حسن و قبح

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

حُسْن و قُبْح
(یا: نیک و بد) اصطلاحی در کلام، اخلاق و اصول فقه اسلامی. نخست در کلام اسلامی با بحث دربارۀ این‌که آیا معیار اتصاف افعال خدا و بندگان به خوب و بد، عقلی یا شرعی است، آغاز شد و سپس به ارزیابی توانایی عقل در درک مستقل نیک و بد و رابطۀ آن با شرع انجامید. سرانجام در مباحث تخصصی کلام اسلامی در عدل الهی، نسبت بین تکلیف و توان بنده، معاد و پاداش و مجازات راه یافت. آن‌گاه تقریباً با همین مضامین به حوزۀ مباحث اصول فقه و اخلاق اسلامی کشیده شد. معتزله قائل به حسن و قبح عقلی و اشاعره معتقد به آن هستند که نیک و بد با اوامر و نواهی شرعی شناخته می‌شود یعنی هر آنچه در دستورات دینی از آن نهی شده قبیح و هر آنچه به آن امری تعلق گرفته حَسَن است و خداوند می‌تواند به آنچه عقلاً بد است امر و از آنچه عقلاً نیک است نهی کند. متکلمان شیعه همگی نظریۀ معتزله را در حسن و قبح عقلی پذیرفته و آن را در مباحث گوناگون به صورت‌های بسیار دقیق بسط داده‌اند و از این بحث، این‌که خدا عادل است، احکام شرع مخالف عقل نیست، اوامر و نواهی الهی متناسب با توان مکلف است، جبر باطل است و احکامی دیگر در کلام، فقه و اخلاق را نتیجه گرفته‌اند و دلایل اشاعره را رد کرده‌اند. در بسیاری از روایت‌ها، این دیدگاه شیعه به عقل‌گرایی آنان مرتبط و از آن تمجید شده است.