گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
فرانسیسکو گویا
Francisco Goya
زادروز آراگون۱۷۴۶م
درگذشت ۱۸۲۸م
ملیت اسپانیایی
شغل و تخصص اصلی نقاش
شغل و تخصص های دیگر باسمه کار
آثار ساتورن فرزندش را می بلعد (ح ۱۸۲۲م؛ پرادو، مادرید)، فجایع جنگ (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مایای برهنه و مایای جامه آراسته (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م)، تابلوی دختر شیرفروش بوردو
گروه مقاله نگارگری و مجسمه سازی جهان

گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸م)(Goya, Francisco)

تابلوی دوم ماه مه 1808م، اثر فرانسیسکو گویا
دختر شیرفروش بوردو اثر فرانسیسکو گویا

نقاش و حکاک باسمه‌کار[۱] اسپانیایی. از شخصیت‌های اصلی هنر اروپایی شناخته شده است. تمامی جنبه‌های زندگی اسپانیایی را تصویر کرد؛ ازجمله تک‌چهره، مشتمل بر تک‌چهره‌های خانوادۀ سلطنتی، صحنه‌های دینی، صحنه‌های جنگی، و زندگی عادی روزمره. در اواخر عمر، آثاری غریب و کابوس‌وار، با عنوان «نقاشی‌های سیاه»، پدید آورد، همچون ساتورن فرزندش را می‌بلعد[۲] (ح ۱۸۲۲م؛ پرادو[۳]، مادرید). در مجموعه چاپنقش‌های تیزابی[۴]اش، ازجمله فجایع جنگ[۵] (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مصایب تهاجم فرانسه به اسپانیا را به‌تصویر کشید. گویا در آراگون به‌دنیا آمد. پس از هنرآموزی در ایتالیا، به اسپانیا بازگشت. در ۱۷۸۹م نقاش دربار شارل چهارم[۶]، پادشاه اسپانیا، شد. ویژگی شهوانی دو نقاشی‌اش با نام‌های مایای برهنه[۷] و مایای جامه آراسته[۸] (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م؛ پرادو، مادرید)، چنان رسوایی بزرگی برپا کرد که او را به دادگاه تفتیش عقاید کشاند. تابلوی تیرباران‌های شورشيان سوم ماه مه ۱۸۰۸م [۹] (۱۸۱۴م؛ پرادو، مادرید) را که اثری بی‌پروا در محکوم‌کردن وحشیگریِ جنگ است، به فردیناند هفتم اهدا کرد. بعدها با تأثیر بسیار از رامبرانت[۱۰] (به گفتۀ خودش «رامبرانت، ولاسکز[۱۱] و طبیعت» سه راهنمای او بوده‌اند)، به استفاده از تکرنگ‌های کدر روآورد. در تابلوی دختر شیرفروش بوردو[۱۲]، که از آخرین کارهای اوست، استفادۀ بسیار آزادانه‌اش از رنگ مشهود است. گویا در ۱۷۹۲م به‌سبب بیماری سختی، شنوایی‌اش را ازدست داد، و موقعیتش طی دوران تهاجم ناپلئون به اسپانیا و پس از آن متزلزل گردید. هنگامی‌که فردیناند هفتم از کشور رانده شد، نقاشی در دستگاه ژوزف بناپارت[۱۳]، غاصب تاج ‌و تخت، را پی‌ گرفت. با بازگشت فردیناند به سلطنت، عفو شد، لیکن محیط دربار را نامساعد یافت و در ۱۸۲۴م، اجازه خواست تا به فرانسه نقل‌مکان کند؛ چند سال پایان عمرش را در شهر بوردو[۱۴]، فرانسه، به‌سر برد. ازجمله پیچیدگی‌ها و تناقض‌های زندگی و هنر گویا، خرسندی از زندگی در دربار بود؛ چرا که در عین فراغِ بال هنرمندانه، فردی انقلابی بود و به نهادهای حکومتی نگرشی سخت انتقادآمیز داشت، میهن‌پرست بود و از جنگ عمیقاً نفرت داشت. تک‌چهره‌هایی که از شارل چهارم و ملکه‌اش کشید، به نحو بی‌رحمانه‌ای ناخوشایندند، حال آن‌که در تابلویی دیگر شئونات خانوادۀ سلطنتی را در نقاشی گروهیِ باشکوه خانوادۀ شارل چهارم[۱۵] (پرادو، مادرید) تصویرکرده است. جنگ، منبع الهام شاهکار اندوه‌بار تیرباران‌های سوم ماه مه ۱۸۰۸م بود که بعدها ادوار مانه را به‌اجرای تابلوی اعدام امپراتور ماکسیمیلیان[۱۶] برانگیخت.

 


  1. engraver
  2. Saturn Devouring One of His Sons
  3. Prado
  4. etchings
  5. The Disasters of War
  6. Charles IV
  7. Naked Maja
  8. Clothed Maja
  9. The Shootings of May 3rd 1808
  10. Rembrandt
  11. Velázquez
  12. Milkmaid of Bordeaux
  13. Joseph Bonaparte
  14. Bordeaux
  15. Family of Charles IV
  16. The Execution of the Emperor Maximilian