مارسل، گابریل (۱۸۸۹ـ۱۹۷۳)
مارْسِل، گابْریِل (۱۸۸۹ـ۱۹۷۳)(Marcel, Gabriel)
فیلسوف اگزیستانسیالیست و نمایشنامهنویس فرانسوی. خود را نوسقراطی میدانست تا رویکرد دینی خود را از اگزیستانسیالیسم غیردینی ژان پل سارتر[۱] متمایز کند. همانند اغلب اگزیستانسیالیستها عمیقاً متأثر از کییرکگور[۲] بود و بسیاری از مضامین مهم آثارش، نظیر انسان زائر[۳] و مطلق چونان موجودی شخصی و عاشق، کاملاً مذهبیاند. او در ۱۹۲۹ کاتولیک شد. اغلب اندیشههای فلسفی و هنری مارسل بر تمایز میان مفهوم «مسئله» و مفهوم «راز[۴]» استوار است. اولی طبیعتی بیرونی و دومی طبیعتی شخصی دارد. مسئله، مشکلی است که از طریق «تأمل اولیه[۵]» که انتزاعی، تحلیلی و عینی است، حل میشود و پس از حل، علاقۀ به آن زایل میشود. اما راز هرگز تماماً حل نمیشود و همیشه زنده و جذاب باقی میماند. به رازها میتوان در «تأمل ثانویه[۶]» نزدیک شد که نه با اوبژهها بلکه با حضور موجود سروکار دارد و به معناهای زندگی خود شخص ارتباط مییابد. نمونهای از «تأمل ثانویه» رابطۀ انسان با بدن خویش یعنی تجسد است که همانند رابطهاش با جهان در قالبهای اندیشۀ انتزاعی تبیینشدنی نیست و راز باقی میماند. اما راز به هیچوجه مترادف با ابهام و ناشناختنی نیست. تأمل ثانویه، ما را در حضور بیواسطه و توأمان شناخت و هستی قرار میدهد. راز چیزی است که ما خود را در آن درگیر مییابیم، آن هم نه جزیی و از جهات معیّن و مخصوص از خودمان، بلکه درگیر با تمام وجود به گونهای که وحدتی را تحقق میبخشیم که بنا به تعریف هرگز نمیتواند خودش را درک کند و فقط میتواند موضوع خلاقیت و ایمان باشد. در راز، مرز میان «در من» و «در برابر من» زایل میشود. از آثارش ژورنال مابعدالطبیعی[۷] (۱۹۲۷)؛ انسان زائر (۱۹۴۴)؛ راز هستی[۸] (۱۹۵۱).