سازگاری (زیست شناسی)
سازگاری (زیستشناسی)(adaptation)
در زیستشناسی، هر ویژگی ساختاری یا عملکردی موجود زنده که امکان بقا و تولیدمثل کارآمدتر را در محیط زندگیاش فراهم کند. بیشتر سازگاریها ارثی و نتیجۀ هزارها سال تکامل است. تصور میرود سازگاری براثر گوناگونی اتفاقی در ساختار ژنتیکی موجودات زندۀ همسو با انتخاب طبیعی رخ داده است. وقتی گونهها با محیطشان سازگار نباشند، منقرض میشوند. سازگاریهایی که برای کنارآمدن با تغییرات فصلی صورت میگیرند، ممکن است از موجودی به موجود دیگر متفاوت باشند. برخی گیاهان که برای بقا در زمستان به خواب میروند، ساختارهایی حفاظتشده، مانند جوانههای محکم روی سرشاخهها، یا پیازهای زیرزمینی دارند. این ساختارها ممکن است مواد غذایی ذخیره کنند تا در بهار بعد، رشد بهسرعت آغاز شود. مثلاً، هویج برای این منظور قند ذخیره میکند. برخی جانوران، مانند پرستوها مهاجرت میکنند، درحالیکه سایر جانوران، مانند موش زمستانخواب، با زمستانخوابی دمای بدن و ضربان قلب خود را در طول زمستان پایین میآورند. سازگاریهایی نیز براثر تکامل جانور و تبدیل آن به شکارچی کارا نیز رخ میدهد. شکارچی ممکن است برای کشتن چشمان رو به جلو، بنیایی دقیق، بویایی قوی، پنجهها، چنگال یا نوک داشته باشد. شکار نیز براثر تکامل سازگاری مییابد. شکار ممکن است برای افزایش میدان دید، چشمانی در طرفین، شنوایی دقیق، و حس بویایی قوی داشته باشد، بهآسانی پرواز کند، شب فعال باشد، یا بهراحتی خود را استتار کند. سازگاری نتیجۀ انتخاب طبیعی است. گوناگونی ارثی معمولاً در یک گونه رخ میدهد. اگر محیط تغییر یابد، مثلاً زمستان سختتر شود، افرادی با ژنهای مناسبتر برای بقا و تولیدمثل در مقایسه با دیگران، که فاقد این ژنهایند، توفیق بیشتری برای انتقال ژنها به زادهها دارند و بنابراین، برخی ژنها در یک گونه فراوانتر و منجربه تغییر تکاملی میشود. درنتیجه آن گونه با محیطِ تغییریافته بهتر سازگار میشود.
پیامدهای سازگاری. سازگاری، افرادی پدید میآورد که خصوصیات ژنتیکیشان موجب میشود بقا و تولیدمثل کارآمدتری داشته باشند. پنجههای پردهدار اردک یا سمور آبی سازگاریهایی برای زندگی در آباند و جانور بهسبب آنها بهتر شنا میکند. در فیزیولوژی، سازگاری در اندامهای حسی زمانی رخ میدهد که حساسیت آن اندام در پاسخ به تغییرات محیطی تغییر یابد. افزایش اندازه مردمک چشم برای گرفتن نور بیشتر در شب از این جمله است.