خورشاه بن قباد حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق)
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = خورشاه بن قباد حسینی
|نام =
|نام دیگر=
|نام اصلی=
|نام مستعار=
|لقب=
|زادروز=
|تاریخ مرگ=گلکنده 972ق
|دوره زندگی=صفویه
|ملیت=هندیِ ایرانی‌تبار
|محل زندگی=
|تحصیلات و محل تحصیل=
| شغل و تخصص اصلی =تاریخ‌نگار
|شغل و تخصص های دیگر=
|سبک =
|مکتب =
|سمت =
|جوایز و افتخارات =
|آثار =تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه
|خویشاوندان سرشناس =
|گروه مقاله =تاریخ
|دوره =
|فعالیت‌های مهم =
|رشته =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
}}خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق)   Khorshah Ebn-e Ghobad Hoseini


تاریخ‌نگار ایرانی‌تبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ ملّا عبدالقادر بدایونی در منتخب التواریخ، زادگاه وی را عراق عجم دانسته‏‌اند. خورشاه در روزگار پادشاهی برهان‌‏‌شاه یکم (91۴- 9۶1ق) از سلسلۀ نظام‌شاهیان احمدنگر دکن، در دربار او به خدمت گرفته شد. وی همانند نظام‏‌شاه، به شاه‏‌طاهر دکنی ( - 9۵2ق) که از پیشوایان شیعۀ اسماعیلی بود، ارادت می‏‌ورزید. در 9۵2ق از دربار نظام‏‌شاه به عنوان ایلچی و به رسالت از سوی شاه‏‌طاهر با هدایایی که به هزارتومان می‏‌رسید، نزد شاه‏‌طهماسب اول صفوی فرستاده شد. در رجب همان سال به ری رسید و سفارت خود را به آگاهی شاه‏‌طهماسب، که در آن زمان در فیروزکوه بود، رسانید. به خورشاه دستور داده شد تا به قزوین برود و پس از یک ماه نزد شاه بار یافت. پس از آن به ایلچی نظام‏‌شاه معروف شد. خورشاه یک سال و نیم در خدمت شاه‏‌طهماسب بود و همراه وی به گرجستان و شروان رفت. مدتی پس از رساندن نامۀ شاه‌طهماسب به شاه طاهر مجدداً به ایران برگشت و سال‌های نسبتاً زیادی در ایران ماند. وی به گیلان، مازندران و دیگر نواحی ایران سفر کرد، تا 971ق در ایران به سر برد و به تألیف تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه پرداخت. سپس به هند بازگشت و چون برهان‏‌شاه به هنگام محاصره بیجاپور درگذشت، خورشاه به دربار ابراهیم قطب‏‌شاه راه یافت و اثر خود را در 971ق به نام وی تمام کرد. ازاین‏‌رو اثر وی، جز نام تاریخِ‌ ایلْچی‌ نِظامْ‌شاه و خلاصةالتّواریخ، با نام‏‌های تاریخ قطب‌شاهیه و تاریخ قطبی نیز شهرت دارد.  
تاریخ‌نگار ایرانی‌تبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ [[بدایونی ، عبدالقادر (ح ۹۴۷ـ تا ۱۰۲۴ق)|ملّاعبدالقادر بدایونی]] در [[منتخب التواریخ]]، زادگاه وی را عراق عجم دانسته‏‌اند. خورشاه در روزگار پادشاهی برهان‌‏‌شاه یکم (91۴- 9۶1ق) از سلسلۀ نظام‌شاهیان [[احمدنگر]] [[دکن]]، در دربار او به خدمت گرفته شد. وی همانند نظام‏‌شاه، به شاه‏‌طاهر دکنی ( - 9۵2ق) که از پیشوایان شیعۀ اسماعیلی بود، ارادت می‏‌ورزید. در 9۵2ق از دربار نظام‏‌شاه به عنوان ایلچی و به رسالت از سوی شاه‏‌طاهر با هدایایی که به هزارتومان می‏‌رسید، نزد [[شاه طهماسب|شاه‏‌طهماسب اول صفوی]] فرستاده شد. در رجب همان سال به ری رسید و سفارت خود را به آگاهی شاه‏‌طهماسب، که در آن زمان در فیروزکوه بود، رسانید. به خورشاه دستور داده شد تا به قزوین برود و پس از یک ماه نزد شاه بار یافت. پس از آن به ایلچی نظام‏‌شاه معروف شد. خورشاه یک سال و نیم در خدمت شاه‏‌طهماسب بود و همراه وی به گرجستان و شروان رفت. مدتی پس از رساندن نامۀ شاه‌طهماسب به شاه طاهر مجدداً به ایران برگشت و سال‌های نسبتاً زیادی در ایران ماند. وی به گیلان، مازندران و دیگر نواحی ایران سفر کرد، تا 971ق در ایران به سر برد و به تألیف تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه پرداخت. سپس به هند بازگشت و چون برهان‏‌شاه به هنگام محاصره بیجاپور درگذشت، خورشاه به دربار ابراهیم قطب‏‌شاه راه یافت و اثر خود را در 971ق به نام وی تمام کرد. ازاین‏‌رو اثر وی، جز نام تاریخِ‌ ایلْچی‌ نِظامْ‌شاه و خلاصةالتّواریخ، با نام‏‌های تاریخ قطب‌شاهیه و تاریخ قطبی نیز شهرت دارد.  


این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه می‌باشد، به «تاریخ ایلچی نظام شاه» معروف شده است. این تاریخ عمومی که دربرگیرندۀ وقایع دنیا از آغاز آفرینش تا سال ۹۷۰ ق است، علاوه بر یک مقدمه در بیان خلقت آدم و اولادش، در هفت مقاله، بدین صورت تدوین شده است: تاریخ پیشدادیان تا پایان کار ساسانیان در ایران؛ از تولد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم تا خروج عباسیان؛ عباسیان و سلسله‌های هم‌روزگار ایشان تا قراختائیان؛ پادشاهان ترکستان، مغول‌ها و ظهور ایلخانان تا دولت آل مظفر؛ تیمور و فرزندان او؛ ترکمان‌های قراقوینلو و آق قوینلو تا سلطنت شاه طهماسب صفوی؛ پادشاهان هندوستان. نسخه‏‌ای از این کتاب به شمارۀ Add.23۵13 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیایی، نسخه‌ای به شمارۀ H71۶ (۵۶ف) در موزۀ سالار جنگ حیدرآباد و نسخه‌هایی در کتابخانه‏‌های دیگر نگه‏‌داری می‏‌شود. بخشی از این اثر که به تاریخ پادشاهان طبرستان دورۀ صفویه می‏‌پردازد، در منتخبات فارسی شفر با ترجمۀ فرانسه به چاپ رسیده است (پاریس 188۵م). مقالۀ ششم و هفتم که مهم‏‌ترین و با ارزش‏‌ترین بخش‏‌های تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه است، به کوشش محمدرضا نصیری و کوئیچی هانه‌دا در ایران چاپ شده است (تهران، 1379ش).  
این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه نوشته شده، دربرگیرندۀ وقایع دنیا از آغاز آفرینش تا سال ۹۷۰ق است. کتاب علاوه بر یک مقدمه در بیان خلقت آدم و اولادش، در هفت مقاله، بدین صورت تدوین شده است: تاریخ پیشدادیان تا پایان کار ساسانیان در ایران؛ از تولد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم تا خروج عباسیان؛ عباسیان و سلسله‌های هم‌روزگار ایشان تا قراختائیان؛ پادشاهان ترکستان، مغول‌ها و ظهور ایلخانان تا دولت آل مظفر؛ تیمور و فرزندان او؛ ترکمان‌های قراقوینلو و آق قوینلو تا سلطنت شاه طهماسب صفوی؛ پادشاهان هندوستان. نسخه‏‌ای از این کتاب به شمارۀ Add.23۵13 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیایی، نسخه‌ای به شمارۀ H71۶ (۵۶ف) در موزۀ سالار جنگ حیدرآباد و نسخه‌هایی در کتابخانه‏‌های دیگر نگه‏‌داری می‏‌شود. بخشی از این اثر که به تاریخ پادشاهان طبرستان دورۀ صفویه می‏‌پردازد، در منتخبات فارسی [[شارل شفر]] با ترجمۀ فرانسه به چاپ رسیده است (پاریس 188۵م). مقالۀ ششم و هفتم که مهم‏‌ترین و با ارزش‏‌ترین بخش‏‌های تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه است، به تصحیح محمدرضا نصیری و کوئیچی هانه‌دا در ایران چاپ شده است (تهران، 1379ش).  
----
----
[[رده:تاریخ جهان]]
[[رده:تاریخ جهان]]
[[رده:مورخان و کتاب های تاریخ]]
[[رده:مورخان و کتاب های تاریخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۰

خورشاه بن قباد حسینی
درگذشت گلکنده 972ق
ملیت هندیِ ایرانی‌تبار
شغل و تخصص اصلی تاریخ‌نگار
آثار تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه
گروه مقاله تاریخ

خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق) Khorshah Ebn-e Ghobad Hoseini

تاریخ‌نگار ایرانی‌تبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ ملّاعبدالقادر بدایونی در منتخب التواریخ، زادگاه وی را عراق عجم دانسته‏‌اند. خورشاه در روزگار پادشاهی برهان‌‏‌شاه یکم (91۴- 9۶1ق) از سلسلۀ نظام‌شاهیان احمدنگر دکن، در دربار او به خدمت گرفته شد. وی همانند نظام‏‌شاه، به شاه‏‌طاهر دکنی ( - 9۵2ق) که از پیشوایان شیعۀ اسماعیلی بود، ارادت می‏‌ورزید. در 9۵2ق از دربار نظام‏‌شاه به عنوان ایلچی و به رسالت از سوی شاه‏‌طاهر با هدایایی که به هزارتومان می‏‌رسید، نزد شاه‏‌طهماسب اول صفوی فرستاده شد. در رجب همان سال به ری رسید و سفارت خود را به آگاهی شاه‏‌طهماسب، که در آن زمان در فیروزکوه بود، رسانید. به خورشاه دستور داده شد تا به قزوین برود و پس از یک ماه نزد شاه بار یافت. پس از آن به ایلچی نظام‏‌شاه معروف شد. خورشاه یک سال و نیم در خدمت شاه‏‌طهماسب بود و همراه وی به گرجستان و شروان رفت. مدتی پس از رساندن نامۀ شاه‌طهماسب به شاه طاهر مجدداً به ایران برگشت و سال‌های نسبتاً زیادی در ایران ماند. وی به گیلان، مازندران و دیگر نواحی ایران سفر کرد، تا 971ق در ایران به سر برد و به تألیف تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه پرداخت. سپس به هند بازگشت و چون برهان‏‌شاه به هنگام محاصره بیجاپور درگذشت، خورشاه به دربار ابراهیم قطب‏‌شاه راه یافت و اثر خود را در 971ق به نام وی تمام کرد. ازاین‏‌رو اثر وی، جز نام تاریخِ‌ ایلْچی‌ نِظامْ‌شاه و خلاصةالتّواریخ، با نام‏‌های تاریخ قطب‌شاهیه و تاریخ قطبی نیز شهرت دارد.

این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه نوشته شده، دربرگیرندۀ وقایع دنیا از آغاز آفرینش تا سال ۹۷۰ق است. کتاب علاوه بر یک مقدمه در بیان خلقت آدم و اولادش، در هفت مقاله، بدین صورت تدوین شده است: تاریخ پیشدادیان تا پایان کار ساسانیان در ایران؛ از تولد پیامبر صلی‌الله‌ علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم تا خروج عباسیان؛ عباسیان و سلسله‌های هم‌روزگار ایشان تا قراختائیان؛ پادشاهان ترکستان، مغول‌ها و ظهور ایلخانان تا دولت آل مظفر؛ تیمور و فرزندان او؛ ترکمان‌های قراقوینلو و آق قوینلو تا سلطنت شاه طهماسب صفوی؛ پادشاهان هندوستان. نسخه‏‌ای از این کتاب به شمارۀ Add.23۵13 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیایی، نسخه‌ای به شمارۀ H71۶ (۵۶ف) در موزۀ سالار جنگ حیدرآباد و نسخه‌هایی در کتابخانه‏‌های دیگر نگه‏‌داری می‏‌شود. بخشی از این اثر که به تاریخ پادشاهان طبرستان دورۀ صفویه می‏‌پردازد، در منتخبات فارسی شارل شفر با ترجمۀ فرانسه به چاپ رسیده است (پاریس 188۵م). مقالۀ ششم و هفتم که مهم‏‌ترین و با ارزش‏‌ترین بخش‏‌های تاریخ ایلچی نظام‏‌شاه است، به تصحیح محمدرضا نصیری و کوئیچی هانه‌دا در ایران چاپ شده است (تهران، 1379ش).