سودی، عبدالهادی
سودی، عبدالهادی (1450- 1525) Abdalhadi Soodi
شاعر، عارف، فقیه و قاضی یمنی. در خانوادهای ریشهدار که نسبش به سود بن کمیت (متوفای 1044م) برمیگردد، به دنیا آمد. در شهر حرض و نزد امام یحیی العامری (صاحب کتاب طبقات الخواص) علم حدیث را فراگرفت. سپس به مکه رفت و همانجا نبوغش در علم حدیث آشکار شد. در مکه نزد ابن کثیر تلمذ کرد و خرقهی فرقهی قادریه را پوشید. در مدینهی منوره از علامه عبدالله نیشابوری خرقه دریافت کرد. سپس به صنعاء بازگشت و علم بدیع و بیان را نزد امام سید قائم فراگرفت. در علوم حدیث، فقه، بیان و نحو چندان تعمق کرد که علمای تعِز بر شایستگی او برای منصب قضاوت اجماع کردند، اما وی منصب قضاء را که سلطان عامر بن عبدالوهاب به وی پیشنهاد کرد نپذیرفت. از صنعاء به إب رفت و در صومعهی معاین اقامت کرد و برای بار دوم به دست شیخ فاضل عمر بن داود بشری خرقهی قادریه بر او پوشانده شد. سپس به تعِز رفت و در آنجا اقامت گزید و همانجا ازدواج کرد. در شهر تعِز خانقاه (زاویه) و مسجدی بنا کرد که به مسجد المشنه معروف است. مریدان و طلاب او بیشتر شدند تا جایی که در دورهای به حدود 300 نفر رسیدند.
عبدالهادی سودی در دههی آخر حیاتش شاهد تحولات سیاسی ناشی از اخراج مسلمانان از اندلس، کشف جادهی رأس الرجاءالصالح از سوی پرتقالیها، حلقهزدن آنها به پیرامون افریقا و رسیدنشان به دریای عرب و هند بود. دولت طاهریان[۱] قدرت مقابله با این اشغالگران استعمارگر را نداشت. پس از استیلای ترکان عثمانی بر قاهره (1517م) مناطق تحت تصرفشان و از جمله یمن نیز تحت حکومت عثمانی اول درآمد. در این اوضاع، عبدالهادی سودی از حضور ترکان عثمانی در یمن به هدف دفاع از مقدسات اسلامی -به ویژه مکه و مدینه- و رویارویی با خطر پرتقالیها حمایت میکرد.
کتابها و رسایلی که از سودی در دست است عبارتند از: الرسالة فی محبة اهل البیت (وی این رساله را در پاسخ به تعریض علمای زیدی صنعاء به خود که از اهل سنت بود نگاشت) و دیوانهای بلبل الافراح، تسمیات السحر و نفحات الزهر. دو دیوان اخیر دربارهی تصوف و مدارج آن است.
- ↑ با سلسله یا حکومت طاهریان ایران اشتباه نشود.