موتسارت، ولفگانگ آمادیوس (۱۷۵۶ـ۱۷۹۱): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =ولفگانگ آمادیوس موتسارت | |عنوان =ولفگانگ آمادیوس موتسارت | ||
|نام = Wolfgang Amadeus Mozart | |نام = Wolfgang Amadeus Mozart | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}} | }} | ||
موتْسارْت، وُلفگانگ آمادِئوس (۱۷۵۶ـ۱۷۹۱)(Mozart, Wolfgang Amadeus)<br/> [[File:38457200.jpg|thumb|موتْسارْت، وُلفگانگ آمادِئوس]] | |||
آهنگساز و نوازندۀ اتریشی که در کودکی نبوغ حیرتانگیزی از خود نشان داد و در بزرگسالی، استاد مسلم موسیقی بود. موتسارت خیلی زود نخستین نشانههای استعداد خود را بروز داد، از ۳ـ۴سالگی نواختن هارپسیکورد را فراگرفت و در ۵سالگی کار آهنگسازی را با راهنمایی پدرش آغاز کرد. پدرش در ۱۷۶۲ او و خواهرش را (که در آن زمان ۱۱ سال داشت) به مونیخ، و بعد به وین برد، و آن دو در دربار نوازندگی کردند. سال بعد لئوپولد موتسارت که از موفقیت فرزندانش دلگرم شده بود، آنان را به گشت هنری طولانیتری برد. در دربار فرانسه در قصر ورسای<ref>Versailles </ref> نوازندگی کردند و چهار سونات موتسارت برای ویولن و هارپسیکورد در پاریس بهچاپ رسید. موتسارت در لندن با یوهان کریستیان باخ<ref>Johann Christian Bach </ref> دوست شد و سه قطعه از سوناتهای او را بهصورت کنسرتوی پیانو تنظیم کرد، و در ساخت سمفونیها و قطعههای دیگری که در آن دوران پدید آورد، از او تأثیر گرفت. موتسارت در وین نخستین مس خود (دو مینور، ک ۱۳۹) را ساخت و ''زینگشپیل باستین و باستیان''<ref>''Singspiel Bastien und Bastien und Bastienne''</ref> را بهاجرا درآورد، اما دسیسههای مختلف باعث شد اپرای ''سادگی تظاهری''<ref>''La finta simplice''</ref> او به روی صحنه نرود. در رم ''میزرره''<ref>''Miserere''</ref> اثر آلگری<ref>Allegri</ref> را (که انتقال نتنوشتۀ آن به خارج از واتیکان ممنوع بود) از حفظ بازنویسی کرد، در بولونیا از پدر مارتینی<ref>Padre Martini </ref> تعلیم گرفت و در امتحان کنترپوآن انجمن فیلارمونیک برگزیده شد، و در میلان اپرای ''مهرداد'' را در ۱۷۷۰ با موفقیت فراوان به روی صحنه برد. یوهان هاسه<ref>''Johann Hasse''</ref> بهروایتی هنگام اجرای ''آسکانیو''<ref>''Ascanio''</ref>، گفته بود: «این پسر موجب خواهد شد همه ما فراموش شویم». در ۱۷۷۵ برای اجرای''دختر باغبان قلابی''<ref>''La finta giardiniera''</ref>، به مونیخ رفت. از زیباترین آثار سازی او، ''سینفونیا کنچرتانته ک ۳۶۴''<ref>''Sinfonia concertante K 364''</ref>، در ۱۷۷۹ ساخته شد. موتسارت در سالهای اوج شهرتش در عرصۀ نوازندگی پیانو، ۱۷۸۲ـ۱۷۸۶، کنسرتوهای فراوانی برای استفادۀ شخصی ساخت، اما پس از آن بیشتر درگیر گرفتاریهای مالی شد، و استخدام او در مقام آهنگساز دربار در ۱۷۸۷ پس از مرگ گلوک<ref>''Gluck''</ref> نیز چندان تأثیری در این وضعیت نداشت. نخستین اثر از سه اپرایی که بر لیبرتوهای شاعر ایتالیایی لورنتسو دا پونته<ref>Lorenzo da Ponte</ref>، ساخت، ''عروسی فیگارو'' بود که در ۱۷۸۶ اجرا شد، و پس از آن نوبت به ''دن جووانی'' برای پراگ و ''کوزی فان توته'' رسید؛ او در این آثار، اپرا را به قلههای تازهای از نبوغ موسیقایی، واقعیت نمایشی، و درخشش بیانگری رساند. شخصیتهای اپرا تقریباً برای نخستینبار، از حالت نمونههای معمولی درآمدند و به انسان مشخص تبدیل شدند. موتسارت در ۱۷۸۸ سه سمفونی آخر خود را ساخت، که جمعبندی سبک سمفونیک کلاسیکاند. پس از سازگاری و تلفیق تمامی چیزهایی که از هایدن و دیگران آموخته بود، فرمهای استاندارد را برگرفت و به آنها معنای تازهای بخشید. دیداری از برلین همراه با شاهزاده لیشنوفسکی<ref>''Prince Lichnowsky''</ref> در ۱۷۸۹ او را به لایپزیگ<ref>''Leipzig''</ref> کشاند، که در آنجا با دُلس<ref>Doles </ref>، جانشین باخ، دربارۀ موسیقی این استاد بزرگ به بحث نشست. پس از چند سال کمحاصل، در ۱۷۹۱ بیش از حد پرکار شد که بیتردید در مرگ زودرس او مؤثر بود؛ موتسارت در این سال ''مهربانی تیتو''<ref>''La Clemenza di Tito''</ref> (اجراشده در پراگ بهمناسبت تاجگذاری امپراتور لئوپولد دوم) را ساخت. ''رکوییم''<ref>''Requiem''</ref> با مرگ او ناتمام ماند و بعدها شاگردش فرانتس زوسمایر<ref>Franz Süssmayr </ref> آن را بهپایان رساند. موتسارت از نوآوران بزرگ همچون هایدن و بتهوون نبود، اما در گسترۀ وسیع و متنوعی از فرمهای موسیقی، استانداردهایی خلاقانه تعیین کرد که آهنگسازان بعدی چارهای جز پیروی از آنها نداشتند. ازجمله آثار اوست: اپرا ''پادشاه کرت''<ref>Rè di Creta </ref> (۱۷۸۱)، دن جووانی (۱۷۸۷). بالۀ ''ناچیزها (هیچهای کوچک)''<ref>''Les petits riens''</ref> (۱۷۷۸). موسیقی کلیسایی شامل موتت، ''اکسولتاته یوبیلاته''<ref>''Exsultate Jubilate'' | آهنگساز و نوازندۀ اتریشی که در کودکی نبوغ حیرتانگیزی از خود نشان داد و در بزرگسالی، استاد مسلم موسیقی بود. موتسارت خیلی زود نخستین نشانههای استعداد خود را بروز داد، از ۳ـ۴سالگی نواختن هارپسیکورد را فراگرفت و در ۵سالگی کار آهنگسازی را با راهنمایی پدرش آغاز کرد. پدرش در ۱۷۶۲ او و خواهرش را (که در آن زمان ۱۱ سال داشت) به مونیخ، و بعد به وین برد، و آن دو در دربار نوازندگی کردند. سال بعد لئوپولد موتسارت که از موفقیت فرزندانش دلگرم شده بود، آنان را به گشت هنری طولانیتری برد. در دربار فرانسه در قصر ورسای<ref>Versailles </ref> نوازندگی کردند و چهار سونات موتسارت برای ویولن و هارپسیکورد در پاریس بهچاپ رسید. موتسارت در لندن با یوهان کریستیان باخ<ref>Johann Christian Bach </ref> دوست شد و سه قطعه از سوناتهای او را بهصورت کنسرتوی پیانو تنظیم کرد، و در ساخت سمفونیها و قطعههای دیگری که در آن دوران پدید آورد، از او تأثیر گرفت. موتسارت در وین نخستین مس خود (دو مینور، ک ۱۳۹) را ساخت و ''زینگشپیل باستین و باستیان''<ref>''Singspiel Bastien und Bastien und Bastienne''</ref> را بهاجرا درآورد، اما دسیسههای مختلف باعث شد اپرای ''سادگی تظاهری''<ref>''La finta simplice''</ref> او به روی صحنه نرود. در رم ''میزرره''<ref>''Miserere''</ref> اثر آلگری<ref>Allegri</ref> را (که انتقال نتنوشتۀ آن به خارج از واتیکان ممنوع بود) از حفظ بازنویسی کرد، در بولونیا از پدر مارتینی<ref>Padre Martini </ref> تعلیم گرفت و در امتحان کنترپوآن انجمن فیلارمونیک برگزیده شد، و در میلان اپرای ''مهرداد'' را در ۱۷۷۰ با موفقیت فراوان به روی صحنه برد. یوهان هاسه<ref>''Johann Hasse''</ref> بهروایتی هنگام اجرای ''آسکانیو''<ref>''Ascanio''</ref>، گفته بود: «این پسر موجب خواهد شد همه ما فراموش شویم». در ۱۷۷۵ برای اجرای''دختر باغبان قلابی''<ref>''La finta giardiniera''</ref>، به مونیخ رفت. از زیباترین آثار سازی او، ''سینفونیا کنچرتانته ک ۳۶۴''<ref>''Sinfonia concertante K 364''</ref>، در ۱۷۷۹ ساخته شد. موتسارت در سالهای اوج شهرتش در عرصۀ نوازندگی پیانو، ۱۷۸۲ـ۱۷۸۶، کنسرتوهای فراوانی برای استفادۀ شخصی ساخت، اما پس از آن بیشتر درگیر گرفتاریهای مالی شد، و استخدام او در مقام آهنگساز دربار در ۱۷۸۷ پس از مرگ گلوک<ref>''Gluck''</ref> نیز چندان تأثیری در این وضعیت نداشت. نخستین اثر از سه اپرایی که بر لیبرتوهای شاعر ایتالیایی لورنتسو دا پونته<ref>Lorenzo da Ponte</ref>، ساخت، ''عروسی فیگارو'' بود که در ۱۷۸۶ اجرا شد، و پس از آن نوبت به ''دن جووانی'' برای پراگ و ''کوزی فان توته'' رسید؛ او در این آثار، اپرا را به قلههای تازهای از نبوغ موسیقایی، واقعیت نمایشی، و درخشش بیانگری رساند. شخصیتهای اپرا تقریباً برای نخستینبار، از حالت نمونههای معمولی درآمدند و به انسان مشخص تبدیل شدند. موتسارت در ۱۷۸۸ سه سمفونی آخر خود را ساخت، که جمعبندی سبک سمفونیک کلاسیکاند. پس از سازگاری و تلفیق تمامی چیزهایی که از هایدن و دیگران آموخته بود، فرمهای استاندارد را برگرفت و به آنها معنای تازهای بخشید. دیداری از برلین همراه با شاهزاده لیشنوفسکی<ref>''Prince Lichnowsky''</ref> در ۱۷۸۹ او را به لایپزیگ<ref>''Leipzig''</ref> کشاند، که در آنجا با دُلس<ref>Doles </ref>، جانشین باخ، دربارۀ موسیقی این استاد بزرگ به بحث نشست. پس از چند سال کمحاصل، در ۱۷۹۱ بیش از حد پرکار شد که بیتردید در مرگ زودرس او مؤثر بود؛ موتسارت در این سال ''مهربانی تیتو''<ref>''La Clemenza di Tito''</ref> (اجراشده در پراگ بهمناسبت تاجگذاری امپراتور لئوپولد دوم) را ساخت. ''رکوییم''<ref>''Requiem''</ref> با مرگ او ناتمام ماند و بعدها شاگردش فرانتس زوسمایر<ref>Franz Süssmayr </ref> آن را بهپایان رساند. موتسارت از نوآوران بزرگ همچون هایدن و بتهوون نبود، اما در گسترۀ وسیع و متنوعی از فرمهای موسیقی، استانداردهایی خلاقانه تعیین کرد که آهنگسازان بعدی چارهای جز پیروی از آنها نداشتند. ازجمله آثار اوست: اپرا ''پادشاه کرت''<ref>Rè di Creta </ref> (۱۷۸۱)، دن جووانی (۱۷۸۷). بالۀ ''ناچیزها (هیچهای کوچک)''<ref>''Les petits riens''</ref> (۱۷۷۸). موسیقی کلیسایی شامل موتت، ''اکسولتاته یوبیلاته''<ref>''Exsultate Jubilate'' | ||
</ref> برای سوپرانو، ارگ، و ارکستر (ک ۱۶۵، ۱۷۷۳)، کیریه<ref>Kyrie </ref> در ر مینور (ک ۳۴۱، ۱۷۸۱)، ''وسپرائه سولنس د کنفسوره''<ref>''Vesperae Solennes de Confessore''</ref> (ک ۳۳۹، ۱۷۸۰)، موتت، ''آوه وِروم کُرپوس''<ref>''Ave Verum Corpus''</ref> (ک ۶۱۸، ۱۷۹۱). سمفونیها ۴۱ قطعه. سایر آثار ارکستری شامل سرنادها در ر (ک ۲۳۹، ۱۷۷۶)، ''سرناتا نتورنا (سرناد شبانگاهی)''<ref>''Serenata Notturna''</ref>، در ر (ک ۳۲۰، ۱۷۷۹، ''شیپور چاپار''<ref>''Posthorn''</ref>)، در سیبمل برای سیزده ساز بادی (ک ۳۶۱، ۱۷۸۱)، در سل برای سازهای زهی (ک ۵۲۵، ۱۷۸۷، ''موسیقی کوچک شبانگاهی''<ref>''Eine kleine Nachtmusik''</ref>)؛ کنسرتوها ۲۷ کنسرتوی پیانو؛ ''سینفونیا کنچرتانته'' در میبمل برای ابوآ، کلارینت، هورن، و فاگوت (ک ۲۹۷ ب، ۱۷۷۸، که برخی خبرگان آن را برترین نمونه در نوع خود میدانند). موسیقی مجلسی ۲۳ کوآرتت زهی، شمارههای ۱۳ـ۱ (۱۷۷۰ـ۱۷۷۳)، شمارههای ۱۹ـ۱۴ تقدیم به هایدن (۱۷۸۲ـ۱۷۸۵) در سل (ک ۳۸۷). لیدها و ترانههای تکصدایی شامل «''خشنودی''<ref>''Die Zufriedenheit''</ref>» (ک ۳۴۹)، ''بنفشه''<ref>''Das Veilchen''</ref> (ک ۴۷۶)، ''وقتی لوییزه''<ref>''Als Luise''</ref> (ک ۵۲۰)، ''ادراک شبانگاهی''<ref>''Abendempfindung''</ref> (ک ۵۲۳)، ''تصویر رؤیایی''<ref>''Das Traumbild''</ref> (ک ۵۳۰)، ''دلتنگی برای بهار''<ref>''Sehnsucht nach dem Frühlinge/Longing for Spring''</ref> (ک ۵۹۶). | </ref> برای سوپرانو، ارگ، و ارکستر (ک ۱۶۵، ۱۷۷۳)، کیریه<ref>Kyrie </ref> در ر مینور (ک ۳۴۱، ۱۷۸۱)، ''وسپرائه سولنس د کنفسوره''<ref>''Vesperae Solennes de Confessore''</ref> (ک ۳۳۹، ۱۷۸۰)، موتت، ''آوه وِروم کُرپوس''<ref>''Ave Verum Corpus''</ref> (ک ۶۱۸، ۱۷۹۱). سمفونیها ۴۱ قطعه. سایر آثار ارکستری شامل سرنادها در ر (ک ۲۳۹، ۱۷۷۶)، ''سرناتا نتورنا (سرناد شبانگاهی)''<ref>''Serenata Notturna''</ref>، در ر (ک ۳۲۰، ۱۷۷۹، ''شیپور چاپار''<ref>''Posthorn''</ref>)، در سیبمل برای سیزده ساز بادی (ک ۳۶۱، ۱۷۸۱)، در سل برای سازهای زهی (ک ۵۲۵، ۱۷۸۷، ''موسیقی کوچک شبانگاهی''<ref>''Eine kleine Nachtmusik''</ref>)؛ کنسرتوها ۲۷ کنسرتوی پیانو؛ ''سینفونیا کنچرتانته'' در میبمل برای ابوآ، کلارینت، هورن، و فاگوت (ک ۲۹۷ ب، ۱۷۷۸، که برخی خبرگان آن را برترین نمونه در نوع خود میدانند). موسیقی مجلسی ۲۳ کوآرتت زهی، شمارههای ۱۳ـ۱ (۱۷۷۰ـ۱۷۷۳)، شمارههای ۱۹ـ۱۴ تقدیم به هایدن (۱۷۸۲ـ۱۷۸۵) در سل (ک ۳۸۷). لیدها و ترانههای تکصدایی شامل «''خشنودی''<ref>''Die Zufriedenheit''</ref>» (ک ۳۴۹)، ''بنفشه''<ref>''Das Veilchen''</ref> (ک ۴۷۶)، ''وقتی لوییزه''<ref>''Als Luise''</ref> (ک ۵۲۰)، ''ادراک شبانگاهی''<ref>''Abendempfindung''</ref> (ک ۵۲۳)، ''تصویر رؤیایی''<ref>''Das Traumbild''</ref> (ک ۵۳۰)، ''دلتنگی برای بهار''<ref>''Sehnsucht nach dem Frühlinge/Longing for Spring''</ref> (ک ۵۹۶). |