محمدرحیم اخوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
|لقب=
|لقب=
|زادروز=اصفهان 10 آذر 1324ش
|زادروز=اصفهان 10 آذر 1324ش
|تاریخ مرگ=
|تاریخ مرگ=اصفهان 23 بهمن 1400ش
|دوره زندگی=
|دوره زندگی=
|ملیت=ایرانی
|ملیت=ایرانی
|محل زندگی=
|محل زندگی=
|تحصیلات و محل تحصیل= کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
|تحصیلات و محل تحصیل= کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
| شغل و تخصص اصلی =داستان‌نویس
| شغل و تخصص اصلی =داستان‌نویس و پژوهشگر ادبیات
|شغل و تخصص های دیگر= پژوهشگر ادبیات
|سبک =
|سبک =
|مکتب =
|مکتب =
خط ۲۶: خط ۲۵:
|پست تخصصی =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
|باشگاه =
}}محمدرحیم اخوت (اصفهان 10 آذر 1324ش- )</p> <p style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">[[File:محمد رحیم اخوت.jpg|thumb|محمدرحیم خوت]]داستان‌نویس ایرانی و پژوهشگر ادبیات. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در رشته‌ی ادبیات فارسی، در سال 1344 به عنوان معلم وارد [[سپاه_دانش|سپاه_دانش]] شد و فعالیتش تا سال 1355 ادامه داشت. اخوت بعد از [[انقلاب_اسلامی_ایران|انقلاب اسلامی]] از آموزش و پرورش اخراج و سپس بازنشسته شد. او که داستان‌نویسی را از اواسط دهه‌ی 1340 با مجله‌ی فردوسی شروع کرد در سال‌های دهه‌ی 1350 و پیش از انقلاب چند کار کودک و نوجوان را (با نام­های ''قصه­‌ی شهرک نور''، ''این پایین خبری نیست''، ''اشکی بر اسفندیار'' و ''زهر'') به ناشری اصفهانی ‌سپرد که بعدها آنها را از کتابفروشی‌ها جمع‌آوری کرد. در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب به حلقه‌ی نویسندگان جُنگ اصفهان پیوست و ضمن آموختن&nbsp;از اشخاصی چون [[محمد_حقوقی|محمد_حقوقی]]، [[ابوالحسن_نجفی|ابوالحسن_نجفی]]، [[هوشنگ_گلشیری|هوشنگ_گلشیری]] و [[احمد_میرعلایی|احمد_میرعلایی]]، به نگارش داستان‌های بعدی‌اش می‌پردازد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اخوت از نویسندگان و ناقدان فصلنامه­‌ی&nbsp;&nbsp;''زنده­‌رود'' است که نقدهای متعددی را در این نشریه و مجلات و روزنامه­‌های دیگری چون ''شرق''، ''کتاب هفته''، ''جامعه سالم''، ''کلک''، [[بخارا_(نشریه)|بخارا]]&nbsp; و ''جهان کتاب'' ارائه کرده است. اولین کار جدی‌اش، با نام ''تعلیق'' (داستان بلند)، در سال 1378 منتشر شد که مورد توجه و تحسین تعدادی از اهالی فرهنگ و ادبیات قرار گرفت. این داستان، با توصیف تابلوهای نقاشی و آثار هنریِ بازمانده از دوره­‌ی قاجار، حال و هوای دورانی از دست رفته را در ساختاری مدرن&nbsp;بازآفرینی کرده است. کتاب بعدی او، با عنوان ''چهارفصل در بازخوانی شعر''، مجموعه جستارها و مقاله‌هایی بود كه در چهار فصل به شعرهايی از محمد حقوقی، ضياء موحد و كيوان قدرخواه پرداخته است. کتاب ''نیمه­‌ی سرگردان ما'' در سال 1381 به عنوان مجموعه داستان برگزیده‌ی دومین دوره‌ی [[جایزه_ادبی_هوشنگ_گلشیری|جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری]] معرفی شد و رمان بعدی او هم با عنوان ''نام­‌ها و سایه­‌ها'' برگزیده‌ی نخست جایزه‌ی مهرگان ادب و همچنین جایزه‌ی ادبی یلدا در سال 1383 شد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اخوت در آثار خود بخش مشخصی از تاریخ ایران را روایت می­‌کند و در بیشتر داستان­‌های خود، از فضاهای قدیمی برای خلق داستان­‌هایش بهره می‌گیرد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">کتاب‌شناسی: ''تعلیق ''(داستان بلند- تقش خورشید، 1378)؛ ''چهارفصل در بازخوانی شعر'' (نقد ادبی- نقش خورشید، 1379)؛ ''نیمه­‌ی سرگردان ما'' (مجموعه داستان- نقش خورشید، 1380)؛ ''نام‌ها و سایه‌ها ''(داستان بلند- آگه، 1382)؛ ''خورشید ''(داستان بلند- روزآمد، 1383)؛&nbsp;''داس‍ت‍ان‌ه‍ای‌ ن‍ان‍وش‍ت‍ه‌'' (مجموعه داستان- قصه، 1383)؛ ''باقی­‌مانده­‌ها ''(داستان­‌های کوتاه- آگاه، 1384)؛ ''پاییز بود'' (داستان‌­های 85- آگاه، 1386)؛ ''تا وقتی کسی هست'' (داستان بلند- آگاه، 1387)؛ ''داستان­‌های 84 ''(مجموعه داستان- آگاه، 1387)؛ ''این هم بهار'' (داستان­‌های 86- آگاه، 1387)؛ ''نمی­‌شود ''(داستان بلند- آگاه، 1387)؛ ''مشکل آقای فطانت'' (داستان­‌های 87- آگاه، 1388)؛ ''رویش خاموش گدازه‌­ها ''(ترجمه اشعار امیلی دیکنسون به همراه حمید فرازنده- آگاه، 1388)؛ ''بیداری...'' (داستان‌های ۸۸- کندوکاو، 1389)؛ ''تماشا ''(داستان بلند- کندوکاو، 1393)؛ ''بی­‌مرز بی­‌مرز'' (داستان بلند- آگه، 1394)؛ ''عذاب یا هفت­‌خان زندگی'' (داستان بلند- آگاه، 1394)؛ ''پی­نوشت خاموشی'' (مجموعه داستان- آگاه، 1395)؛ ''نامه­‌های سرمدی'' (داستان بلند- بان، 1397).</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">منابع:</p>  
}}محمدرحیم اخوت (اصفهان 10 آذر 1324ش- اصفهان 23 بهمن 1400ش)</p> <p style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">[[File:محمد رحیم اخوت.jpg|thumb|محمدرحیم خوت]]داستان‌نویس ایرانی و پژوهشگر ادبیات. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در رشته‌ی ادبیات فارسی، در سال 1344 به عنوان معلم وارد [[سپاه_دانش|سپاه_دانش]] شد و فعالیتش تا سال 1355 ادامه داشت. اخوت بعد از [[انقلاب_اسلامی_ایران|انقلاب اسلامی]] از آموزش و پرورش اخراج و سپس بازنشسته شد. او که داستان‌نویسی را از اواسط دهه‌ی 1340 با مجله‌ی فردوسی شروع کرد، در سال‌های دهه‌ی 1350 و پیش از انقلاب چند کار کودک و نوجوان را (با نام‌­های ''قصه­‌ی شهرک نور''، ''این پایین خبری نیست''، ''اشکی بر اسفندیار'' و ''زهر'') به ناشری اصفهانی ‌سپرد که بعدها آنها را از کتابفروشی‌ها جمع‌آوری کرد. در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب به حلقه‌ی نویسندگان جُنگ اصفهان پیوست و ضمن آموختن&nbsp;از اشخاصی چون [[محمد_حقوقی|محمد_حقوقی]]، [[ابوالحسن_نجفی|ابوالحسن_نجفی]]، [[هوشنگ_گلشیری|هوشنگ_گلشیری]] و [[احمد_میرعلایی|احمد_میرعلایی]]، به نگارش داستان‌های بعدی‌اش پرداخت.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اخوت از نویسندگان و ناقدان فصلنامه­‌ی ''زنده­‌رود'' بود و نقدهای متعددی را در این نشریه و مجلات و روزنامه­‌های دیگری چون ''شرق''، ''کتاب هفته''، ''جامعه سالم''، ''کلک''، [[بخارا_(نشریه)|بخارا]] و ''جهان کتاب'' ارائه کرده است. اولین کار جدی‌اش، با نام ''تعلیق'' (داستان بلند)، در سال 1378 منتشر شد که مورد توجه و تحسین تعدادی از اهالی فرهنگ و ادبیات قرار گرفت. این داستان، با توصیف تابلوهای نقاشی و آثار هنریِ بازمانده از دوره­‌ی قاجار، حال و هوای دورانی از دست رفته را در ساختاری مدرن بازآفرینی کرده است. کتاب بعدی او، با عنوان ''چهارفصل در بازخوانی شعر''، مجموعۀ جستارها و مقاله‌هایی بود كه در چهار فصل به شعرهايی از محمد حقوقی، [[موحد، ضیاء (اصفهان ۱۳۲۱ش)|ضياء موحد]] و كيوان قدرخواه پرداخته است. کتاب ''نیمه­‌ی سرگردان ما'' در سال 1381 به عنوان مجموعه داستان برگزیده‌ی دومین دوره‌ی [[جایزه_ادبی_هوشنگ_گلشیری|جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری]] معرفی شد و رمان بعدی او هم با عنوان ''نام­‌ها و سایه­‌ها'' برگزیده‌ی نخست جایزه‌ی مهرگان ادب و همچنین جایزه‌ی ادبی یلدا در سال 1383 شد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">اخوت در آثارش بخش مشخصی از تاریخ ایران را روایت می­‌کند و در بیش‌تر داستان­‌های خود، از فضاهای قدیمی برای خلق داستان­‌هایش بهره می‌گیرد.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">محمدرحیم اخوت بعد از تحمل دوره‌ای فراموشی و براثر کهولت سن درگذشت.</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">'''کتاب‌شناسی'''</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">''تعلیق ''(داستان بلند- تقش خورشید، 1378)؛ ''چهارفصل در بازخوانی شعر'' (نقد ادبی- نقش خورشید، 1379)؛ ''نیمه­‌ی سرگردان ما'' (مجموعه داستان- نقش خورشید، 1380)؛ ''نام‌ها و سایه‌ها ''(داستان بلند- آگه، 1382)؛ ''خورشید ''(داستان بلند- روزآمد، 1383)؛&nbsp;''داس‍ت‍ان‌ه‍ای‌ ن‍ان‍وش‍ت‍ه‌'' (مجموعه داستان- قصه، 1383)؛ ''باقی­‌مانده­‌ها ''(داستان­‌های کوتاه- آگاه، 1384)؛ ''پاییز بود'' (داستان‌­های 85- آگاه، 1386)؛ ''تا وقتی کسی هست'' (داستان بلند- آگاه، 1387)؛ ''داستان­‌های 84 ''(مجموعه داستان- آگاه، 1387)؛ ''این هم بهار'' (داستان­‌های 86- آگاه، 1387)؛ ''نمی­‌شود ''(داستان بلند- آگاه، 1387)؛ ''مشکل آقای فطانت'' (داستان­‌های 87- آگاه، 1388)؛ ''رویش خاموش گدازه‌­ها ''(ترجمه اشعار امیلی دیکنسون به همراه حمید فرازنده- آگاه، 1388)؛ ''بیداری...'' (داستان‌های ۸۸- کندوکاو، 1389)؛ ''تماشا ''(داستان بلند- کندوکاو، 1393)؛ ''بی­‌مرز بی­‌مرز'' (داستان بلند- آگه، 1394)؛ ''عذاب یا هفت­‌خان زندگی'' (داستان بلند- آگاه، 1394)؛ ''پی­نوشت خاموشی'' (مجموعه داستان- آگاه، 1395)؛ ''نامه­‌های سرمدی'' (داستان بلند- بان، 1397).</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">&nbsp;</p> <p dir="RTL" style="text-align: justify;">منابع:</p>  
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do <span dir="LTR">http://yon.ir/OieSK</span>]  
 
*[http://mohamadrezariyahi.blogfa.com/tag/محمد-رحیم-اخوت <span dir="LTR">http://yon.ir/uak4C</span>]  
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do <span dir="LTR">http://yon.ir/OieSK</span>]
*[http://forum.negahdl.com/threads/62575/ http://yon.ir/PcXNw]  
*[http://mohamadrezariyahi.blogfa.com/tag/محمد-رحیم-اخوت <span dir="LTR">http://yon.ir/uak4C</span>]
*[https://roozahang.com/Author/46616/محمدرحیم-اخوت <span dir="LTR">http://yon.ir/1i26k</span>]  
*[http://forum.negahdl.com/threads/62575/ http://yon.ir/PcXNw]
*[http://farhangemrooz.com/news/40399/یک-رمان-با-دو-نویسنده-مروری-بر-رمان-بی-مرز-بی-مرز <span dir="LTR">http://yon.ir/1NhTz</span>]  
*[https://roozahang.com/Author/46616/محمدرحیم-اخوت <span dir="LTR">http://yon.ir/1i26k</span>]
*[http://farhangemrooz.com/news/40399/یک-رمان-با-دو-نویسنده-مروری-بر-رمان-بی-مرز-بی-مرز <span dir="LTR">http://yon.ir/1NhTz</span>]
<p style="text-align: justify;">&nbsp;</p>  
<p style="text-align: justify;">&nbsp;</p>  
----
----
<p style="text-align: justify;">&nbsp;</p>  
<p style="text-align: justify;">&nbsp;</p>  
[[Category:ادبیات فارسی]] [[Category:ادبیات معاصر - اشخاص]]
[[Category:ادبیات فارسی]]  
[[Category:ادبیات معاصر - اشخاص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۶

محمدرحیم اخوت
زادروز اصفهان 10 آذر 1324ش
درگذشت اصفهان 23 بهمن 1400ش
ملیت ایرانی
تحصیلات و محل تحصیل کارشناسی زبان و ادبیات فارسی
شغل و تخصص اصلی داستان‌نویس و پژوهشگر ادبیات
آثار تعلیق (داستان بلند- تقش خورشید، 1378)؛ چهارفصل در بازخوانی شعر (نقد ادبی- نقش خورشید، 1379)؛ نیمه‌ی سرگردان ما (مجموعه داستان- نقش خورشید، 1380)؛ نام‌ها و سایه‌ها (داستان بلند- آگه، 1382)
گروه مقاله ادبیات فارسی
جوایز و افتخارات برگزیده‌ی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری و برگزیده‌ی نخست جایزه‌ی مهرگان ادب و همچنین جایزه‌ی ادبی یلدا در سال 1383

محمدرحیم اخوت (اصفهان 10 آذر 1324ش- اصفهان 23 بهمن 1400ش)

 

محمدرحیم خوت

داستان‌نویس ایرانی و پژوهشگر ادبیات. پس از گذراندن تحصیلات متوسطه و دانشگاهی در رشته‌ی ادبیات فارسی، در سال 1344 به عنوان معلم وارد سپاه_دانش شد و فعالیتش تا سال 1355 ادامه داشت. اخوت بعد از انقلاب اسلامی از آموزش و پرورش اخراج و سپس بازنشسته شد. او که داستان‌نویسی را از اواسط دهه‌ی 1340 با مجله‌ی فردوسی شروع کرد، در سال‌های دهه‌ی 1350 و پیش از انقلاب چند کار کودک و نوجوان را (با نام‌­های قصه­‌ی شهرک نور، این پایین خبری نیست، اشکی بر اسفندیار و زهر) به ناشری اصفهانی ‌سپرد که بعدها آنها را از کتابفروشی‌ها جمع‌آوری کرد. در سال‌های ابتدایی بعد از انقلاب به حلقه‌ی نویسندگان جُنگ اصفهان پیوست و ضمن آموختن از اشخاصی چون محمد_حقوقی، ابوالحسن_نجفی، هوشنگ_گلشیری و احمد_میرعلایی، به نگارش داستان‌های بعدی‌اش پرداخت.

اخوت از نویسندگان و ناقدان فصلنامه­‌ی زنده­‌رود بود و نقدهای متعددی را در این نشریه و مجلات و روزنامه­‌های دیگری چون شرق، کتاب هفته، جامعه سالم، کلک، بخارا و جهان کتاب ارائه کرده است. اولین کار جدی‌اش، با نام تعلیق (داستان بلند)، در سال 1378 منتشر شد که مورد توجه و تحسین تعدادی از اهالی فرهنگ و ادبیات قرار گرفت. این داستان، با توصیف تابلوهای نقاشی و آثار هنریِ بازمانده از دوره­‌ی قاجار، حال و هوای دورانی از دست رفته را در ساختاری مدرن بازآفرینی کرده است. کتاب بعدی او، با عنوان چهارفصل در بازخوانی شعر، مجموعۀ جستارها و مقاله‌هایی بود كه در چهار فصل به شعرهايی از محمد حقوقی، ضياء موحد و كيوان قدرخواه پرداخته است. کتاب نیمه­‌ی سرگردان ما در سال 1381 به عنوان مجموعه داستان برگزیده‌ی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی هوشنگ گلشیری معرفی شد و رمان بعدی او هم با عنوان نام­‌ها و سایه­‌ها برگزیده‌ی نخست جایزه‌ی مهرگان ادب و همچنین جایزه‌ی ادبی یلدا در سال 1383 شد.

اخوت در آثارش بخش مشخصی از تاریخ ایران را روایت می­‌کند و در بیش‌تر داستان­‌های خود، از فضاهای قدیمی برای خلق داستان­‌هایش بهره می‌گیرد.

محمدرحیم اخوت بعد از تحمل دوره‌ای فراموشی و براثر کهولت سن درگذشت.

کتاب‌شناسی

تعلیق (داستان بلند- تقش خورشید، 1378)؛ چهارفصل در بازخوانی شعر (نقد ادبی- نقش خورشید، 1379)؛ نیمه­‌ی سرگردان ما (مجموعه داستان- نقش خورشید، 1380)؛ نام‌ها و سایه‌ها (داستان بلند- آگه، 1382)؛ خورشید (داستان بلند- روزآمد، 1383)؛ داس‍ت‍ان‌ه‍ای‌ ن‍ان‍وش‍ت‍ه‌ (مجموعه داستان- قصه، 1383)؛ باقی­‌مانده­‌ها (داستان­‌های کوتاه- آگاه، 1384)؛ پاییز بود (داستان‌­های 85- آگاه، 1386)؛ تا وقتی کسی هست (داستان بلند- آگاه، 1387)؛ داستان­‌های 84 (مجموعه داستان- آگاه، 1387)؛ این هم بهار (داستان­‌های 86- آگاه، 1387)؛ نمی­‌شود (داستان بلند- آگاه، 1387)؛ مشکل آقای فطانت (داستان­‌های 87- آگاه، 1388)؛ رویش خاموش گدازه‌­ها (ترجمه اشعار امیلی دیکنسون به همراه حمید فرازنده- آگاه، 1388)؛ بیداری... (داستان‌های ۸۸- کندوکاو، 1389)؛ تماشا (داستان بلند- کندوکاو، 1393)؛ بی­‌مرز بی­‌مرز (داستان بلند- آگه، 1394)؛ عذاب یا هفت­‌خان زندگی (داستان بلند- آگاه، 1394)؛ پی­نوشت خاموشی (مجموعه داستان- آگاه، 1395)؛ نامه­‌های سرمدی (داستان بلند- بان، 1397).

 

منابع: