کارلایل، تامس (۱۷۹۵ـ۱۸۸۱)
کارْلایْل، تامِس (۱۷۹۵ـ۱۸۸۱)(Carlyle, Thomas)
مقالهنویس و مورخ اجتماعی اسکاتلندی. ازجمله آثار اوست: سارتور رسارتوس یا خیاطی که از نو خیاط شد[۱] (۱۸۳۳ـ۱۸۳۴) شرح بیایمانیاش به باورهای مسیحی؛ انقلاب فرانسه[۲] (۱۸۳۷)؛ و مقالۀ بلند «چارتیسم[۳]» (۱۸۳۹) که حمله به نظریۀ اقتصاد آزاد[۴] است. خانهای که کارلایل و همسرش در شاینرو[۵]، واقع در چلسی لندن از ۱۸۳۴ در آن زندگی میکردند، هماکنون موزه است. کارلایل در اکلفچن[۶] دامفریسشر[۷] به دنیا آمد. دانشگاه ادینبورگ[۸] را بیاخذ مدرک ترک کرد و برای گذران عمر به تدریس پرداخت و در همان حال چند سالی را وقف مطالعۀ ادبیات آلمان کرد. در ۱۸۲۱ بحرانی روحی را پشت سر گذاشت، که شرح آن در سارتور رسارتوس آمده، و بخش اول آن مطالعۀ نمادین جامعه است. کارلایل آثار گوته[۹] را به انگلیسی ترجمه کرد و زندگینامۀ شیلر[۱۰]، شاعر و نمایشنامهنویس آلمانی، را نگاشت. با انتشار کتاب انقلاب فرانسه شهرت یافت و در ۱۸۳۴ به لندن رفت. سخنرانیهای او بین ۱۸۳۷ تا ۱۸۴۰ عبارت بودند از در باب قهرمانان[۱۱]، و عبادت قهرمانان و قهرمانی در تاریخ[۱۲] (انتشار ۱۸۴۱). کارلایل در ۱۸۳۵ نگارش تاریخ فردریک کبیر[۱۳] (۱۸۵۸ـ۱۸۶۵) را شروع کرد. پس از فوت همسرش در ۱۸۶۶ نامههای وی را ویراست (۱۸۸۳) و خاطرات[۱۴] (۱۸۸۱) را آماده کرد؛ که در این اثر زوایای تاریک شخصیت خود و بیتوجهی به همسرش را برملا ساخت که نمیتوانست خود را بهسبب آن ببخشد. آثار دیگرش عبارتاند از گذشته و حال[۱۵] (۱۸۴۳)، «نامهها و سخنرانیهای کرامول[۱۶]» (۱۸۴۵) که اقبال خوبی نیز داشت، و زندگینامۀ دوستش جان استرلینگ[۱۷] (۱۸۵۱). کارلایل همچنین دوست جان استوارت میل[۱۸] و رالف والدو امرسون[۱۹] بود. نثر فصیح و شاعرانهاش کاملاً از زبان خشک و آراستهای که تا آن زمان از یک مورخ انتظار میرفت متمایز بود و بههمین سبب انتقادهای شدیدی را برانگیخت. هیچ مورخی در توصیف به پای او نمیرسد. هرچند قوۀ استدلال او گاه ضعیف است، در بیان روشن افکارش بسیار توانا بود. او به قهرمان باور داشت که بهلحاظ نظری فردی بود با بصیرت و شجاعت و میتوانست انسان را از درماندگی و حماقت برهاند؛ و بهلحاظ عملی، شخصیتهای بیرحمی چون کرامول، فردریک، یا ناپلئون. کارلایل عقیده داشت از آنجا که عدالت غایی بر جهان حکمفرماست، حق نهایتاً باید پیروز و قدرت باید همچون ابزاری برای رسیدن به این هدف باشد. بهسبب اعتقاد بنیادینش به کالونیسم[۲۰] ذاتاً به یافتن برگزیدگان گرایش داشت، اما این اعتقاد وی الهامبخش جدیت اخلاقی و خشمش از ریاکاری و خودپسندی ماتریالیسم و اقتصاد آزاد دورۀ ویکتوریا[۲۱] نیز بود. او ذاتاً مورخی تجسمگرا بود و نه یک فیلسوف، نتایج منطقی استدلالهای او در مقایسه با قدرت شگرف نثرش در بیان این استدلالها اهمیت کمتری دارند.
- ↑ Sartor Resartus/The Tailor Retailored
- ↑ The French Revolution
- ↑ Chartism
- ↑ laissez faire
- ↑ Cheyne Row
- ↑ Ecclefechan
- ↑ Dumfriesshire
- ↑ Edinburgh
- ↑ Goethe
- ↑ Schiller
- ↑ On Heroes
- ↑ Hero-Worship and the Heroic in History
- ↑ History of Frederick the Great
- ↑ Reminiscences
- ↑ Past and Present
- ↑ Letters and Speeches of Cromwell
- ↑ John Sterling
- ↑ John Stwart Mill
- ↑ Ralph Waldo Emerson
- ↑ Calvinism
- ↑ Victoria