روس

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

روس (Russian)

بزرگ‌ترین گروه قومی اسلاو، ساکن جمهوری فدراتیو روسیه با جمعیتی بیش از ۱۶۰میلیون نفر، که بالغ بر ۱۲۰میلیون نفر از آن‌ها در روسیه و بقیه عمدتاً در کشورهای میانۀ بالتیک سکونت دارند. زبان روسی، از دستۀ زبان‌های اسلاو شرقی و از گروه زبان‌های هندواروپایی است. خط روسی نسبتاً جدید است و آن را در میانۀ قرن ۹م دو برادر از مبلغان مسیحی یونانی به نام‌های سنت سیریل و سنت متودیوس، بر پایۀ خط یونانی ساختند. ادبیات روس نیز صرف‌نظر از وقایع‌نامه‌ها، سرودها و داستان‌های مذهبی، از میانۀ قرن ۱۸ و دورۀ پطر کبیر و با شاهزاده آنتیوخ کانتمیر، از اشراف مولداوی، آغاز و در کمتر از ۱۵۰ سال به یکی از غنی‌ترین گروه‌بندی‌های ادبیات جهان تبدیل شد. رئالیسم انتقادی، در بوتۀ ادبیات روسی پرورش یافت و از آن طریق به‌صورت یکی از بزرگ‌ترین مکاتب ادبی جهان درآمد. قدمت این قوم به عصر حجر و دست‌کم به دورۀ میان سنگی می‌رسد و نشانه‌هایی از حضور روس‌ها در حواشی شرقی و شمالی کوهستان کارپات، اراضی سمت راست رودخانۀ ویستول و اراضی میان رودخانه‌های دنیپر و دنیستر و سمت راست حوزۀ علیای رودخانۀ دن در قرون آغازین هزارۀ اول پ‌م، وجود دارد. قوم روس در قرون میانی، بر اثر یورش‌های اقوام بیابان‌گردی چون سکاها، و مهاجرت اجباری آن‌ها تا سرچشمه‌های دو رودخانۀ ولگا و دن، انتشار یافت. سکاها و سرمت‌ها و پس از آنان، هون‌ها و آوارها و خزرها چندین قرن بر روس‌ها حکومت کردند. در اواخر قرن ۸م، دسته‌هایی از وایکینگ‌های اسکاندیناوی، استپ‌های روسیه را گرفتند و بر روس‌ها چیره شدند. این مردم را، وارانگری، وارانگیان، یا وارگ‌ها می‌نامیدند. نخستین دولت روس را روریک وارانگیایی (حک: ۸۶۲ـ۸۸۰م) در نووگراد تأسیس کرد و به این ترتیب تاریخ روسیه آغاز شد. پیدایش این دولت با انتشار مسیحیت در روسیه همراه بود. سنت سیریل و سنت متودیوس در همین سال‌ها به تبلیغ مسیحیت در روسیه پرداختند. روس‌ها تا این زمان بت‌پرست بودند. بزرگ‌ترین خدای آنان، پرون نام داشت که خدای آتش و آذرخش بود و روس‌ها هر ساله گروهی را قربانی او می‌کردند. الگ فرزند روریک مقر دولت را به شهر کیِف انتقال داد. ولادیمیر اول ( ـ۱۰۱۵م)، پسر سویاتوسلاو و نوۀ قدیسه اولگا، سرانجام به مسیحیت بیزانسی پیوست و آن‌را به مذهب رسمی دولت و مردم روسیه تبدیل کرد و برای همین به ولادیمیر قدّیس موسوم شد. پس از یاروسلاو، فرزند ولادیمیر، قلمرو دولت کیف میان وارثان او تقسیم شد. این چندگانگی، صرف نظر از دورۀ ولادیمیر مونوماک، تا عصر مغولان دوام آورد و پس از آن تا اعتلای دوک‌نشین مسکو باقی ماند. روسیۀ قرون ۱۰ـ۱۱م گرفتار حملات اقوام چادرنشین آسیایی، مانند بجناک‌ها و قبچاق‌ها، بود. با هجوم مغولان، در نیمۀ اول قرن ۱۳م، بخش اعظم روسیه در این حملات ویران شد و صدها هزار تن از مردم روسیه به‌قتل رسیدند. روس‌ها بیش از دو قرن در خدمت مغولان باقی ماندند و لطمات بسیار سنگینی را تحمل کردند. سیطرۀ مغولان پس از ۱۵۰ سال روبه افول نهاد و دوک‌نشین مسکو رفته‌رفته محوری برای اتحاد دوبارۀ دولت روسیه شد.