فمینیسم

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

فِمینیسم (feminism)
رهیافتی نسبت به زندگی اجتماعی، فلسفه و اخلاق که می‌خواهد عقاید متعصبانه دربارۀ زیردست شمردن زنان یا خوارشمردن تجربه و کاردانی ویژۀ آنان را اصلاح کند. اخلاق فمینیستی معاصر به گرایش‌های مربوط به جنسیتِ نهادهای اجتماعی، ساز و کارهای قانونی و سیاسی و فرهنگ عمومی حساس است. یک مدعای مناقشه برانگیز این است که زنان از دیدگاهی متفاوت با مردان وارد اندیشه‌ورزی می‌شوند. مناقشه‌آمیز بودن این دیدگاه در این است که آیا این، تفاوتی واقعی است و اگر چنین است آیا از تفاوت‌های ذاتی در روان‌شناسی مردانه و زنانه برمی‌خیزد یا ارزش‌های متفاوت بازتاب روش‌هایی هستند که در آن به مردان و زنان آموخته‌اند که آرزوها و آرمان‌های متفاوتی را بپرورند. درحالی‌که اخلاق فمینیستی اغلب به مسائل خاصی گرایش دارد که زنان با آن‌ها روبرویند، اندیشه‌های بنیادین این جنبش، برخلاف تلقی عام لزوماً با مسائل عملی خاص یا روابط خصومت‌آمیز با مردان و نظرات بدبینانه دربارۀ مسائل جنسی، گره نخورده‌ است. شناخت‌شناسی فمینیستی این پرسش را مطرح می‌کند که آیا روش‌های گوناگون شناخت، مثلاً: توسل به معیارهای مختلف توجیه، و تأکیدهای گوناگون بر منطق و تخیل، ویژگی کوشش‌های متفاوت مردان و زنان برای فهم جهان نیستند. یکی از موارد ویژه که شناخت‌شناسیِ فمینیستی به آن حمله می‌کند، تلقی کانتی از عقلانیت است که ترفندی برای ادعای برتری، کنترل و امتناع از پذیرش دورنماهای تفاوت بخش و روابط گوناگون با زندگی و طبیعت است. با وجود طرح ادعاهایی نظیر تلقیِ منطقی‌بودن به‌عنوان صفتی مردانه، هنوز روشن نیست که تفاوت میان ظرفیت‌های افراد و تربیت آن‌ها به اندازۀ جنسیت در تبیین شناخت‌شان مؤثر نباشد. همچنین در این جنبش، طیفی از علایقِ کاملاً نظری تا علایق نسبتاً عملی، به‌چشم می‌خورد. در حوزۀ اخیر گرایش‌های جانب‌دارانۀ نهادینه‌ای که برسر راه فرصت‌های برابر در دسترسی به علم و تحصیلات دانشگاهی قرار دارند یا ایدئولوژی‌هایی که مانع می‌شوند سهم زنان به‌عنوان پیشرو در بسیاری رشته‌ها تصدیق شود به‌طور ویژه مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرد. با این‌حال از نظر فمینیست‌های رادیکال‌تر، این‌گونه دغدغه‌ها صرفاً نمایانگر علاقۀ زنان به کسب همان قدرت و حقوق مردان در‌برابر دیگران است و از مواجهه با مسئلۀ حقیقی، یعنی چگونگی زندگی بدون چنین قدرت‌ها و حقوق متفاوتی، ناتوان‌اند. شایان ذکر است که در سال‌های اخیر از سوی بعضی زنان برجسته در کشورهای غربی نهضت ضدفمینیستی آغاز شده و «بازگشت به خانه» را شعار خود قرار داده‌اند. مخالفان فمینیسم معتقدند که هرچند زنان و مردان در جوهر انسانیت و صفات اصلی آن با همدیگر یکسان‌اند، در صفات فرعی میان آن‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد که موجب متمایزشدن آن‌ها می‌شود. با وجود این، زن و مرد دارای حقوق مساوی‌اند هرچند حقوق آن‌ها مشابه نیست. این افراد، عدم تشابه موجود را بههمان تفاوت‌های ذاتی موجود در صفات فرعی و جنبی مربوط می‌دانند.