پرش به محتوا

نعلبندیان، عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Mohammadi3 صفحهٔ نعلبندیان، عباس (تهران ۱۳۲۶ـ۱۳۶۸ش) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به نعلبندیان، عباس منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
عباس نعلبندیان (تهران ۱۳۲۶ـ همانجا 8 خرداد ۱۳۶۸ش)<br><p>داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی. نمایش‌نامۀ ''پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دورۀ بیست‌وپنجم زمین‌شناسی و یا چهاردهم''ِ او جوایز متعددی را نصیبش کرد. از جمله در دومین دورۀ [[جشن هنر شیراز]] (1347) ضمن دریافت جایزۀ نقدی مورد تحسین عموم منتقدان قرار گرفت''.'' نعلبندیان در دوره‌هایی تحت‌تأثیر نمایش‌نامه‌نویسان پیشتاز و ابزورد (پوچی) اروپایی بود و در قصه‌ها و نمایش‌هایش کمتر به مسائل اجتماعی و سیاسی می‌پرداخت. نخستین نمایش‌نامه‌اش را در ۲۱سالگی نوشت؛ در ۱۳۴۸ش در مقام نویسنده، مدیر و عضو شورا در [[کارگاه نمایش]] به ‌فعالیت پرداخت که تا اواخر ۱۳۵۷ش در این سمت باقی ماند. پس از انحلال «کارگاه» چندماهی را در زندان گذراند و پس از آزادی هیچ کاری را با روحیۀ حساس خود سازگار ندید.  </p><p>نعلبندیان از ۱۳۴۵ش داستان‌های از ''هفت تا نه‌ونیم''؛ ''ص. ص. م؛ از مرگ تا مرگ''؛ ''وصال در وادی هفتم: یک غزل غمناک''، و از ۱۳۴۷ش نمایش‌نامه‌های ذیل را نوشت: ''پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دورۀ بیست‌وپنجم زمین‌شناسی و یا چهاردهم، بیستم و غیره فرقی نمی‌کند''؛ ''اگر فاوست یک کم معرفت به خرج داده بود''؛ ''ناگهان هذا حبیب‌الله مات فی حب‌الله هذا قتیل‌الله مات بسیف‌الله؛ صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و به شب دراز تاریک خاموش سرد بیابان نگاه کنیم''؛ ''قصۀ غریب سفر شاد شین شنگول به دیار آدم‌کشان و امردان و جذامیان و دزدان و دیوانگان و روسپیان و کاف‌کشان''؛ ''هرامسا''؛ ''داستان‌هایی از بارش مهر و برگ و بوف''.  </p>نعلبندیان در ۱۳۶۸ش خودکشی کرد.
عباس نعلبندیان (تهران ۱۳۲۶ـ همانجا 8 خرداد ۱۳۶۸ش)<br><p>داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس ایرانی. نمایش‌نامۀ ''پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دورۀ بیست‌وپنجم زمین‌شناسی و یا چهاردهم''ِ او جوایز متعددی را نصیبش کرد. از جمله در دومین دورۀ [[جشن هنر شیراز]] (1347) ضمن دریافت جایزۀ نقدی مورد تحسین عموم منتقدان قرار گرفت''.'' نعلبندیان در دوره‌هایی تحت‌تأثیر نمایش‌نامه‌نویسان پیشتاز و ابزورد (پوچی) اروپایی بود و در قصه‌ها و نمایش‌هایش کمتر به مسائل اجتماعی و سیاسی می‌پرداخت. نخستین نمایش‌نامه‌اش را در ۲۱سالگی نوشت؛ در ۱۳۴۸ش در مقام نویسنده، مدیر و عضو شورا در [[کارگاه نمایش]] به ‌فعالیت پرداخت که تا اواخر ۱۳۵۷ش در این سمت باقی ماند. پس از انحلال «کارگاه» چندماهی را در زندان گذراند و پس از آزادی هیچ کاری را با روحیۀ حساس خود سازگار ندید.  </p><p>نعلبندیان از ۱۳۴۵ش داستان‌های از ''هفت تا نه‌ونیم''؛ ''ص. ص. م؛ از مرگ تا مرگ''؛ ''وصال در وادی هفتم: یک غزل غمناک''، و از ۱۳۴۷ش نمایش‌نامه‌های ذیل را نوشت: ''پژوهشی ژرف و سترگ و نو در سنگواره‌های دورۀ بیست‌وپنجم زمین‌شناسی و یا چهاردهم، بیستم و غیره فرقی نمی‌کند''؛ ''اگر فاوست یک کم معرفت به خرج داده بود''؛ ''ناگهان هذا حبیب‌الله مات فی حب‌الله هذا قتیل‌الله مات بسیف‌الله؛ صندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم و به شب دراز تاریک خاموش سرد بیابان نگاه کنیم''؛ ''قصۀ غریب سفر شاد شین شنگول به دیار آدم‌کشان و امردان و جذامیان و دزدان و دیوانگان و روسپیان و کاف‌کشان''؛ ''هرامسا''؛ ''داستان‌هایی از بارش مهر و برگ و بوف''.  </p>نعلبندیان در ۱۳۶۸ش خودکشی کرد.
   
   
----
 


<br><!--39128200-->
<br><!--39128200-->
----
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات معاصر - اشخاص]]
[[رده:ادبیات معاصر - اشخاص]]
[[رده:تئاتر]]
[[رده:تئاتر]]
[[رده:ایران - اشخاص و گروه ها]]
[[رده:ایران - اشخاص و گروه ها]]
۴۵٬۹۱۲

ویرایش