مازنی، ابراهیم عبدالقادر (۱۸۹۰ـ۱۹۴۹)
مازِنی، ابراهیم عَبْدُالْقادِر (۱۸۹۰ـ۱۹۴۹)
داستاننویس، شاعر و منتقد ادبی مصری. در دانشسرای تربیت معلم دانشآموخت و همانجا با عبدالرحمان شُکری آشنا شد و به یاری او ادبیات عربی و اروپایی را شناخت. مازنی مانند شکری سخت در تأثیر شاعران رمانتیک انگلیسی بود و نوشتن و ترجمۀ این گونه شعرها را آغاز کرد. بهآسانی دست به اقتباس میزد و به همین سبب متهم به سرقت ادبی شد. مازنی و عباس محمود عقاد در ۱۹۲۱، اثری دوجلدی در نقد، با نام الدّیوان نوشتند که وجه تسمیۀ گروه دیوان شد. در این ایام، شغل معلمی را رها کرد و به کار روزنامهنگاری و ترجمه و نوشتن داستانهای کوتاه پرداخت. این داستانها نبوغ او را در تجسم شخصیتها و طنز نمایان ساخت. شخصیتی مهم در تکوین و تکامل داستاننویسی عربی است. قصههای او در چند مجموعه، ازجمله تارهای عنکبوت (۱۹۳۵) چاپ شد. بسیاری از این داستانها حاکی از لذتی است که مازنی از ترسیم موقعیتهای پوچ و مضحک میبرد. در سلمانی ده، مردی شهری که برای گذراندن تعطیلات به روستا آمده است، میخواهد موی سر و روی را اصلاح کند، اما آرایشگر دهکده کسی نیست جز آنکه پشم گوسفندان را میچیند. نوآوری و طنز گزندۀ مازنی در داستانهای بلندترش نیز از جنبههای متمایزکنندۀ آثار اوست. رمان ابراهیم کاتب (۱۹۳۱)، به حق پس از زینب (۱۹۱۳)، اثر هیکل، گامی بلند در جهت تکامل رماننویسی عربی بهحساب آمده است. یکی از بهترین آثارش بازگشت بهآغاز (۱۹۴۳) است که در آن راوی با حفظ ذهنیت بزرگسالی به دورۀ کودکی خویش بازمیگردد و حوادث خندهآوری برایش روی میدهد که با استادی تمام حکایت میشود. نجیب محفوظ ستایشگر مازنی است. از دیگر آثارش: صندوق دنیا (۱۹۲۹) به طنز، خودآموز زبان عربی به طنز؛ ابراهیم دوم (۱۹۴۳)؛ سه مرد و یک زن (۱۹۴۳).