عبدالقادر گیلانی، محیی الدین (گیلان ۴۷۰ـ بغداد ۵۶۱ق)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

عَبدُالقادِر گیلانی، مُحیی‌الدّین (گیلان ۴۷۰ـ بغداد ۵۶۱ق)
(یا: عبدالقادر جیلانی؛ جیلی) زاهد و عارف و صوفی ایرانی. در اصول (کلام) اشعری و در فروع (فقه) شافعی یا حنبلی بود. نسب او را هاشمی دانسته و به حضرت امام حسن‌ (ع) منسوبش داشته‌اند که البته نسبتی مشکوک است. در ۱۸سالگی به بغداد رفت. ادبیات را از ابوزکریای تبریزی و فقه و حدیث را از مشایخ آن شهر آموخت. آن‌گاه بساط وعظ و تدریس گسترد و سرانجام درشمار عالمان نامدار آن دیار شد. پس از چندی به شیخ احمد دبّاس پیوست و عزلت گزید و به سلوک پرداخت. طریقت قادریه، که درشمار طرایق معروف کردستان و عراق است، نسب به او می‌برد. او خود را رسماً قطب می‌خوانْد و برترین عارفِ تاریخ می‌نامید. ادعاها و سخنان عجیب دیگری نیز از او نقل شده است. شعر نیز می‌سرود و محیی تخلّص می‌کرد. عبدالقادر، از آن ‌پس، به دنیای تدریس و وعظ بازگشت. گویند سخنانش چنان مؤثر بود که سبب گرویدن بسیاری از یهودیان و مسیحیان به اسلام گروید. الغُنیَة لطالبی طریق الحق (قاهره، ۱۳۰۴ق)، بشائرالخیرات؛ الفتح‌الربّانی؛ ملفوظات گیلانی؛ الفیوضات‌الربّانیه و فتوح الغیب درشمار آثار اوست. چند رساله نیز دربارۀ او پرداخته‌اند. عبدالکریم گیلانی درشمار فرزندزادگان اوست.