خوارج

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

خَوارج
فرقه‌ای از مسلمانان که در جریان جنگ صفین و پس از قضیۀ حَکمیّت به مخالفت با حضرت علی ‌(ع) برخاستند. آن‌ها را به‌سبب تمرّد و عصیان بر حُکام زمان خوارج می‌گفتند. نخستین گروه خوارج که در مسئلۀ حکمیت با حضرت علی‌ (ع) اختلاف کردند و از سپاهیان علی خارج شدند و شعارشان «لا حُکْمَ اِلّا لِلّه» بود، به «مُحکَمۀ اولی» یعنی داوری‌خواهان نخست شهرت یافتند. اینان چون در حروراء بر ضد حضرت علی ‌(ع) خروج کردند، «حروریه» نامیده شدند و چون خروج‌کنندگانِ از دین بودند «مارقین» نیز خوانده شدند. خوارج غالباً خود را بر اساس آیه‌ای از سورۀ بقره، «شُراة» (به معنی فروشندگان) و در اصطلاح کسانی که جان خود را در راه اسلام برای پاداش اخروی فدا می‌کنند، می‌خواندند. عده‌ای از آنان دور هم جمع شدند و عبدالله بن وهب راسبی را بر خود امیر ساختند و در خارج از کوفه و در کنار پل نهروان جمع شدند. عدۀ آن‌ها را ۴هزار نفر گفته‌اند. در این هنگام امام علی (ع) در نخیله لشکرگاه زده بود و عازم جنگ مجدد با معاویه بود که اخبار موحشی از اعمال قبیح و وحشیانه خوارج دریافت کرد. امام بعد از آن‌که ارشاد و نصیحت و نرمش را عملاً دربارۀ آن‌ها بی‌فایده یافت در جنگ نهروان (۳۸ق) همۀ آنان را جز عدۀ معدودی کشت. پس از این وقایع، خوارج مخفیانه به فعالیت‌ خود ادامه دادند و به انتقامِ کشتگان نهروان درصدد قتل حضرت علی ‌(ع)، معاویه و عمروعاص برآمدند و سرانجام یکی از آنان به نام ابن ملجم مرادی، امام علی ‌(ع) را به شهادت رساند (۴۰ق). از این پس تا دو قرن با سرکرد‌گان خود به دسته‌های گوناگون با عقاید مختلف تقسیم شدند و همواره در اطراف و اکناف ممالک اسلامی سر به شورش برداشتند. بیشتر گروه‌های خوارج، کشتن مخالفان و حتی زنان و فرزندان آنان را روا می‌دانستند و همواره فتنه‌هایشان با کشتارهای فجیع همراه بود. خوارج اولیه معتقد بودند کسی که مرتکب گناه کبیره و ترک فرایض دینی شود کافر است؛ هرجا خوارج حاکم نباشند دارالکفر است؛ تمام کسانی که به حکمیت قائل بودند، کافرند؛ حکومت و امامت نژادی و موروثی نیست؛ انتخاب امام باید به رأی آزاد مردم باشد؛ حکومت مختص حضرت علی ‌(ع) و فرزندان او نیست؛ جایز است گاهی در عالم امامی نباشد؛ خروج بر ضد امامی که خلاف سنت عمل کند واجب است و ضرورت وجود امام به دو دلیل است: امامت نماز و امامت جهاد. از مهم‌ترین فرق خوارج می‌توان ازارقه، نجدیه، اباضیّه، صُفریه، عجارده، ثعالبه، شبیبیه و بهیسیه را نام برد.