محافظه کاری
محافظهکاری
رویکردی در قبال امر حکومت و هوادار حفظ نهادهای موجود. برخی از حزبهای سیاسی غرب، از قبیل حزب محافظهکار انگلستان[۱]، حزب جمهوریخواه ایالات متحد امریکا[۲]، حزب دموکرات مسیحی آلمان[۳]، و حزبهای لیبرال استرالیا[۴]، معرّف آناند. محافظهکاری صریحاً مکتبی عملگراست که هیچگونه اصول و آموزهای را مقدّس نمیداند، اما عموماً بر سرمایهداری آزاد، حداقل مداخلۀ دولت در اقتصاد پایبندی استوار به قانون و نظم، و اهمیت سنّتهای ملی تأکید دارد. در انگلستان، محافظهکاری نو[۵] زیر نفوذ ایدئولوژیک تاچریسم[۶] هر چه تندروتر شده است و با حمله به نهادهای ریشهدار و پابرجا، اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد را تبلیغ و ترویج میکند. این اصطلاح را در اصل بروکه[۷] به عنوان ایدئولوژیای مطرح کرد که متضمن احتیاط در جداشدن از ریشههای تاریخی یک جامعه، یا تغییر سنتها و نهادهای موروثی آن است. محافظهکاری در این شکل انداموار شامل وفاداری به سنت، جامعه، سلسله مراتب قدرت، پدرسالاری خیرخواهانه، و اطاعت طبقات فرودست است. اما محافظهکاری میتواند به معنای ایدئولوژی آسانگیر و فردگرایی آزاد و فارغبال نیز باشد که بر مسئولیت فردی، بازار آزاد[۸]، قانون و نظم، و به حداقل رساندن نقش حکومت تأکید میکند و برای جمع، سنت، و خیرخواهی نقشی حاشیهای قایل است. این دو معیار را در نظر و عمل به سختی میتوان آشتی داد.