی‌ کرد، که‌ از این‌ مدت‌ ۳۰۰ سال‌ در قلمرو او از بیماری‌ و مرگ‌ خبری‌ نبود. سرانجام‌، گرفتار غرور شد و ستمکاری‌ پیشه‌ کرد. مردم‌ به‌‌کمک‌ ضَحّاک‌ او را برانداختند. ۱۰۰ سال‌ متواری‌ بود، تا در نزدیکی‌ دریای‌ چین‌ او را یافتند و با ارّه‌ به‌ دو نیمش‌ کردند. فَرگَرد دوم‌ وَندیداد، که‌ کهن‌‌ترین‌ بخش‌ این‌ کتاب‌ است،‌ به‌ داستان‌ جم‌ پرداخته‌ است‌. زَردُشت‌ از اَهورامَزدا پرسید چه کسی اولین‌بار دین داشت؟ اهورامَزدا‌ از جم‌ نام می‌برد که شرط پیامبری را نپذیرفت؛ پس اهورامزدا، به‌ او پیش‌نهاد شهریاری‌ می‌دهد و جم‌ می‌پذیرد؛ به‌ این‌ شرط‌ که‌ در زمان‌ او از بیماری‌ و رنج‌ خبری‌ نباشد. اَهورامزدا شرط را می‌پذیرد. پس از ۳۰۰ سال خبر یخبندانی بزرگ می‌رسد. جم برای نجات مردم و جانوران و گیاهان دژی می‌سازد که وَر نام دارد؛ و جفتی از همۀ‌ موجودات‌ در آن‌ قرار می‌گیرند. برخلاف‌ اوستای‌ متأخر و متن‌های‌ پَهلَوی‌، داستان جمشید در شاهنامۀ‌ فردوسی‌ اگرچه شگفت‌انگیز است، هیئتی انسانی‌تر دارد.