پوزیتیویسم

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

پوزیتیویسم (positivism)

پوزيتيويسم

(یا: اثبات‌گرایی تحصّلی) نظام فلسفی مبتنی‌بر شناختِ تجربیِ پدیده‌های طبیعی، با تأکید بر این رویکرد که متافیزیک و الهیات نظام‌های ناکافی و ناقص شناخت‌اند. اصطلاح پوزیتیویسم را نخستین‌بار اوگوست کُنت[۱]، به‌کار برد، اما برخی از مفهوم‌های پوزیتیویستی را می‌توان در آثار دیوید هیوم[۲]، دوک دو سَن سیمون[۳] و ایمانوئل کانت[۴] ردگیری کرد. کُنت، اصطلاح پوزیتیویسم را بر این مبنا برگزید که بر «واقعیت» و «گرایش سازنده»‌ای دلالت می‌کرد که او برای جنبۀ نظری این آموزه ادعا می‌کرد. کنت، در اصل، میل داشت که زندگی اجتماعی را با هدف تأمین خیر بشر با استفاده از دانش علمی و در نتیجه مهار نیروهای طبیعی، از نو سازمان دهد. دو مؤلفۀ اصلی پوزیتیویسم، یعنی فلسفه و نظام حکومتی[۵] (یا برنامۀ کردار فردی و اجتماعی)، را کنت بعداً با هم درآمیخت و از آن کلِّ واحدی شبیه به دینی ساخت که در آن انسان موضوع پرستش بود. تعدادی از پیروان کنت از پذیرفتنِ این تحول در فلسفۀ او سر باز زدند، زیرا به نظر می‌رسید که این صورتِ تحول‌یافته با فلسفۀ پوزیتیویستی اولیۀ او تناقض دارد. بسیاری از آموزه‌های کنت بعداً به همت جان استوارت میل[۶] و هربرت اسپنسر[۷] و ارنست ماخ[۸]، جرح و تعدیل شد و بسط یافت. نام «پوزیتیویسم منطقی[۹]» بر مکتب گروهی از فیلسوفان و دانشمندانی نهاده شد که در دو دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در وین گرد آمدند. نیز ← پوزیتیویسم_منطقی

 

 


  1. Auguste Comte
  2. David Hume
  3. Duc de Saint-Simon
  4. Immanuel Kant
  5. Polity
  6. John Stuart Mill
  7. Herbert Spencer
  8. Ernst Mach
  9. Logical Positivism