کندرو

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

کُندرو

در شاهنامۀ فردوسی، پیشکار ضحّاک‌. کندرو با دیدن‌ فریدون‌ در کاخ‌ ضحاک‌ که‌ اَرنَواز و شَهرناز را در کنار و مردم‌ و سپاه‌ را کمربسته‌ در پیرامون‌ خود داشت‌، بی‌درنگ‌ به‌ نیایش‌ او برخاست‌، اما با رسیدن شب‌، خود را به‌ ضحّاک‌ رسانید و او را آگاه‌ کرد. در داستان‌ روان گرشاسپ‌ ‌آمده که‌ کُندرو را می‌بیند که‌ دوازده‌ دِه‌ را جویده‌ و مردمِ‌ مرده‌ از دندان‌هایش‌ آویخته‌ بودند. آن‌گاه‌ گرشاسپ‌ و کُندرو نُه‌ شبانه‌روز در دریا جنگیدند و سرانجام‌ گرشاسپ‌ پوست‌ کُندرو را برکند، دست‌ و پای‌ او را با آن‌ بست و او را کشت. گرشاسپ‌ می‌گوید اگر کُندرو کشته‌ نمی‌شد، اهریمن‌ به‌ پادشاهی‌ آفرینش‌ می‌رسید.