ارکستر سمفونیک تهران
ارکستر سمفونیک تهران
تاریخچهی مختصر تشکیل و تغییر و تحولات ارکستر سمفونیک تهران از ابتدا تاکنون.
مقدمه
نخست باید دانست که ارکسترهای سمفونیک و فیلارمونیک از نظر سازبندی، تعداد نوازنده و نوع آثار اجرا شده تفاوتی ندارند و در بسیاری از موارد عین همدیگر هستند. مثلاً در هردو از سازهای زهی، بادی چوبی، بادی برنجی و کوبهای استفاده میشود، هردو فرمهای مختلف موسیقی غربی از جمله سمفونی، اپرا و… را اجرا میکنند و هردو در اغلب موارد حداقل ۴۰ تا ۵۰ نوازنده دارند. چیزی که غالباً باعث تفاوت میان آنها شده عنوانیست که آنها را با آن میخوانند. از ارکسترهای سمفونیک مطرح دنیا میتوان به ارکستر سمفونیک وین، ارکستر سمفونیک لندن و ارکستر سمفونیک برلین اشاره کرد. همچنین همین شهرها ارکسترهای فیلارمونیک بزرگ و سرشناسی دارند.
زمینهی شکلگیری ارکستر سمفونیک در ایران
فکر تشکیل ارکستر و آشنایی با موسیقی بینالمللی به 150 سال پیش، همزمان با تأسیس مدرسه دارالفنون، برمیگردد. ناصرالدین شاه که در سفرهای خود به فرنگ به تأثیر موسیقی در نظم و انضباط واحدهای نظامی پی برده بود، فرمان تشکیل یک دستهی موسیقی را در شعبهی علوم نظامی دارالفنون داد. روییون و بوسکه (موسیقیدانان فرانسوی) که پیش از تأسیس دارالفنون به ایران آمده بودند برای دستهی موزیک این مدرسه گمارده شدند، اما موفقیتی حاصل نکردند. بنابراین موسیقیدان دیگری از فرانسه به نام آلفرد ژان باپتیست لومر را در سال 1868م (1247ش) استخدام کردند. لومر زبان فارسی را نمیدانست، لذا با کمک علیاکبرخان نقاشباشی (ملقب به مزینالدوله) که معلم فرانسوی دارالفنون بود، ابتدا علم موسیقی را به شاگردان آموخت و بعد به یاری او در چاپخانهی همان مدرسه کتاب تئوری موسیقی را به زبان فارسی به چاپ رساند. لومر از این نیز پا فراتر گذاشت و ضمن آموزش سلفژ و هارمونی، شاگردان را با موسیقی بینالمللی آشنا و به کمک آنان کنسرتهایی برای همگان در این زمینه برگزار کرد. در رپرتوار این کنسرتها قطعات غیرنظامی از آهنگسازان بینالمللی از قبیل ویوالدی، بتهوون، واگنر، وردی و غیره وجود داشت که توسط خودش رهبری میشد. بعدتر غلامرضا مینباشیان (معروف به سالار معزز) که مقدمات موسیقی را نزد لومر آموخته بود، برای ادامهی تحصیل به کنسرواتوار سن پترزبورگ روسیه رفت و پس از سه سال، در سال 1293ش به ایران بازگشت و کتابهای گوناگونی در زمینهی هارمونی و سازشناسی منتشر کرد. البته پیش از بازگشت او دو ارکستر زهی سلطنتی توسط موسیو دووال (معلم فرانسوی ویولن) و ارکستر انجمن فرهنگی اخوت (به رهبری غلامحسین درویش خان) در کشور تشکیل شده بود. مینباشیان به ریاست شعبهی موزیک منصوب شد و آنجا را به مدرسهی موزیک تغییر نام داد و حتی پیانو را با تغییر کوک و امکان اجرای فواصل موسیقی ایرانی وارد این سبک از موسیقی کرد و ارکستر زهی را نیز سامان داد.
علینقی وزیری و نخستین ارکستر سمفونیکهای جدی تهران
کلنل علینقی وزیری از مهمترین موسیقیدانان ایرانی بوده که در تشکیل ارکستر، ورود نت و قواعد مربوطه به موسیقی ایرانی و سواد موسیقایی نوازندگان تاثیر بسیار مهم و چشمگیری داشته است. او که در فرانسه و آلمان به تحصیل موسیقی پرداخته بود، پس از بازگشت به ایران، در سال 1302ش مدرسهی موسیقیای احداث کرد و در پی آن ارکستری متشکل از هنرجویان برجستهی همان مدرسه تشکیل داد و آثار بینالمللی و ایرانی را به اجرا گذاشت. این ارکستر بعدها به دلیل کمکهای دولتی از سوی وزارت معارف با نام ارکستر مدرسهی دولتی به فعالیت خود ادامه داد. در سال 1313 غلامحسین مینباشیان (فرزند سالار معزز) جانشین او شد و سرپرستی مدرسهی موسیقی دولتی را به عهده گرفت و آن را به هنرستان عالی موسیقی تغییر نام داد. او پس از این اقدام، ارکستر سمفونی بلدیه را متشکل از 20 نوازنده در تهران بنیان گذاشت و قطعات را به صورت پارتیتور بازنویسی کرده و برای اجرا در اختیار ارکستر جدید قرار داد. این ارکستر برای نخستین بار در سال 1313 (به مناسبت جشن هزارهی فردوسی) به روی صحنه رفت. این گروه که به همت مینباشیان زیر مجموعهی هنرستان عالی موسیقی قرار گرفته بود، با تشکیل سازمان پرورش افکار، عنوانش به ارکستر استادان موسیقی کشور تغییر کرد و با استخدام تعدادی نوازندهی خارجی به وسعت و قدرت آن افزوده شد. به طوری که دو ارکستر کوچکتر نیز متشکل از هنرجویان هنرستان عالی موسیقی در این دوره به وجود آمد. این دو ارکستر توسط حسن رادمرد و علیمحمد خادم میثاق رهبری میشدند. در اواخر جنگ جهانی دوم، هنرستان عالی موسیقی و ارکسترهای مربوطه به حالت تعطیل درآمده و مینباشیان نیز برکنار شد. چندماه بعد وزیری مجددا به ریاست هنرستان عالی منصوب شد و ارکستری که توسط مینباشیان تشکیل شده بود با رهبری پرویز محمود دوباره احیا شد و با آثار وزیری، روحالله خالقی و قطعات آهنگسازان بزرگ جهان به روی صحنه رفت. این ارکستر در سال ۱۳۲۴ به وسیلهی محمود سازماندهی شد و به شکل امروزی درآمد. پرویز محمود در آن زمان رئیس هنرستان عالی موسیقی یا کنسرواتوار تهران بود و چند تن از همکاران و دوستانش مانند غلامحسین غریب گرگانی (نوازندهی کلارینت) و روبیک گریگوریان (نوازندهی ویولن و رهبر آواز گروهی) در این کار با او همکاری داشتند.
حشمت سنجری و فرهاد مشکات
در سال 1339 حشمت سنجری، که سالها عضو و چند سال مختصر نیز در اواسط دههی 1330 رهبر ارکستر سمفونیک بود، رهبر ثابت آن شد و تا سال 1351 این سمت را حفظ کرد که این طولانیترین زمان برای رهبری ارکستر سمفونیک تاکنون بوده است. او در طول 12 سال رهبری ارکستر سمفونیک تهران برخی از آثار خود و دیگر آهنگسازان ایرانی را در رپرتوار این ارکستر قرار داده بود و با تأسیس تالار رودکی (تالار وحدت کنونی) در تهران، ارکستر سمفونیک نیز به آن پیوست و در کنار گروههای اپرا و بالهی ملی، به صورت یکی از واحدهای سازمان یافته آنجا درآمد. ارکستر سمفونیک تهران در طول رهبری سنجری، میزبان رهبران و تکنوازان میهمان بود که از آن جمله میتوان به یهودی منوهین، ایزاس استرن، راقی پتروسین، یوجین ایستومین، علی رهبری، ژرژ پطروسیان، لوریس چکناواریان، فرشاد سنجری و... اشاره کرد. در سالهای ابتدایی دههی 1350 مشکات رهبری این ارکستر را بر عهده گرفت و سنجری و نوع نگاه او به کارهای ارکستری به حاشیه رانده شدند. تا سالهای قبل از انقلاب رهبری ارکستر بر عهده مشکات بود و در همان سالها حکومت وقت این ارکستر را دارای بودجه و سازماندهی مستقلی کرد. پس از انقلاب سنجری دوباره رهبری ارکستر را به عهده گرفت و ده سال در این سمت به کارش ادامه داد. گر چه ارکستر در طول این سالها فعالیت و برنامههای چندانی را به اجرا در نیاورد اما سنجری در حفظ و تداوم کار آن کوشید با وجودی که بسیاری از نوازندگان ارکستر پش ار انقلاب مهاجرت کرده بودند ارکستر را حفظ کرد و برنامه هایی با نوازندگان باقیمانده و چند نوازنده جایگزین به روی صحنه برد وحدود دوازده سال رهبری ارکستر را در دست داشت و سرانجام در پاییز ۱۳۶۸ پس از اجرای کنسرتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرتضی حنانه با ارکستر سمفونیک تهران برای همیشه خداحافظی کرد.
ارکستر سمفونیک تهران بعد از سنجری
با خداحافظی سنجری فریدون ناصری به عنوان رهبر دائمی ارکستر سمفونیک تهران برگزیده شد. او تا چندسالی قبل از درگذشتش رهبری این ارکستر را بر عهده داشت و برای حفظ و استمرار فعالیت آن تلاشهای ارزندهای صورت داد. در دورهی ناصری از رهبران مهمانی چون فریدون صهبایی، ایرج صهبایی، شهرداد روحانی، لوریس چکناوریان، نادر مشایخی بهره برده شد. علی رهبری که از جمله رهبران ایرانی شناخته شده در جهان به شمار میرود، در سال 1384 به عنوان رهبر دائمی این ارکستر انتخاب شد، پیش از او برای چند مدتی نادر مشایخی رهبری این ارکستر را عهدهدار بود. علی رهبری اما به دلیل عدم تمکین خواستهها و پیشنهادهایش و وضعیت تأسفبار اداری و مالی و حقالزحمهی نوازندگان و اعضای ارکستر با نگارش نامهای سرگشاده و گلایهآمیز به وزیر ارشاد وقت (حسین صفار هرندی) از رهبری استعفا داد و به اروپا رفت. پس از وی نادر مشایخی و منوچهر صهبایی هر یک به مدت حدود یک سال رهبری ارکستر را در دست داشتند که هردوی آنها به دلیل مشکلات و موانع بر سر راه ارکستر سمفونیک تهران نتوانستند این مسیر را ادامه دهند.
ارکستر سمفونیک تهران به جز دورهای کوتاه که هابیو تویبر اتریشی رهبری دائمیاش را عهدهدار بوده، عمدتاً رهبران آن ایرانی بودند و حتی سعی شد که رهبران مهمان این ارکستر هم از میان چهرههای شناختهشدهی موسیقی ایران در اروپا و امریکا انتخاب شوند. در سال ۱۳۸۹ ماتیاس سباستین کروگر آلمانی، اولین رهبر غیرایرانی این ارکستر پس از انقلاب شد. در سال 1390 و بعد از اختلاف نظری که بین دفتر موسیقی ارشاد و منوچهر صهبایی پیش آمد که به کنار گذاشته شدن او از رهبری ارکستر سمفونیک تهران انجامید، نادر مرتضیپور رهبری این ارکستر را عهدهدار شد.
رهبران ثابت و مهمان ارکستر سمفونیک تهران
- پرویز محمود (1324 تا 1329)
- روبیک گریگوریان (1329)
- مرتضی حنانه (۱۳۳1-۱۳۳3)
- حشمت سنجری (۱۳۳4-۱۳۳6)
- هایمو توبیر (۱۳۳6-۱۳۳9)
- حشمت سنجری (۱۳39-۱۳51)
- فرهاد مشکات (۱۳۵1-۱۳۵7)
- نادر مرتضیپور (۱۳۶۱-۱۳۶۳)
- فریدون ناصری (۱۳69-۱۳71)
- علی رهبری (۱۳۸3-۱۳۸4)
- نادر مشایخی (۱۳۸4-۱۳۸6)
- منوچهر صهبایی (۱۳۸۶-۱۳۸۸)
- ماتیاس کروگر (۱۳۸۹، مهمان)
- درک گلیسون (۱۳۸۹، مهمان)
- شهداد روحانی (۱۳۸۹، مهمان)
- نادر مرتضیپور (۱۳۹۰)
- علی رهبری (۱۳۹۳)
- شهرداد روحانی (۱۳۹۵)
منابع:
فرهنگنامه موسیقی ایران: نصرتالله وحدتی، تهران: توتیا، چاپ اول: 1376
مردان موسیقی سنتی و نوین ایران [دورهی 5 جلدی]: حبیبالله نصیریفر، تهران: نگاه، چاپ هفتم: 1383
سرگذشت موسیقی ایران: روحالله خالقی، تهران: صفیعلیشاه، چاپ هشتم: 1380