نشانه شناسی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

نشانه‌شناسی (semiotics)
مطالعۀ نشانه‌ها و رفتار نشانه‌دار. از بنیادگذاران آن، فردینان دو سوسور[۱] زبان‌شناس سوئیسی، آن را بررسی «زندگی نشانه‌ها در جامعه» تعریف کرده است. اگرچه این اصطلاح را جان لاک[۲]، فیلسوف انگلیسی در قرن ۱۷، به‌کار برده بود، طرح آن به‌مثابۀ شیوه‌ای میان‌رشته‌ای برای بررسی پدیده‌هایی در رشته‌های مختلف، در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰م با کارهای مستقل از یکدیگرِ سوسور و فیلسوف امریکایی، چارلز سندرز پرس[۳]، صورت پذیرفت. کار پرس در این زمینه با تکیه بر منطق و اصالت عمل انجام گرفت. از دستاوردهای بزرگ او در نشانه‌شناسی این بود که نشانه‌ها را به سه نوع اصلی تقسیم کرد: ۱) تصویر[۴]، که به مورد اشاره‌اش شباهت دارد (مثل تابلوی خطر سقوط سنگ از کوه در جاده‌ها)؛ ۲) نمایه[۵]، که مورد اشاره‌اش را تداعی می‌کند (مانند دود که نشانۀ آتش است)؛ و ۳) نماد[۶]، که با مورد اشاره‌اش نسبت قراردادی دارد (از قبیل واژه، یا علامت‌های راهنمایی و رانندگی). پرس همچنین مطرح کرد نشانه هرگز نمی‌تواند معنی ثابتی داشته باشد، زیرا معنی همواره مشروط به شرایطی است. سوسور زبان را دستگاهی از نشانه‌ها می‌دانست. دستاوردهای او مفهوم‌ها و روش‌هایی فراهم آورده است که نشانه‌شناسان در نظام‌های دیگری به جز زبان نیز آن‌ها را به‌کار می‌برند. ازجملۀ آن‌ها تمایزی است که سوسور بین دو مؤلفۀ ناگسستنی هر نشانه قائل می‌شود: دال[۷] که در زبان مجموعه‌ای از آواهای گفتاری یا علامت‌های روی کاغذ است؛ و مدلول[۸] که معنا و مفهوم نهفته در نشانه است. سوسور همچنین پارول (گفتار)[۹] یا عمل گفتار فردی را، از لانگ (زبان)[۱۰] یا نظام بنیادین قراردادهایی که گفتارها را مفهوم می‌کند، جدا کرد. برای نشانه‌شناسان لانگ اهمیت بیشتری دارد. این توجه به ساختار نهفته در پس کاربرد نشانه‌ها، نشانه‌شناسی را با ساختارگرایی[۱۱] پیوند می‌دهد که اهتمام بر تحلیل این روابط دارد. از این‌رو نظریات سوسور برای ساخت‌گرایی، به‌ویژه زبان‌شناسی ساختاری[۱۲]، و پساساخت‌گرایی[۱۳] نیز اهمیت اساسی پیدا می‌کند. نشانه‌شناسان امروزه آرای پرس و سوسور را در رشته‌های بسیاری ازجمله زیباشناسی[۱۴]، مردم‌شناسی[۱۵]، روان‌کاوی[۱۶]، ارتباطات، و معناشناسی[۱۷] به‌کار می‌برند. از میان پرنفوذترین این دانشمندان، محققان فرانسوی ازجمله کلود لِوی استروس[۱۸]، ژاک لاکان[۱۹]، میشل فوکو[۲۰]، ژاک دریدا[۲۱]، رولان بارت[۲۲]، و ژولیا کریستوا[۲۳] درخور ذکرند.

 


  1. Ferdinand de Saussure
  2. John Locke
  3. Charles Sanders Peirce
  4. icon
  5. index
  6. symbol
  7. signifier
  8. signified
  9. parole
  10. langue
  11. structuralism
  12. structural linguistics
  13. Post-structuralism
  14. aesthetics
  15. anthropology
  16. psychoanalysis
  17. semantics
  18. Claude Levi-Strauss
  19. Jacques Lacan
  20. Michel Foucault
  21. Jacques Derrida
  22. Roland Barthes
  23. Julia Kristeva