فلسفه علم

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

فلسفۀ علم (philosophy of science)

فلسفه علم

شاخه‌ای از فلسفه که در آن علم به‌طور کلی از دو منظر معرفت‌شناسانه و مابعد طبیعی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. معرفت‌شناسی علم یا همان روش‌شناسی، به ارزیابی روش علوم می‌پردازد. در این بخش از فلسفۀ علم مسائلی از این قبیل مطرح می‌شوند: این‌که تا چه اندازه روشی خاصّ می‌تواند نظریۀ علمی را به واقعیت علم خارج نزدیک کند، یا این‌که با به‌کارگیری آن روش تا چه حد می‌توان نسبت به نتایج به‌دست آمده یقین داشت و غیره. در رویکرد مابعد الطبیعی به علم، محتوای نتایج علمی اِثبات‌شده، مورد بررسی قرار می‌گیرد. مسائلی که در این بخش مورد مطالعه قرار می‌گیرند از این قبیل‌‌اند: مسئلۀ علیت، پذیرش یا عدم پذیرش قوانین علمی دربارۀ امور غیر قابل دیدنی مانند الکترون، چیستی قوانین علمی و غیره. در حوزۀ روش‌شناسی علوم یکی از مهم‌ترین مسایل مسئلۀ روش استقرائی است. استقراء روشی در استدلال است که براساس آن ما از دیدن یک سلسله وقایع ثابت دربارۀ اموری جزئی به قانونی کلی برای هر چیزی از آن گونه پی می‌بریم، مانند این‌که با دیدن منبسط‌شدن آهن در مجاورت گرما به این امر پی می‌بریم که هر فلزی در مجاورت گرما منبسط می‌شود. از آن‌جا که نخستین و مهم‌ترین روش در علوم روش استقراء بوده است فلاسفۀ علم همواره دربارۀ میزان اعتبار این روش بحث کرده‌اند. نظریۀ ابطال‌پذیری گزاره‌های علمی یکی از راه‌حل‌های مشهور برای مشکل روش استقرائی است که توسط کارل پوپر ارائه شده است. بر این اساس نظریۀ علمی به‌دست آمده از راه استقراء تنها زمانی معتبر است که بتوان آن را با مثال نقضی، ابطال کرد (← ابطال‌پذیری). مسئلۀ استقراء البته زیرمجموعۀ مسئلۀ دیگری است که آن، اعتبار نظریه‌های علمی به‌طور کلی است. در واقع پرسش این است که از کجا می‌توان دریافت که نظریه‌ای علمی کلاً معتبر است. به عبارت دیگر از کجا می‌توان فهمید که یک نظریۀ علمی مطابق با واقعیت عالم خارج است. پرسش از محدودۀ اعتبار علم ما را به دو جهت‌گیری در این زمینه نزدیک می‌کند که براساس یکی از آن‌ها، یعنی واقعیت‌گرایی، علم اعتبار قطعی دارد و می‌توان یک نظریه را حتی برای امور نادیدنی مانند الکترون نیز معتبر دانست ولی براساس جهت‌گیری دیگر، یعنی ابزارگرایی، نظریۀ علمی تنها می‌تواند همچون ابزار مفیدی به کار پژوهش در امور نادیدنی بیاید و دربارۀ آن‌ها دارای هیچ اعتبار قطعی نیست. اما پرسش بعدی یعنی بررسی میزان اعتبار علم دربارۀ امور دیدنی نیز مورد اختلاف است و عینیت‌گرایان معتقدند نظریۀ علمی معتبر ما را به واقعیت عالم خارج می‌رساند و قطعیت دارد، ولی نسبی‌گرایان معتقدند هر نظریۀ علمی تنها راهی برای توصیف جهان در کنار دیگر راه‌هاست و قطعیت ندارد. از نسبی‌گرایان مشهور می‌توان از تامس کوهن و پل فایرابند نام برد. پیداست کشفیات علمی جدید روز به روز مسائل جدیدتری در‌برابر مابعدالطبیعۀ علم قرار خواهد داد.