قراقویونلو

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

قَراقویونلو
(یا: قراقوینلو؛ لغت ترکی به‌معنای دارندۀ گوسفند سیاه) اتحادیه‌ای از قبایل ترکمان در شرق آناتولی و نیز عنوان سلسلۀ حاکم برآمده از این قبایل (۷۷۷ـ۸۷۳ق) در بخش‌هایی از آناتولی شرقی و بین‌النهرین و ایران. آنان‌ با تسلط‌ بر آذربایجان‌، عراق، ارّان‌ و بخش‌ گسترده‌ای‌ از دیگر نقاط‌ ایران، به‌ جز خراسان‌، دولتی‌ نیرومند تشکیل دادند. ظاهراً خاندان حکومتگر این‌ اتحادیه‌ از طایفه ییوا (ایوا) از طوایف‌ غُز بوده‌اند. قراقویونلوها بعد از مرگ‌ ابوسعید بهادر مغول (۷۳۶ق)، با استفاده‌ از اوضاع‌ نابسامان‌ ایلخانان‌ حاکمیت‌ خویش‌ را در اطراف‌ اَرجیش‌ برقرار کردند. تاریخ‌ قطعی‌ این‌ سلسله‌، با بیرام‌ خواجه‌ آغاز می‌شود. او با تشکیل‌ امیرنشینی‌ در منطقۀ‌ ارزروم‌، قراقویونلوها را وارد صحنۀ‌ سیاسی‌ کرد. پس‌ از مرگ‌ او، پسرش‌ قرامحمد ریاست‌ این‌ اتحادیه‌ را برعهده‌ گرفت‌. پس‌ از کشته‌شدن‌ او در ۷۹۰ق قرایوسف‌ به‌امارت‌ رسید. او مؤسس‌ واقعی‌ دولت‌ قراقویونلو بود که‌ تبریز را تصرف و آن را پایتخت‌ خود قرار دارد و با کشتن‌ سلطان‌ احمد ایلکانی‌، متصرفات‌ آل جلایر را به قلمرو خود افزود. از زمان‌ او شاخه‌ای‌ از قراقویونلوها در بغداد به‌امارت‌ رسیدند. پس‌ از وی‌، دو تن‌ از پسرانش‌ به‌ نام‌های‌ اسکندر و جهان‌شاه‌ قدرت‌ را دردست گرفتند. این‌ سه‌ تن‌ مشهورترین‌ امرای‌ قراقویونلو هستند. جهان شاه‌ پس‌ از مرگ‌ برادر، حکمران‌ بی‌رقیب‌ سرزمین‌های‌ قراقویونلو شد. او قلمرو خود را بر عراق، فارس‌، کرمان‌ و حتی‌ عمان‌ گسترش‌ داد و سپس‌ بغداد را گرفت‌. پس‌ از وی‌ پسرش‌ حسن علی‌ به‌ امارت‌ رسید. حسن علی‌ آخرین‌ حکمران‌ این‌ قبیله‌ بود. او پس‌ از شکست‌ از اوزون‌ حسن‌ آق‌قويونلو در ۸۷۳ق به‌قتل‌ رسید و با مرگ‌ او، حکومت‌ قراقویونلوها برافتاد. از نظر تشکیلات‌ اداری‌، قراقویونلوها دنباله‌رو جلایریان‌ و ایلخانان‌ بودند و خود را نویان‌، بهادر و خاقان‌ می‌نامیدند. گرچه‌ ترکمانان‌ بر گسترۀ‌ وسیعی‌ از سرزمین‌های‌ آسیایی‌ تسلط‌ داشتند، اما تشکیلات‌ نظامی‌ آنان‌ همچنان‌ بر روش‌های‌ قبیله‌ای‌ استوار بود. امرای‌ این‌ اتحادیه‌ پیرو مذهب‌ شیعه‌ بودند و حتی‌ برخی‌، ایشان‌ را دوازده‌ امامی‌ دانسته‌اند. تعدادی‌ از امرای‌ این‌ خاندان‌ همچون‌ جهان‌شاه‌ قریحۀ‌ شاعری‌ داشته‌اند.