چنین گفت زردشت
چنین گفت زردشت (Also sprach Zarathustra)
(عنوان فرعی: کتابی برای همهکس و هیچکس) کتابی در فلسفه، نوشتۀ فریدریش نیچه، به زبان آلمانی، منتشرشده در ۱۸۸۵. از مشهورترین آثار نیچه بهشمار میرود و سبک شاعرانه و پیامبرانۀ آن کاملاً تازگی دارد، در یک پیشگفتار با عنوان «پیشگفتار زردشت» و چهار بخش تدوین شده است. دو مفهوم بنیادین فلسفۀ نیچه در این کتاب بازتاب یافته است؛ یکی مفهوم ابرمرد، و دیگری مفهوم بازگشت جاودانه. زردشتِ نیچه، همان زردشت پیامبر باستانی ایرانی نیست؛ زردشت نیچه، پیامبر ساخته و پرداختۀ فیلسوفی است که طرز سنتی بیان فلسفی را برای بیان اندیشههایش مناسب نمیداند، و اینگونه با آفرینش شاعرانۀ پیامبری خطابگر آموزههای خود را در هیأتی نمادین، روایی، و به طریق اولی غنایی عرضه میکند. عمدهترین بحث زردشتِ از کوهستان بهزیرآمده در پیشگفتار، سه دگردیسی بنیادین است که هم با مراحل زندگی فردی، هم با مراحل آگاهی جمعی نسبت دارد و در قالب سه نماد «شتر»، «شیر»، و «کودک» طرح میشود و اینکه چگونه شتر و شیر به کودک بدل میشود. کانون حملات انتقادی و خطابی زردشت، در آموزههایش، ایدئالیسم است. سخنسرایی نیچه، در قالب طنز و نمادپردازی و کنایههای لفظی و معنوی، آمیخته با جناسسازیهای گهگاه پرطمطراق، متن چنین گفت زردشت را گاه چندان با ادبیات درگیر میکند که معنی فراموش میشود. با این همه، صلابت سخن جزء تفکیکناپذیر اثر است، چه، دستکم بهباور نیچه، چنان اندیشههایی را جز بدینسان و با خون نتوان نوشت. ریشارد اشتراوس، پوئم سمفونیای به همین نام دارد که مستقیماً از این کتاب ملهم است و از شاهکارهای موسیقی در نوع خود بهشمار میرود (۱۸۹۶).