تبعیض جبرانی
تَبْعیضِ جُبْرانی (affirmative action)
سیاست دولت در اِعمال تبعیض منصفانه[۱] با استفاده از تمهیدات قانونی و اقناع اخلاقی در جهت اولویت قائلشدن برای زنان و اعضای گروههای قومی اقلیت در زمینههایی چون استخدام و آموزش. هدف از این سیاست مقابله با اثرات تبعیضی که از دیرباز به زیان این گروهها اِعمال میشده، است. در اروپا، سوئد، بلژیک، هلند، و ایتالیا با انگیزههای حقوقی و مالی، برای اجرای تبعیض جبرانی فعالانه میکوشند. در ایالات متحده، با تصویب قانون فرصتهای برابر[۲] در ۱۹۷۲، کمیسیونی تشکیل شد تا در سازمانهایی که از اعتبارات دولتی استفاده میکنند برنامههای تبعیض جبرانی همچون یک خطمشی اجرا شود؛ در آن زمان، بسیاری از مؤسسات و کارفرمایان خصوصی نیز به میل خود برنامههای تبعیض جبرانی را اجرا کردند. در دهۀ ۱۹۸۰، این سیاست گاه به شکلی نهچندان جّدی اجرا و ادعاهایی دربارۀ «تبعیض معکوس[۳]» (برخورد ترجیحی با افراد به صرف تعلق آنان به گروهی خاص) مطرح شد. با این حال، براساس تحقیقی که در ۱۹۹۵ به نتیجه رسید بیشتر برنامهها توجیهپذیر بودند. در استرالیا در دهۀ ۱۹۸۰، حکومت مرکزی و بیشتر حکومتهای ایالتی سیاستِ «تبعیض جبرانی» در پیش گرفتند. براساس قانونِ تبعیض جبرانیِ مشترک المنافع استرالیا[۴] (ایجاد فرصتهای شغلی برابر برای زنان)، که در ۱۹۸۶ به تصویب رسید، کارگزاری تبعیض جبرانی[۵] تشکیل شد تا همۀ مؤسسات آموزش عالی و سازمانهای بخش خصوصی، که ۱۰۰ نفر یا بیشتر در استخدام خود داشتند، به اتخاذ سیاست برابری فرصتها هدایت کند. در ۱۹۹۰، در هندوستان، تصمیم دولت دربارۀ عملیکردن توصیههای کمیسیون ماندال[۶]، در اعمال تبعیضهای شغلی به سود «کاستهای عقبمانده[۷]» و محروم، به درگیری خونین کاستها در شهرهای بخش شمالی هند انجامید.