کاوشگری، تاریخچه
کاوشگری، تاریخچه (exploration, history of)
(یا: اکتشافات جغرافیایی) دولتها در طول تاریخ برای دستیابی به سرزمینهای جدید، ثروت، و قدرت دست به کاوشهایی زدهاند، ولی کاوشگران متعددی نیز بهعلت شور فردی (شور علمی، مذهبی یا اقتصادی) خطرات و بیمهای کاوشگری را به جان خریدهاند. سابقۀ مدوّن کاوشگری تقریباً به قدمت تاریخ نوشتار است. بومیان مدتها قبل از اینکه کاوشگران اروپایی بیایند و تجربههای خود را بنویسند، در استپهای آسیایی، توندرای قطبی، و تمامی قارۀ امریکا ساکن شده بودند، اما این مهاجرتهای پردامنه جزئی از ماقبل تاریخاند و چیزی که بیشتر در یادها میماند، اعمال خارقالعادۀ افراد برجسته است.
اولین کاوشها. قدیمترین نقشۀ شناختهشده از جهانِ باستان مربوط به زمان سارگون اول[۱] اَکد[۲]ی است، یعنی حدود ۲۳۰۰پم، که منطقهای کوچک در اطراف رود دجله را نشان میدهد. اما اولین اسامی ثبتشدۀ کاوشگران در تصویرنوشته (هیروگلیف)های مصر باستان مندرج است. داستان مأموریتی به رهبری هارخوف[۳]، نجیبزادهای که حدود ۲۳۰۰پم میزیست، بر دیوارهای مقبرهاش نقش شده است. او در سفری از آبشار اول نیل گذشت و برای تجارت ادویه به کشور نوبه[۴] وارد شد. ملکۀ حتشپسوت[۵]، حدود ۸۰۰ سال بعد دستور داد که گروهی عظیم از تجار به مملکت پونت[۶] (احتمالاً در شاخ افریقا[۷]) بروند. وقایع این سفر بر مقبرۀ او ثبت شده است. مصریان، در طی قرون، با بسیاری از کشورهای افریقایی روابط تجاری برقرار کردند و مصر بهصورت بازار اصلی تجارت کالاهای تجملی افریقا درآمد. اما نامآورترین کاوشگران عهد باستان فنیقیها (← فنیقیه) بودند که حدود هزارۀ اول پم میزیستند. روابط تجاری ایشان با سایر تمدنهای مدیترانهای در حدود ۸۰۰پم بسیار گسترده و شکوفا شده بود. تسخیر موطن ایشان به دست آشوریان موجب شد که آنان مستعمرانی در سراسر مدیترانه ایجاد کنند. معروفترین اینها کارتاژ (در تونس امروز) بود. کارتاژ بر مسیر دسترسی به اقیانوس اطلس از طریق تنگههای جبلطارق نظارت داشت و گسترش دولتشهرهای یونانی را که در این زمان شروع به کاوش و تشکیل مستعمره در مدیترانه کرده بودند، محدود میکرد. به گفتۀ هرودوت هالیکارناسوسی[۸]، مورّخ یونانی، ممکن است اهالی کارتاژ حدود ۶۰۰پم به دور افریقا کشتیرانی کرده باشند. میدانیم که هانو[۹]ی کارتاژی در حدود ۵۰۰پم سفر اکتشافی عظیمی را برای ایجاد مستعمره در ساحل افریقا هدایت کرد، و کاشفی دیگر به نام هیمیلکو[۱۰] در ساحل غربی اروپا کشتیرانی کرد و شاید به جزایر بریتانیا نیز رسید. هرودوت در تاریخ خود گسترۀ کاوشگریها و دانش جغرافیایی یونانیان زمان خویش را ثبت کرده است. مرز غربی این گستره اقیانوس اطلس، مرز جنوبی آن اقیانوس هند و دریای سرخ، و مرز شرقی آن ایران بود. پوتئاس[۱۱] ماسیلیا[۱۲]یی (اهل مارسی[۱۳]) در حدود ۳۰۰پم اولین کاوشگر یونانی بود که وارد شمال اقیانوس اطلس شد. پوتئاس مسلّماً به بریتانیا رسید و سفرش را تا مملکت دوردست و شمالی توله[۱۴] (احتمالاً نروژ) ادامه داد. در همین دوره، یونان از برکت وجود اسکندر (۳۵۶ـ۳۲۳پم) و جنگش با ایران، از سمت مدیترانه بهسوی شرق گسترش یافت. سپاهیان اسکندر ایرانیان را به درون مناطق ناشناختۀ جنوب دریای خزر دنبال کردند و در نهایت به کوههای هندوکش در شمال هندوستان رسیدند. ظهور امپراتوری روم اکثر نواحی شناختهشدۀ جهان را تحت یک حاکمیت قرار داد. سرزمینهایی که پیشتر صرفاً از طریق قصههای مسافران شناخته میشدند تحت سلطۀ رومیان درآمدند، و گسترش امپراتوری و کاوشگریهای بیشتر به ناآرامیهای مرزهای امپراتوری پایان دادند. ثبات امپراتوری در عصر اوگوستوس (۴۸پم ـ ۶۸م)، به آتش تقاضا برای کالاهای تجملی دامن زد و به اعزام هیئتهای اکتشافی به درون افریقا و سفرهای دریایی به آسیای جنوب شرقی انجامید. کلودیوس بطلمیوس[۱۵] در کتاب جغرافیا (ح ۱۵۰م) اطلاعات موجود از جهان شناختهشده را ثبت کرد. در این کتاب گمانهزنیهایی هم مطرح شد که تقریباً ۱۵۰۰ سال بر تفکر مسافران مؤثر بود.
کاوشگری پس از روم. سقوط تمدن غربی در پایان امپراتوری روم باعث شد که گسترش و مستعمرهسازی اروپاییان بهسرعت پایان یابد. نوشتههای جغرافیدانهای بزرگ عهد باستان فقط در شرق نگهداری شدند و عالمان مسلمان بهسرعت از آنها اقتباس کردند. عصر طلایی اسلام، که با تأسیس پایتخت جدیدی به نام بغداد در قرن ۸م توسط هارونالرشید[۱۶]، خلیفۀ عباسی[۱۷]، شروع شد، نقطۀ آغاز احیای روابط تجاری با خاور دور و تجارت جادۀ ابریشم[۱۸] (بین ایران و چین) شد. چین نیز در زمان سلسلۀ سونگ[۱۹] (۹۶۰ـ۱۲۷۹م) برای مدتی انزواطلبی کهن خود را به کنار نهاد و روابط تجاری و دیپلماتیک با غرب برقرار کرد. محققان مسلمان چندین اثر جغرافیایی برجسته نوشتند. بارزترین اینها کتاب ابوعبدالله ادریسی (۱۱۰۰ـ ۱۱۶۵م) بود که، با تلفیق تجربههای خود و قصههای مسافران دیگر، دقیقترین تصویر موجود از جهان تا آن زمان را ثبت کرد. اما خارقالعادهترین گردشگر مسلمان ابن بطوطه (۱۳۰۴ـ۱۳۷۰م) بود که ۳۰ سال از زندگی خود را به سفر در مرکز افریقا و ساحل شرقی آن گذرانید و به هندوستان و چین نیز رفت. یگانه کاوشگران قابل مقایسه در اروپای این دوره عبارت بودند از راهبهای گمنام و دریانوردان اسکاندیناوی که گسترۀ هجومهایشان تا مدیترانه کشیده میشد. گمان میرود که مُبلّغان مذهبی ایرلندی حدود ۸۰۰م به ایسلند رسیده باشند، و چندین داستان افسانهای دربارۀ سفرهای کسانی مانند سنت برندان[۲۰] و مَدوک[۲۱]، شاهزادۀ ویلزی، نیز وجود دارند؛ عدّهای عقیده داشتند که اینان برخی تا قارۀ امریکا نیز سفر کرده بودند. اما معروفترین کاوشگران شمال اقیانوس اطلس از اهالی اسکاندیناوی بودند که در سفرهای خود به ایسلند و گرینلند رسیدند. اینان سرانجام در ۱۰۰۰م به نیوفاوندلند[۲۲] (وینلند[۲۳]) نیز رسیدند و شاید مستعمرهای کوتاهمدت در آنجا ایجاد کردند.
آغاز کاوشگریهای غربی. اما داستانهای مربوط به جهان جدید به سرزمین اصلی اروپا نرسید و فقط بعد از قرن ۱۳م بود که کاوشگری نیروی محرک تازهای یافت. چنگیزخان[۲۴] مغول لشکریان خود را از آسیای میانه بهسوی غرب رهبری کرد، و رسیدن ایشان به مرزهای اروپا باعث شد که علاقه به شرق احیا شود. شاهان مسیحی، ازجمله لوئی نهم پادشاه فرانسه، در آن زمان درگیر جنگهای صلیبی بودند و برای مسیحیکردن تاتارها ـ یا دستکم، اتحاد با ایشان برضد مسلمانان ـ کاوشگران مُبلّغ مذهبی از قبیل ویلهلم رویسبروک[۲۵] (ح ۱۲۱۵ـ۱۲۹۵م) را به شرق گسیل کردند. شرح رویسبروک دربارۀ سفرش به قراقورم مغولستان با اقبال گستردهای روبهرو شد و در زمانهای که نوشتههای جغرافیدانهای کلاسیک و مهم، بار دیگر از شرق اسلامی به غرب میرسیدند، بسیار اثرگذار بود. بازرگانان پا بر جایِ پای مبلّغان مذهبی نهادند. از میان ایشان میتوان به معروفترین خاندان گردشگر، یعنی پولو[۲۶]های ونیزی، اشاره کرد. شرح مارکو پولو از سفرش در حدود ۱۲۶۰م به چین، در زمان قوبلایخان[۲۷] خوانندگان بیشماری یافت و بر جانشینانش تأثیر شگرفی نهاد، اما اخیراً محققان شکاک ایرادهایی به آن گرفتهاند. سفرنامۀ فوقالعاده تأثیرگذار دیگر کتاب سفرهای سرجان مَندویل[۲۸] بود که مجموعهای است از داستانهای خیالانگیز. این کتاب مدتهاست که اهمیتش را ازدست داده است، ولی پرخوانندهترین کتاب غیرمذهبی قرون وسطا بود. یکی از افسانههایی که این کتاب در رواج آن تأثیر داشت باور به وجود پرِستِر جان[۲۹] بود ـ پادشاه کشوری مسیحی و افسانهای که به یاری اروپا دربرابر اسلام خواهد آمد. جستوجو برای یافتن پرستر جان بهصورت یکی از نیروهای محرک کاوشگری اروپاییان در بقیۀ قرون وسطا درآمد.
پایان کاوشگری چینیها. اما در همان زمان که تعداد مسافران غربی به چین دایماً افزایش مییافت، سیاست دولتی چین بیش از پیش رنگ انزواطلبانه به خود میگرفت. آخرین و موفقیتآمیزترین مرحلۀ کاوشگری و استعمار چینیها در اوایل سلسلۀ مینگ با هدایت ژِنگ هه[۳۰] اتفاق افتاد. ژنگ هه در فاصلۀ میان ۱۴۰۵ و ۱۴۳۳م چندین ناوگان کشف و کاوش به دریای چین جنوبی و اقیانوس هند را رهبری کرد و حتی به شاخ افریقا هم رسید. خراج گرفت، روابط تجاری برقرار کرد، و با کولهباری از عجایب به چین بازگشت. اما پس از ۱۴۳۳م، براساس فرمانی سلطنتی، هرگونه رابطه با جهان خارج ممنوع و بسیاری از اسناد سفرهای ژنگ هه نابود شدند.
عصر طلایی کاوشگری. پس از اینکه افرادی مثل مارکو پولو و مندویل اخبار شهرها و تمدنهای ثروتمندی را که در سفر دیده بودند به اروپا آوردند، کانون توجه کاوشگری اروپاییان بر یافتن بهترین مسیر برای رسیدن به آنها متمرکز شد. چندین تلاش منظم، تحت حمایت هانری دریانورد[۳۱]، شاهزادۀ پرتغال، برای ایجاد مسیری دریایی به دور افریقا و به هندوستان و چین صورت پذیرفت. بارتولومئو دیاش[۳۲] فرماندهِ اولین گروهی بود که در ۱۴۸۸م دماغۀ امید نیک[۳۳] را دور زد، و واسکو دو گاما[۳۴] در ۱۴۹۷م از طریق دریا به هند رسید و روابط منظم تجاری برقرار کرد. گشودن مسیری دریایی موجب شد که وسیلۀ عملیِ دیگری برای عبور از سرزمینهای اسلامی و پرداخت مالیات به ایشان پدید آید، ولی زمینهساز انحصار تجاری دیگر پرتغالیها شد. به همین سبب، جستوجو برای یافتن مسیری دیگر به شرق ادامه یافت. از مدتها پیش این فکر وجود داشته است که میتوان با سفر بهسوی غرب به ثروتهای شرق رسید، اما کریستوف کلمب[۳۵]، با حمایت سلطنت اسپانیا، اولین کسی بود که سعی کرد این کار را عملی کند. کلمب میدانست که جهان کُروی است، ولی اندازهاش را کمتر از میزان واقعی برآورد کرد؛ به همین سبب، هنگامیکه برای بار اول در باهاما[۳۶] به خشکی رسید، گمان میکرد که واقعاً به آسیای جنوب شرقی رسیده است. جان کابوت[۳۷]، دریانورد جنووایی، در ۱۴۹۷م با کشتی مَتیو به ساحل امریکای شمالی رسید، و هیئتی پرتغالی در ۱۵۰۰ برزیل را کشف کرد. بهتدریج معلوم شد که جهان نو در واقع قارۀ کاملی است. اولین فردی که این نکته را دریافت، آمریگو وسپوتچی[۳۸] بود و بازرگانان و کاوشگران جستوجو برای یافتن راهی به گرداگرد این قاره و رسیدن به جزایر هند شرقی را آغاز کردند.
کاوشگری در قارۀ امریکا. اولین مسیری که عبور موفقیتآمیز به دور امریکای جنوبی از آن میسر گردید به همت فردیناند ماژلان[۳۹]، دریانورد پرتغالی، کشف شد. در ۱۵۲۰ از تنگهای، که نام او را بر خود دارد، گذشت و اقیانوس آرام را کشف کرد و اولین کرانهنوردی به گِرد جهان را با عبور از آن انجام داد. در همین زمان، نخستین کاوشگریها در مناطق مرکزی قاره شروع شده بود. فاتحان اسپانیایی، مانند اِرنان کورتِس[۴۰] و فرانسیسکو پیسارو[۴۱]، مناطق وسیعی از امریکای مرکزی و جنوبی را تسخیر کردند. انگیزۀ آنها تلفیقی از شور تبلیغ مذهبی و آزمندی بود. افسانۀ جدید اِل دورادو[۴۲]، شهری از طلا، در دنیای جدید ایفاکنندۀ همان نقشی بود که پرستر جان در دنیای کهن ایفا میکرد. در شمال، اسپانیاییهایی نظیر خوان پونسه دِ لئون[۴۳] و فرانسویانی مانند ژاک کارتیه[۴۴] و ساموئل دو شامپلن[۴۵] پیشگام کاوشگری بودند. کاوشگران و ماجراجویان بریتانیایی، ازجمله فرانسیس درِیک[۴۶] و سِر والتر رالی[۴۷]، نیز نقش مهمی در کاوشگری و ایجاد مستعمره در قارۀ جدید ایفا کردند.
اکتشافات امپریالیستی. ظهور نظام استعماری اروپاییان در قرون ۱۸ و ۱۹ موجب کندوکاو بیشتر در مناطقی از جهان شد که برای غربیان ناشناخته مانده بودند. استرالیا و نیوزیلند اولینبار به همت آبل تاسمان[۴۸]، کارمند شرکت هند شرقی هلند، پژوهیده شدند. یکی از هدفهای کرانهنوردی سر فرانسیس درِیک به گرد جهان، و از عرضهای جغرافیایی جنوبی، کشف قارۀ جنوبی بزرگ و فرضی بود که در جغرافیای بطلمیوس بهصورت سرزمین ناشناخته به آن اشاره شده بود. اروپاییان به سواحل افریقا رسیده بودند، اما مناطق وسیع مرکزی این سواحل تا اواسط قرن ۱۸ برایشان ناشناخته بود. کاوش منظم این مناطق در قرن ۱۹ صورت پذیرفت. دسیسهها و رقابتهای سیاسی قدرتهای بزرگ اروپا انگیزۀ اصلی برای ادامۀ کاوش در مناطقی مانند عربستان و آسیای مرکزی شد، مناطقی که راهشان از مدتها پیش بر روی اروپاییان بسته بود. ریچارد برتون[۴۹] از زمرۀ کاوشگرانی برشمرده میشد که با سفرکردن به عربستان جان خود را به خطر انداختند. چندین ماجراجوی بریتانیایی و روس هم در سرزمینهای بین روسیه و افغانستان مشغول همین بازی بزرگ بودند و بهتدریج بر دانش خود دربارۀ این مناطق افزودند و نفوذشان را در کشورهای آسیای مرکزی بسط دادند. در آستانۀ قرن ۲۰، حتی سرزمین بزرگ و ممنوع تبت هم در دسترس اروپاییان قرار گرفت.
عصر نوین کاوشگری. کاوشگری دورۀ جدید عمدتاً حاصل تلاش ماجراجویان و دانشمندان است. کاوشگران جدید کسانیاند که اعماق دریاها را بررسی میکنند (← اقیانوسشناسی) و نیز کسانی که برنامۀ مأموریتهای باسرنشین یا بیسرنشین به ستارگان را طراحی میکنند.
- ↑ Sargon I
- ↑ Akkad
- ↑ Harkhuf
- ↑ Nubia
- ↑ Hatshepsut
- ↑ Punt
- ↑ Horn of Africa
- ↑ Herodotus of Halicarnassus
- ↑ Hanno
- ↑ Himilco
- ↑ Pytheas
- ↑ Massilia
- ↑ Marseille
- ↑ Thule
- ↑ Claudius Ptolemy
- ↑ Harun al-Rashid
- ↑ Abbasid Caliph
- ↑ Silk Road
- ↑ Sung
- ↑ Saint Brendan
- ↑ Madoc
- ↑ Newfoundland
- ↑ Vinland
- ↑ Genghis Khan
- ↑ Wilhelm Ruysbroeck
- ↑ Polo
- ↑ Kublai Khan
- ↑ Travels of Sir John Mandeville
- ↑ Prester John
- ↑ Zheng He
- ↑ Henry the Navigator
- ↑ Bartholomeu Diaz
- ↑ Cape of Good Hope
- ↑ Vasco da Gama
- ↑ Christopher Columbus
- ↑ Bahamas
- ↑ John Cabot
- ↑ Amerigo Vespucci
- ↑ Ferdinand Magellan
- ↑ Hernán Cortés
- ↑ Francisco Pizarro
- ↑ El Dorado
- ↑ Juan Ponce de León
- ↑ Jacques Cartier
- ↑ Samuel de Champlain
- ↑ Francis Drake
- ↑ Sir Walter Raleigh
- ↑ Abel Tasman
- ↑ Richard Burton