داستان تام جونز، کودک سر راهی
داستان تام جونز، کودک سر راهی (The History of Tom Jones, a Foundling)
رمانی در هجده کتاب، نوشتۀ هنری فیلدینگ، به زبان انگلیسی، منتشرشده در ۱۷۴۹. تام جونز، پسرخواندۀ مردی ثروتمند به نام آقای آلوورثی، در تیررس حسادت برادرزادۀ آقای آلوورثی، بلیفیل، است. سوفی زیبارو دل در گرو عشق تام دارد، و این حسادت بلیفیل را که نمیتواند نظر او را به خود گرداند، بیشتر برمیانگیزد. تام بسیار دیر میفهمد که مولی، دختری که دوست میدارد، مناسب او نیست و عشق واقعی را باید در سوفی جستوجو کند. بلیفیل بر تام تهمتی میبندد و او را از خانه میراند. سوفی در هر فرصتی که دست میدهد برای تام پول میفرستد و سرانجام خود نیز درپی او روان میشود، اما او را با زنی ماجراجو مییابد و بیآنکه خود را نشان دهد، دستمالش را بر جای مینهد و میرود. طی وقایعی چند معلوم میشود که تام جونز برادرزادۀ آلوورثی است و نامهای را که مادر تام برای برادرش نوشته بوده، بلیفیل ربوده است. با رسواشدن بلیفیل و روشنشدن قضایا، تام ثروت آلوورثی را به ارث میبرد و با سوفی ازدواج میکند. اصل اخلاقی حاکم بر این رمان، خوشقلبی ذاتی است. رمان کیفیتی احساساتی دارد، اما طنز و روایت صریح و بیپیچش آن ستودنی است.