اکسپرسیونیسم انتزاعی
اِکسپرسیونیسم انتزاعی (abstract expressionism)
جنبشی در نقاشی امریکا، که در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بر جریان هنری این کشور تسلط داشت. ویژگی اصلی آن بهرهگیری از رنگهای تند و محرّک حواس بر پردههای بزرگ نقاشی بود، بهگونهای که بتواند عواطف شدیدی را در مخاطب برانگیزد. برخی از این نقاشان، آثار انتزاعی[۱] ناب پدید آوردند و برخی دیگر، رد و نشانی از شکلنمایی[۲] را در کار خود حفظ کردند. بیشتر هنرمندان برجستۀ جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی، در نیویورک تمرکز داشتند، و از همینرو این جنبش را مکتب نیویورک[۳] نیز خواندهاند. گرمی بازار این هنرمندان و اقبال جامعۀ منتقدان (البته پس از مقابلههای آغازین) سبب شد که نیویورک در رهبری هنر معاصر، از پاریس پیشی بگیرد؛ جایگاهی که همچنان حفظ کرده است. گفتنی است که اکسپرسیونیسم انتزاعی، علیرغم نام خود، با سوررئالیسم[۴] بیش از اکسپرسیونیسم[۵] پیوند داشت. در سالهای جنگ جهانی دوم، بسیاری از هنرمندان سوررئالیست اروپایی، به امریکا پناه بردند و در آنجا با شیوههای خودانگیخته و شهودی خود، بر بسیاری از نقاشان پیشتاز امریکا تأثیر نهادند. دو تن از مشهورترین نقاشان مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی، جکسون پولاک[۶] و ویلم دِ کونینگ[۷]، حدود ۱۹۴۸ رفتهرفته در مقام پیشوایان این نهضت شهرت یافتند، یعنی زمانی که جکسون پولاک برای نخستینبار نقاشیهای رنگچکاندۀ[۸] خود را بهنمایش گذاشت و دِ کونینگ اولین نمایشگاه انفرادی خویش را برپا کرد. دیگر نقاشان پیشرو این نهضت عبارتاند از آدولف گوتلیپ[۹]، آرشیل گورکی[۱۰]، فیلیپ گاستون[۱۱]، هانس هوفمان[۱۲]، فرانتس کلاین[۱۳]، رابرت مادرول[۱۴]، بارنت نیومن[۱۵]، مارک روتکو[۱۶] و کلایفورد استیل[۱۷]. آثار این نقاشان با یکدیگر تفاوتهای بنیادی دارد. مثلاً جکسون پولاک، که با «نقاشی کنشی[۱۸]»اش شهرت یافت، رنگها را با حرکات پرنیرو، بر سطح پردۀ نقاشی میریخت و میپاشید. در مقابل، آثار مارک روتکو متین و متأملانهاند، و سطوح رنگی وسیع دارند. اما در مجموع، عموم نقاشان اکسپرسیونیسم انتزاعی کموبیش بر ویژگیهای روئین تابلوهای خود تأکید میکردند، و خودِ عمل «نقاشیکردن» را ارج مینهادند. اکسپرسیونیسم انتزاعی حدود ۱۹۶۰، اوج خود را پشت سر گذاشت، ولی سیطرۀ گستردهاش را حفظ کرد. حتی بسیاری از هنرمندان امریکایی، در دورۀ پس از جنگ جهانی دوم، از اکسپرسیونیسم انتزاعی آغاز کردند، درست همانگونه که نقاشان اروپایی، پس از جنگ جهانی اول، کوبیسم[۱۹] را نقطۀ آغاز حرکت خود قرار داده بودند. اکسپرسیونیسم انتزاعی جنبشها و گرایشهای دیگری، ازجمله نقاشی گسترۀ رنگی[۲۰] و نقاشی کنشی را بهدنبال آورد، و شمار بسیاری از نقاشان و مجسمهسازان از بیانگری بافت روئین آنان تأثیر پذیرفتند. برخی از جنبشها و گرایشهای هنری، همچون هنر مینیمال (کمینهگرایی)[۲۱] را میتوان واکنشهایی در برابر هیجانبرانگیزی اکسپرسیونیسم انتزاعی دانست. این جنبش نخستین جنبش هنری برخاسته از امریکا بود که در اروپا تأثیر گذاشت، و کموبیش با تاشیسم[۲۲] که در پاریس شکل گرفت (و گاه هنر غیرمنظم[۲۳] نیز خوانده شده است)، در ترازی برابر قرار گرفت. نیز ← تاشیسم
- ↑ abstract
- ↑ figuration
- ↑ New York School
- ↑ surrealism
- ↑ expressionism
- ↑ Jackson Pollock
- ↑ Willem de Kooning
- ↑ drip Painting
- ↑ Adolph Gottlieb
- ↑ Arshile Gorky
- ↑ Philip Guston
- ↑ Hans Hofmann
- ↑ Franz Kline
- ↑ Robert Motherwell
- ↑ Barnett Newman
- ↑ Mark Rothko
- ↑ Clyfford Still
- ↑ action painting
- ↑ cubism
- ↑ Colour Field painting
- ↑ (minimal art (minimalism
- ↑ Tachisme
- ↑ Art Informel