ناو هواپیمابر
ناوِ هواپیمابَر (aircraft carrier)
کشتی اقیانوسپیما با عرشهای عریض و مسطح برای پروازکردن و فرودآمدن هواپیماهای نظامی؛ همچنین پایگاه نظامی شناور دور از وطن برای سوختگیری هواپیماهای جنگی، تعمیر آنها، شناسایی، اسکورت، و عملیات هجومي و دفاعی. هواپیماها از روی عرشۀ پرواز ناو، که بسیار وسیع و بدون مانع است، شروع به پرواز میکنند یا بر سطح آن فرود میآیند. این عرشهها غالباً تجهیزات بازدارنده و سرعتگیرهایی دارند که هواپیماها را پس از فرود متوقف میکند. نقش ناو و هواپیماهای مستقر روی آن عبارتاند از شناسایی، پرتاب موشک و اژدر، بمباران شناورهای دشمن، عملیات ضد زیردریایی، پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی خودی، و عملیات آبی ـ خاکی. ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی امریکا عملکردی همچون فرودگاههای متحرک و پایگاههای ساحلی بهمنظور اجرای عملیات تاکتیکی و استراتژیک برضد اهداف زمینی دارند. از آنجایی که منتقدان بر آسیبپذیربودن این ناوها دربرابر حملات موشکی و زیردریایی تأکید میکنند، ظاهراً توجه طراحان در حال حاضر بیشتر به جنگ ضدزیردریایی معطوف شده است. ناوهای هواپیمابر، برخلاف پرهزینهبودن، همواره توجه قدرتهای بزرگ مانند امریکا و شوروی (سابق) را به خود جلب کردهاند. برخی از ناوها عبارتاند از ناو کامسامولسک[۱] شوروی سابق (۱۹۷۹) (۴۰هزار تُن شامل ۱۵ هواپیما و ۲۰ هلیکوپتر)، ناو آیزنهاور[۲] امریکا (۱۹۷۹) (با وزن ۸۱,۶۰۰ تُن و ۹۵ هواپیما)، و ناو انگلیسی اینوینسیبل[۳] (۱۹۸۰) (۱۹,۵۰۰تُن). ناوهای هواپیمابر جدید مجموعهای از هواپیما، هلیکوپتر، موشکانداز، و توپهای ضدهوایی دارند. نخستین ناو هواپیمابر، که برای اهداف خاص (نظامی) طراحی شد، ناو انگلیسی اچاماس هرمس[۴] بود، که در ۱۹۱۳ ساخت آن تکمیل شد. ناوها در جنگ جهانی دوم نقش مهمی ایفا کردند، اما در سالهای بعد از جنگ هزینۀ نگهداری و آسیبپذیری این شناورهای عظیم بیش از مزیتهایشان بود. با این وجود، تا ۱۹۸۰ انگیزۀ دستیابی به امکانات برای نابودکردن هواپیماهای دشمن فراتر از شعاع عمل سلاحهای خود کشتی مثلاً زمان محافظت از کاروان دریایی ـ به احیای گستردۀ ناوهای هواپیمابر ۲۰ تا ۳۰هزار تُنی انجامید. ناوهای هواپیمابر در جنگ خلیج فارس، علیه عراق، نقش مهمی ایفا کردند.