آل بویه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
آلِ بُویه  Buyid dynasty (Āl-e Būya)
آلِ بُویه  Buyid dynasty (Āl-e Būya)


<br/>[[File:10179400-2.jpg|thumb|آلِ بُويه]][[File:10179400.jpg|thumb|آلِ بُويه]](یا: دَیْلَمیان؛ دَیالمه) سلسلۀ مقتدر و شیعی‌مذهب ایرانی (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸ق). این سلسله را سه برادر به نام‌های علی، حسن و احمد تأسیس کردند. آن‌ها به نام پدر خود ابوشجاع بویه، «آل بویه» نامیده شدند. برادران بویه ماهی'''‌'''گیر بودند و سپاهیگری را در ۳۱۶ق در دستگاه ماکان کاکی آغاز کردند و در لشکر مَرْداویج زیاری جایگاهی مهم یافتند، اما در اندک زمانی روابط ایشان با مرداویج تیره شد. علی، تمامی متصرفات او را تصاحب کرد و برادر خود، احمد، را به فتح بغداد فرستاد. احمد، در ۳۳۴ق، بغداد را تصرف کرد و، المستکفی بالله، خلیفه عباسی، به علی لقب «عِمادُالدّوله»، به حسن لقب «رُکنُ'''‌'''الدّوله» و به احمد لقب «مُعزُالدّوله» داد. احمد، خلیفه را خلع و المُطیعُ‌الله را به‌جای او نشاند. از این پس، مقرر شد در خطبه'''‌'''ها نام آن'''‌'''ها برده و سکه نیز به نامشان ضرب شود. در این زمان، حکومت فارس در دست علی عمادالدوله، عراق عرب و خوزستان و کرمان در دست احمد معزالدوله و ری و همدان و اصفهان و توابع آن در دست حسن رکن'''‌'''الدوله بود. با مرگ عمادالدوله در ۳۳۸ق، عَضُدالدّولۀ دیلمی به جانشینی وی رسید. مُعزُالدّوله نیز در ۳۵۶ق درگذشت. با درگذشت رُکْنُ'''‌'''الدّوله در ۳۶۶ق اتحاد ممالک دیالمه از هم گسیخت و به سه قسمت عمده تقسیم شد: ۱. دیالمۀ فارس، در اختیار عَضُدالدّوله؛ ۲. دیالمۀ عراق، خوزستان و کرمان در اختیار عِزُالدّولۀ دیلمی؛ ۳. دیالمۀ ری، همدان و اصفهان، در اختیار مُؤیدالدّولۀ دَیْلمی. البته این تقسیم'''‌'''بندی نتوانست از بروز جنگ'''‌'''های داخلی بین آن'''‌'''ها جلوگیری کند. از میان شاخه'''‌'''های آل بویه، عَضُدالدّوله در فارس مقتدرتر از دیگر شاخه'''‌'''ها حکومت کرد و خود را «شاهنشاه» نامید. او در ۳۶۷ق عِزُالدّوله را در بغداد شکست داد و در ۳۶۹ق با عقب'''‌'''راندن برادران خود از ری بر سراسر ایران سیطره یافت. این قلمرو از عمان تا کرانۀ دریای خزر و از کرمان تا سرحدات شمالی سوریه می'''‌'''رسید که بعدها مُکْران و سیستان نیز بدان ضمیمه شد. با مرگ عَضُدالدّوله در ۳۷۲ق بر سر جانشینی او اختلاف پدید آمد تا این'''‌'''که صاحب بن عَبّاد به پشتیبانی فَخْرالدولۀ دیلمی، برادر عَضُدالدّوله، برخاست و او را به پادشاهی رساند و قلمرو آل بویه به دو بخش ری و بغداد تقسیم شد که هر دو دعوی شاهنشاهی داشتند. بَهاءُالدّولۀ دَیلمی در بغداد واپسین شاهنشاه آل بویه بود که بر سراسر قلمرو آل بویه حکمرانی می'''‌'''کرد و اضمحلال حکمروایی آل بویه تقریباً از اواخر امارت او آغاز شد (۴۰۳ق). جانشینی سلطان'''‌'''الدولۀ دیلمی در شیراز و رقابت او با برادرش، مشرف'''‌'''الدولۀ دیلمی، که در بغداد از حمایت ترکان برخوردار بود، و درگیری جانشینان این دو، ابوکالیجار در فارس و جلال'''‌'''الدولۀ دیلمی در بغداد، موجب دست'''‌'''اندازی سلطان محمود غزنوی در ۴۲۰ق به ری شد. با مرگ جلال'''‌'''الدوله، ابوکالیجار برای مدت کوتاهی وحدت قلمرو آل بویه را بازگرداند اما گسترش قدرت سلجوقیان در شرق فرصت چندانی به آل بویه نداد. آخرین شاهان آل بویه، ملک رحیم در بغداد و منصور فولادْستون در فارس در حالی که سرگرم درگیری'''‌'''های سنتی خود بودند، نواحی شرقی قلمرو خود را از دست دادند. طُغْرل سلجوقی در ۴۴۷ق با ورود به بغداد خلیفه را وادار کرد به نام او خطبه بخواند و با دستگیری ملک رحیم حکومت آل بویۀ بغداد پایان یافت. فولادستون، که پیش از این به سلجوقیان پیوسته بود، در ۴۵۴ق به‌قتل رسید و بدین ترتیب سلسله آل بویه منقرض شد. آل بویه چندان به گسترش زبان و ادب فارسی دلبستگی نشان نمی‌دادند، هرچند شاعران نامداری در دربار آل بویه ری می'''‌'''زیستند، اما در میان آنان عضدالدوله، خود مردی ادیب و دانشمند بود و کتابخانۀ بزرگ و معتبری داشت. آل بویه وزیرانِ دانشمندی چون ابن عمید، صاحب ابن عبّاد و ابن سینا داشتند که منزل و محفل آنان، خود مجمع عالمان، فاضلان و ادیبان و دانشمندان بود. آل بویه مراسم عزاداری محرم و جشن عید غدیر را در بین شیعه رواج دادند، اما تعصبی در ترویج این مذهب نداشتند و با پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تسامح رفتار می‌کردند و برخی از وزرا، کاتبان و حتی حاکمان آن'''‌'''ها غیرمسلمان بودند. نیز ← [[دیالمه|دیالمه]]
<br/>[[File:10179400-2.jpg|thumb|آلِ بُويه]][[File:10179400.jpg|thumb|آلِ بُويه]](یا: دَیْلَمیان؛ دَیالمه) سلسلۀ مقتدر و شیعی‌مذهب ایرانی (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸ق). این سلسله را سه برادر به نام‌های [[عمادالدوله دیلمی، علی بن بویه (۲۷۸ـ شیراز ۳۳۸ق)|علی]]، حسن و احمد تأسیس کردند. آن‌ها به نام پدر خود [[بویه، ابوشجاع|ابوشجاع بویه]]، «آل بویه» نامیده شدند. برادران بویه ماهی'''‌'''گیر بودند و سپاهیگری را در ۳۱۶ق در دستگاه ماکان کاکی آغاز کردند و در لشکر [[مرداویج بن زیار ( ـ۳۲۳ ق)|مَرْداویج زیاری]] جایگاهی مهم یافتند، اما در اندک زمانی روابط ایشان با مرداویج تیره شد. علی، تمامی متصرفات او را تصاحب کرد و برادر خود، احمد، را به فتح [[بغداد]] فرستاد. احمد، در ۳۳۴ق، بغداد را تصرف کرد و، [[مستکفی عباسی|المستکفی بالله]]، خلیفه [[عباسیان|عباسی]]، به علی لقب «عِمادُالدّوله»، به حسن لقب «رُکنُ'''‌'''الدّوله» و به احمد لقب «مُعزُالدّوله» داد. احمد، خلیفه را خلع و المُطیعُ‌الله را به‌جای او نشاند. از این پس، مقرر شد در خطبه'''‌'''ها نام آن'''‌'''ها برده و سکه نیز به نامشان ضرب شود. در این زمان، حکومت فارس در دست علی [[عمادالدوله دیلمی، علی بن بویه (۲۷۸ـ شیراز ۳۳۸ق)|عمادالدوله]]، عراق عرب و [[خوزستان]] و [[کرمان، شهر|کرمان]] در دست احمد [[معزالدوله دیلمی|معزالدوله]] و [[ری، شهر|ری]] و [[همدان، شهر|همدان]] و [[اصفهان، شهر|اصفهان]] و توابع آن در دست حسن [[رکن الدوله دیلمی، ابوعلی حسن بن بویه (۲۸۶ـ۳۶۶ق)|رکن'''‌'''الدوله]] بود. با مرگ عمادالدوله در ۳۳۸ق، [[عضدالدوله دیلمی|عَضُدالدولۀ دیلمی]] به جانشینی وی رسید. مُعزُالدّوله نیز در ۳۵۶ق درگذشت. با درگذشت رُکْنُ'''‌'''الدّوله در ۳۶۶ق اتحاد ممالک دیالمه از هم گسیخت و به سه قسمت عمده تقسیم شد: ۱. [[دیالمه فارس|دیالمۀ فارس]]، در اختیار عَضُدالدّوله؛ ۲. [[دیالمه عراق|دیالمۀ عراق]]، خوزستان و کرمان در اختیار [[عزالدوله دیلمی، ابومنصور بختیار ( ـ۳۶۷ق)|عزالدولۀ دیلمی]]؛ ۳. دیالمۀ ری، همدان و اصفهان، در اختیار مُؤیدالدّولۀ دَیْلمی. البته این تقسیم'''‌'''بندی نتوانست از بروز جنگ'''‌'''های داخلی بین آن'''‌'''ها جلوگیری کند. از میان شاخه'''‌'''های آل بویه، عَضُدالدّوله در [[فارس، استان|فارس]] مقتدرتر از دیگر شاخه'''‌'''ها حکومت کرد و خود را «شاهنشاه» نامید. او در ۳۶۷ق عِزُالدّوله را در بغداد شکست داد و در ۳۶۹ق با عقب'''‌'''راندن برادران خود از ری بر سراسر ایران سیطره یافت. این قلمرو از [[عمان (کشور)|عمان]] تا کرانۀ [[خزر، دریای|دریای خزر]] و از کرمان تا سرحدات شمالی [[سوریه]] می'''‌'''رسید که بعدها مُکْران و سیستان نیز بدان ضمیمه شد. با مرگ عَضُدالدّوله در ۳۷۲ق بر سر جانشینی او اختلاف پدید آمد تا این'''‌'''که [[صاحب بن عباد|صاحب بن عَبّاد]] به پشتیبانی [[فخرالدوله دیلمی، ابوالحسن علی (۳۴۱ـ۳۸۷ق)|فخرالدولۀ دیلمی]]، برادر عَضُدالدّوله، برخاست و او را به پادشاهی رساند و قلمرو آل بویه به دو بخش ری و بغداد تقسیم شد که هر دو دعوی شاهنشاهی داشتند. [[بهاءالدوله دیلمی، ابونصر (۳۶۲ـ۴۰۳ق)|بهاءالدولۀ دیلمی]] در بغداد واپسین شاهنشاه آل بویه بود که بر سراسر قلمرو آل بویه حکمرانی می'''‌'''کرد و اضمحلال حکمروایی آل بویه تقریباً از اواخر امارت او آغاز شد (۴۰۳ق). جانشینی [[سلطان الدوله دیلمی، ابوشجاع بهاءالدوله (۳۸۳ـ۴۱۵ق)|سلطان'''‌'''الدولۀ دیلمی]] در [[شیراز، شهر|شیراز]] و رقابت او با برادرش، [[مشرف الدوله دیلمی|مشرف'''‌'''الدولۀ دیلمی]]، که در بغداد از حمایت ترکان برخوردار بود، و درگیری جانشینان این دو، [[ابوکالیجار مرزبان، صمصام الدوله|ابوکالیجار]] در فارس و [[جلال الدوله دیلمی، ابوطاهر ( ـ۴۳۵ق)|جلال'''‌'''الدولۀ دیلمی]] در بغداد، موجب دست'''‌'''اندازی سلطان [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] در ۴۲۰ق به ری شد. با مرگ جلال'''‌'''الدوله، ابوکالیجار برای مدت کوتاهی وحدت قلمرو آل بویه را بازگرداند اما گسترش قدرت [[سلجوقیان]] در شرق فرصت چندانی به آل بویه نداد. آخرین شاهان آل بویه، [[ملک رحیم]] در بغداد و [[فولادستون، ابومنصور ( ـ۴۵۴ق)|منصور فولادستون]] در فارس در حالی که سرگرم درگیری'''‌'''های سنتی خود بودند، نواحی شرقی قلمرو خود را از دست دادند. [[طغرل سلجوقی اول|طغرل سلجوقی]] در ۴۴۷ق با ورود به بغداد خلیفه را وادار کرد به نام او خطبه بخواند و با دستگیری ملک رحیم حکومت آل بویۀ بغداد پایان یافت. فولادستون، که پیش از این به سلجوقیان پیوسته بود، در ۴۵۴ق به قتل رسید و بدین ترتیب سلسله آل بویه منقرض شد. آل بویه چندان به گسترش زبان و ادب فارسی دلبستگی نشان نمی‌دادند، هرچند شاعران نامداری در دربار آل بویه ری می'''‌'''زیستند، اما در میان آنان [[عضدالدوله دیلمی|عضدالدوله]]، خود مردی ادیب و دانشمند بود و کتابخانۀ بزرگ و معتبری داشت. آل بویه وزیرانِ دانشمندی چون ابن عمید، صاحب ابن عبّاد و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله (خرمیثن ۳۷۰ـ همدان ۴۲۸)|ابن سینا]] داشتند که منزل و محفل آنان، خود مجمع عالمان، فاضلان و ادیبان و دانشمندان بود. آل بویه مراسم عزاداری محرم و جشن عید غدیر را در بین شیعه رواج دادند، اما تعصبی در ترویج این مذهب نداشتند و با پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تسامح رفتار می‌کردند و برخی از وزرا، کاتبان و حتی حاکمان آن'''‌'''ها غیرمسلمان بودند. نیز ← [[دیالمه|دیالمه]]
----
 
 


<br/> &nbsp;
<br/> &nbsp;
----


[[Category:تاریخ ایران]] [[Category:ایران از حکومت غزنویان تا حمله مغول]]
[[Category:تاریخ ایران]] [[Category:ایران از حکومت غزنویان تا حمله مغول]]

نسخهٔ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱

آلِ بُویه Buyid dynasty (Āl-e Būya)


آلِ بُويه
آلِ بُويه

(یا: دَیْلَمیان؛ دَیالمه) سلسلۀ مقتدر و شیعی‌مذهب ایرانی (حک: ۳۲۰ـ۴۴۸ق). این سلسله را سه برادر به نام‌های علی، حسن و احمد تأسیس کردند. آن‌ها به نام پدر خود ابوشجاع بویه، «آل بویه» نامیده شدند. برادران بویه ماهیگیر بودند و سپاهیگری را در ۳۱۶ق در دستگاه ماکان کاکی آغاز کردند و در لشکر مَرْداویج زیاری جایگاهی مهم یافتند، اما در اندک زمانی روابط ایشان با مرداویج تیره شد. علی، تمامی متصرفات او را تصاحب کرد و برادر خود، احمد، را به فتح بغداد فرستاد. احمد، در ۳۳۴ق، بغداد را تصرف کرد و، المستکفی بالله، خلیفه عباسی، به علی لقب «عِمادُالدّوله»، به حسن لقب «رُکنُالدّوله» و به احمد لقب «مُعزُالدّوله» داد. احمد، خلیفه را خلع و المُطیعُ‌الله را به‌جای او نشاند. از این پس، مقرر شد در خطبهها نام آنها برده و سکه نیز به نامشان ضرب شود. در این زمان، حکومت فارس در دست علی عمادالدوله، عراق عرب و خوزستان و کرمان در دست احمد معزالدوله و ری و همدان و اصفهان و توابع آن در دست حسن رکنالدوله بود. با مرگ عمادالدوله در ۳۳۸ق، عَضُدالدولۀ دیلمی به جانشینی وی رسید. مُعزُالدّوله نیز در ۳۵۶ق درگذشت. با درگذشت رُکْنُالدّوله در ۳۶۶ق اتحاد ممالک دیالمه از هم گسیخت و به سه قسمت عمده تقسیم شد: ۱. دیالمۀ فارس، در اختیار عَضُدالدّوله؛ ۲. دیالمۀ عراق، خوزستان و کرمان در اختیار عزالدولۀ دیلمی؛ ۳. دیالمۀ ری، همدان و اصفهان، در اختیار مُؤیدالدّولۀ دَیْلمی. البته این تقسیمبندی نتوانست از بروز جنگهای داخلی بین آنها جلوگیری کند. از میان شاخههای آل بویه، عَضُدالدّوله در فارس مقتدرتر از دیگر شاخهها حکومت کرد و خود را «شاهنشاه» نامید. او در ۳۶۷ق عِزُالدّوله را در بغداد شکست داد و در ۳۶۹ق با عقبراندن برادران خود از ری بر سراسر ایران سیطره یافت. این قلمرو از عمان تا کرانۀ دریای خزر و از کرمان تا سرحدات شمالی سوریه میرسید که بعدها مُکْران و سیستان نیز بدان ضمیمه شد. با مرگ عَضُدالدّوله در ۳۷۲ق بر سر جانشینی او اختلاف پدید آمد تا اینکه صاحب بن عَبّاد به پشتیبانی فخرالدولۀ دیلمی، برادر عَضُدالدّوله، برخاست و او را به پادشاهی رساند و قلمرو آل بویه به دو بخش ری و بغداد تقسیم شد که هر دو دعوی شاهنشاهی داشتند. بهاءالدولۀ دیلمی در بغداد واپسین شاهنشاه آل بویه بود که بر سراسر قلمرو آل بویه حکمرانی میکرد و اضمحلال حکمروایی آل بویه تقریباً از اواخر امارت او آغاز شد (۴۰۳ق). جانشینی سلطانالدولۀ دیلمی در شیراز و رقابت او با برادرش، مشرفالدولۀ دیلمی، که در بغداد از حمایت ترکان برخوردار بود، و درگیری جانشینان این دو، ابوکالیجار در فارس و جلالالدولۀ دیلمی در بغداد، موجب دستاندازی سلطان محمود غزنوی در ۴۲۰ق به ری شد. با مرگ جلالالدوله، ابوکالیجار برای مدت کوتاهی وحدت قلمرو آل بویه را بازگرداند اما گسترش قدرت سلجوقیان در شرق فرصت چندانی به آل بویه نداد. آخرین شاهان آل بویه، ملک رحیم در بغداد و منصور فولادستون در فارس در حالی که سرگرم درگیریهای سنتی خود بودند، نواحی شرقی قلمرو خود را از دست دادند. طغرل سلجوقی در ۴۴۷ق با ورود به بغداد خلیفه را وادار کرد به نام او خطبه بخواند و با دستگیری ملک رحیم حکومت آل بویۀ بغداد پایان یافت. فولادستون، که پیش از این به سلجوقیان پیوسته بود، در ۴۵۴ق به قتل رسید و بدین ترتیب سلسله آل بویه منقرض شد. آل بویه چندان به گسترش زبان و ادب فارسی دلبستگی نشان نمی‌دادند، هرچند شاعران نامداری در دربار آل بویه ری میزیستند، اما در میان آنان عضدالدوله، خود مردی ادیب و دانشمند بود و کتابخانۀ بزرگ و معتبری داشت. آل بویه وزیرانِ دانشمندی چون ابن عمید، صاحب ابن عبّاد و ابن سینا داشتند که منزل و محفل آنان، خود مجمع عالمان، فاضلان و ادیبان و دانشمندان بود. آل بویه مراسم عزاداری محرم و جشن عید غدیر را در بین شیعه رواج دادند، اما تعصبی در ترویج این مذهب نداشتند و با پیروان دیگر مذاهب و ادیان به تسامح رفتار می‌کردند و برخی از وزرا، کاتبان و حتی حاکمان آنها غیرمسلمان بودند. نیز ← دیالمه