رقص در ایران

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

رقص در ایران

رقص در ايران

یکی از مهم‌ترین آیین‌ها و مناسک قدیمی ایرانیان، که پیشینۀ آن به هزاران سال می‌رسد، رقص یا حرکات موزون است. رقص همراه با موسیقی عامل سرگرمی، نشاط و روحیه‌بخش است که به زندگی سخت و پر مشقت مردم شادی و سرور می‌بخشد. تعبیر دیگر این است که رقص هنر است و همراه با شعر و موسیقی حالات روحی و عواطف و احساسات انسان را بیان می‌کند. رقص با حرکات صورت، دست‌ها و بدن معنایی خاص را به بیننده القا می‌کند. در میان ایلات و عشایر ایرانی، رقص موجب برانگیختن حس تعاون و دوستی و پرورش احساس رقابت سازنده میان افراد ایل و سبب رفع خستگی و آمادگی جسمانی و روانی آن‌ها برای انجام کارهای سخت و دشوار می‌شود. در میان ایلات و عشایر، با توجه به خصلت‌های مشترک، رقص از جنبه‌های متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته که شماری از آن‌ها به‌شرح زیر است: ۱ـ نماد و مفهوم که در حرکات دست‌ها و پاها و کلیۀ اندام‌ها وجود دارد؛ ۲ـ ریشۀ تاریخی ایل و عشیره و آمیختن با عناصر تازه‌تر؛ ۳ـ تعاون و همراهی و هماهنگی ایلی؛ ۴ـ عرفان و ریاضت؛ ۵ـ اسطوره و به‌نمایش‌گذاشتن داستان‌های حماسی؛ ۶ـ حرکات رزمی، ورزشی، ریتمیک و موسیقایی، ۷ـ عبادت و طلب حاجت؛ ۸ـ مناسک و آیین‌های خاص؛ و ۹ـ بازی و سرگرمی. سماع درویشان، چوب‌بازی و سه‌پا در ایلات و عشایر بختیاری و قشقایی، طلب باران در عشایر جنوب خراسان، شالی‌کاری در مازندران، قاسم‌آبادی در گیلان، خوشه‌چینی در فارس، گندم‌کاران در خراسان و بندری در شهرهای جنوبی و جنوب شرقی کشور نمونه‌هایی از رقص‌هایی‌اند که از جنبه‌های فوق قابل بررسی و پژوهش‌‌اند. رقص در ایل بختیاری نشانۀ همبستگی، اتحاد، عاطفه، قدرت، زورورزی و اعتقاد است. «سه‌پا»، «هی‌دته»، و «جیران» از رقص‌های رایج و پرتحرک این ایل است، که زنان و مردان، در کنار هم ـ به‌معنای احترام متقابل ـ با نوای توشمالان می‌رقصند؛ توشمالان زنان و مردانی عاشق‌پیشه و شاعرمسلک‌اند که زندگی‌شان صرف ساختن ابیات، لطیفه و مثل است، و در مراسم شادی و سوگ ایل را همراهی می‌کنند و حافظ ادبیات عامیانه این خطه‌اند. در چوب‌بازی فقط مردان شرکت می‌کنند و رقص و حرکات آن‌ها نشانۀ دلیری و حفاظت از قلمرو ایل است. (مشابه پاره‌ای از این رقص‌ها در نواحی لرستان، خراسان و ایلات کرمانج نیز وجود دارد.) ایل بویراحمدی نیز، همچون اغلب ایل‌ها و کوچ‌نشین‌ها، برای موسیقی و رقص اهمیت ویژه‌ای قائل است. ایجاد همدلی، اتحاد، حفظ سنت‌ها و مناسک و آیین‌ها و تمایز هویت فرهنگی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری موسیقی، ترانه‌ها و رقص‌های این ایل است. سختی زندگی معیشتی، تهاجم‌های گسترده به‌قصد یک‌جا نشین‌کردن (تخت قاپو) و کنترل ایل سبب شده که موسیقی و رقص‌های بویراحمدی حماسی و ریتمیک و همراه با ترانه‌هایی در وصف شجاعت و دلاوری و جنگ برای حفظ شرافت و هویت ایلیاتی باشد. بر این اساس زنان عمدتاً در رقص‌هایی به‌هنگام شادی مثل «صد دستمال»، «نرمه نرمه»، «یلعبه»، و «ترکی شاه‌فرنگی» و مردان در رقص‌های حماسی و جنگاوری همچون «رقص چوبی»، «دوپا» و «سه‌پا» شرکت می‌کنند. بویراحمدی‌ها برای بخشی از شعرهای خاص خود آهنگ‌های ویژه‌ای به نام «قس» دارند، که «قس برنو» و «قس یار یار» از معروف‌ترین آن‌هاست. ایل قشقایی از بزرگ‌ترین و متشکل‌ترین طوایف تشکیل شده و رقص در میان آن‌ها نماد همبستگی، اتحاد و دوستی است. زنان در همۀ رقص‌ها (به‌جز «چوب بازی» یا «رقص در مرو») دوشادوش مردان، با لباس‌هایی با رنگ‌های متنوع و شاد و دستمال‌های رنگارنگ و با آهنگ کرنا و دهل، که هر لحظه اوج می‌گیرد، پیرامون یک دایرۀ بزرگ، می‌رقصند. موسیقی و رقص در منطقۀ شرق ایران و ایلات و عشایر استان‌های شرقی (شامل خراسان و سیستان و بلوچستان) دارای مفاهیم عرفانی است، و عمدتاً با چکامه و چهاربیتی‌های پر سوز عرفانی و با دوتار همراهی می‌شود، و بیانگر مفاهیمی نظیر نیاز، طلب، آرزو، عشق، حرمان، جدایی، عبادت و پرستش است. این رقص‌ها گاهی شبیه سماع دراویش است و در آهنگ‌ها به مرغ حق، نوایی، ناز لیلی و پرواز سیمرغ اشاره می‌شود. در خراسان رقص را بازی و رقصنده را بازیگر می‌دانند، و حرکات وی را نوعی عبادت می‌دانند. برای همین بازیگر قبل از بازی وضو می‌گیرد و نماز می‌خواند. در جنوب، بندر عباس و جزایر خلیج فارس، و جنوب شرقی، برخی از نواحی خوزستان، رقص شاد و نشاط‌انگیز بندری ـ که با سازهایی مثل جفتی، نی‌‌انبان، طبل و دمام همراه است ـ در جشن‌ها و پایکوبی‌ها اجرا می‌شود، و گوشه‌ای از فرهنگ عامیانه مردم این نواحی را به‌نمایش می‌گذارد.