خورشاه بن قباد حسینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}}خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق) Khorshah Ebn-e Ghobad Hoseini | }}خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق) Khorshah Ebn-e Ghobad Hoseini | ||
تاریخنگار ایرانیتبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ | تاریخنگار ایرانیتبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ [[بدایونی ، عبدالقادر (ح ۹۴۷ـ تا ۱۰۲۴ق)|ملّاعبدالقادر بدایونی]] در [[منتخب التواریخ]]، زادگاه وی را عراق عجم دانستهاند. خورشاه در روزگار پادشاهی برهانشاه یکم (91۴- 9۶1ق) از سلسلۀ نظامشاهیان [[احمدنگر]] [[دکن]]، در دربار او به خدمت گرفته شد. وی همانند نظامشاه، به شاهطاهر دکنی ( - 9۵2ق) که از پیشوایان شیعۀ اسماعیلی بود، ارادت میورزید. در 9۵2ق از دربار نظامشاه به عنوان ایلچی و به رسالت از سوی شاهطاهر با هدایایی که به هزارتومان میرسید، نزد [[شاه طهماسب|شاهطهماسب اول صفوی]] فرستاده شد. در رجب همان سال به ری رسید و سفارت خود را به آگاهی شاهطهماسب، که در آن زمان در فیروزکوه بود، رسانید. به خورشاه دستور داده شد تا به قزوین برود و پس از یک ماه نزد شاه بار یافت. پس از آن به ایلچی نظامشاه معروف شد. خورشاه یک سال و نیم در خدمت شاهطهماسب بود و همراه وی به گرجستان و شروان رفت. مدتی پس از رساندن نامۀ شاهطهماسب به شاه طاهر مجدداً به ایران برگشت و سالهای نسبتاً زیادی در ایران ماند. وی به گیلان، مازندران و دیگر نواحی ایران سفر کرد، تا 971ق در ایران به سر برد و به تألیف تاریخ ایلچی نظامشاه پرداخت. سپس به هند بازگشت و چون برهانشاه به هنگام محاصره بیجاپور درگذشت، خورشاه به دربار ابراهیم قطبشاه راه یافت و اثر خود را در 971ق به نام وی تمام کرد. ازاینرو اثر وی، جز نام تاریخِ ایلْچی نِظامْشاه و خلاصةالتّواریخ، با نامهای تاریخ قطبشاهیه و تاریخ قطبی نیز شهرت دارد. | ||
این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه | این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه نوشته شده، دربرگیرندۀ وقایع دنیا از آغاز آفرینش تا سال ۹۷۰ق است. کتاب علاوه بر یک مقدمه در بیان خلقت آدم و اولادش، در هفت مقاله، بدین صورت تدوین شده است: تاریخ پیشدادیان تا پایان کار ساسانیان در ایران؛ از تولد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم تا خروج عباسیان؛ عباسیان و سلسلههای همروزگار ایشان تا قراختائیان؛ پادشاهان ترکستان، مغولها و ظهور ایلخانان تا دولت آل مظفر؛ تیمور و فرزندان او؛ ترکمانهای قراقوینلو و آق قوینلو تا سلطنت شاه طهماسب صفوی؛ پادشاهان هندوستان. نسخهای از این کتاب به شمارۀ Add.23۵13 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیایی، نسخهای به شمارۀ H71۶ (۵۶ف) در موزۀ سالار جنگ حیدرآباد و نسخههایی در کتابخانههای دیگر نگهداری میشود. بخشی از این اثر که به تاریخ پادشاهان طبرستان دورۀ صفویه میپردازد، در منتخبات فارسی [[شارل شفر]] با ترجمۀ فرانسه به چاپ رسیده است (پاریس 188۵م). مقالۀ ششم و هفتم که مهمترین و با ارزشترین بخشهای تاریخ ایلچی نظامشاه است، به تصحیح محمدرضا نصیری و کوئیچی هانهدا در ایران چاپ شده است (تهران، 1379ش). | ||
---- | ---- | ||
[[رده:تاریخ جهان]] | [[رده:تاریخ جهان]] | ||
[[رده:مورخان و کتاب های تاریخ]] | [[رده:مورخان و کتاب های تاریخ]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۳۰
خورشاه بن قباد حسینی | |
---|---|
درگذشت | گلکنده 972ق |
ملیت | هندیِ ایرانیتبار |
شغل و تخصص اصلی | تاریخنگار |
آثار | تاریخ ایلچی نظامشاه |
گروه مقاله | تاریخ |
خورشاه بن قباد حسینی ( - گلکنده 972ق) Khorshah Ebn-e Ghobad Hoseini
تاریخنگار ایرانیتبار هندی. در ایران زاده شد و سپس به هند رفت. به گفتۀ ملّاعبدالقادر بدایونی در منتخب التواریخ، زادگاه وی را عراق عجم دانستهاند. خورشاه در روزگار پادشاهی برهانشاه یکم (91۴- 9۶1ق) از سلسلۀ نظامشاهیان احمدنگر دکن، در دربار او به خدمت گرفته شد. وی همانند نظامشاه، به شاهطاهر دکنی ( - 9۵2ق) که از پیشوایان شیعۀ اسماعیلی بود، ارادت میورزید. در 9۵2ق از دربار نظامشاه به عنوان ایلچی و به رسالت از سوی شاهطاهر با هدایایی که به هزارتومان میرسید، نزد شاهطهماسب اول صفوی فرستاده شد. در رجب همان سال به ری رسید و سفارت خود را به آگاهی شاهطهماسب، که در آن زمان در فیروزکوه بود، رسانید. به خورشاه دستور داده شد تا به قزوین برود و پس از یک ماه نزد شاه بار یافت. پس از آن به ایلچی نظامشاه معروف شد. خورشاه یک سال و نیم در خدمت شاهطهماسب بود و همراه وی به گرجستان و شروان رفت. مدتی پس از رساندن نامۀ شاهطهماسب به شاه طاهر مجدداً به ایران برگشت و سالهای نسبتاً زیادی در ایران ماند. وی به گیلان، مازندران و دیگر نواحی ایران سفر کرد، تا 971ق در ایران به سر برد و به تألیف تاریخ ایلچی نظامشاه پرداخت. سپس به هند بازگشت و چون برهانشاه به هنگام محاصره بیجاپور درگذشت، خورشاه به دربار ابراهیم قطبشاه راه یافت و اثر خود را در 971ق به نام وی تمام کرد. ازاینرو اثر وی، جز نام تاریخِ ایلْچی نِظامْشاه و خلاصةالتّواریخ، با نامهای تاریخ قطبشاهیه و تاریخ قطبی نیز شهرت دارد.
این تاریخ عمومی، که دارای نثری ساده بوده و به دور از تعقید، درازگویی و پیچیدگی منشیانه نوشته شده، دربرگیرندۀ وقایع دنیا از آغاز آفرینش تا سال ۹۷۰ق است. کتاب علاوه بر یک مقدمه در بیان خلقت آدم و اولادش، در هفت مقاله، بدین صورت تدوین شده است: تاریخ پیشدادیان تا پایان کار ساسانیان در ایران؛ از تولد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم تا خروج عباسیان؛ عباسیان و سلسلههای همروزگار ایشان تا قراختائیان؛ پادشاهان ترکستان، مغولها و ظهور ایلخانان تا دولت آل مظفر؛ تیمور و فرزندان او؛ ترکمانهای قراقوینلو و آق قوینلو تا سلطنت شاه طهماسب صفوی؛ پادشاهان هندوستان. نسخهای از این کتاب به شمارۀ Add.23۵13 در کتابخانۀ موزۀ بریتانیایی، نسخهای به شمارۀ H71۶ (۵۶ف) در موزۀ سالار جنگ حیدرآباد و نسخههایی در کتابخانههای دیگر نگهداری میشود. بخشی از این اثر که به تاریخ پادشاهان طبرستان دورۀ صفویه میپردازد، در منتخبات فارسی شارل شفر با ترجمۀ فرانسه به چاپ رسیده است (پاریس 188۵م). مقالۀ ششم و هفتم که مهمترین و با ارزشترین بخشهای تاریخ ایلچی نظامشاه است، به تصحیح محمدرضا نصیری و کوئیچی هانهدا در ایران چاپ شده است (تهران، 1379ش).