جنوبگان، قاره
جُنوبگان، قارِه (Antarctica)
قارهای در قطب جنوب زمین یا برّی درون مدار جنوبگان. این قاره ده درصد خشکیهای زمین و حدود ۹۰ درصد از کل یخهای جهان را، که تقریباً سهچهارم حجم آبهای شیرین کرۀ زمین است، در خود جا داده است. ضخامت و تراکم یخهای جنوبگان آن چنان است که اگر همۀ آنها یکباره ذوب شوند، ارتفاع سطح آبهای آزاد جهان ۶۰ متر افزایش مییابد. مساحت جنوبگان حدود ۱۳میلیون کیلومتر مربع است که با یخپهنه[۱]ها و سطح آبهای همیشه یخ بستۀ پیرامون آن به حدود ۱۴,۳۰۰,۰۰۰ کیلومتر مربع بالغ میشود. کوه اربوس[۲]، که از جزیرۀ راس[۳] سربرآورده است، جنوبیترین آتشفشان زمین محسوب میشود و یخپهنۀ راس[۴] از پیوند و یکپارچهشدن یخرود (یخچال)های متعدد پدید آمده است. رشتهکوههای سراسری جنوبگان، با ۳,۵۰۰ کیلومتر درازا، و قلل متعددی که ارتفاع بیشتر آنها بالاتر از ۳هزار متر است، قارۀ جنوبگان را به دو ناحیۀ جغرافیایی جنوبگان بزرگ (شرقی) و جنوبگان کوچک (غربی) تقسیم میکند. شبهجزیرۀ جنوبگان و کوههای الزورت، که بلندترین قلّۀ جنوبگان، وینسون مسیف با ارتفاع ۴,۸۹۷ متر، در آن واقع است، در جنوبگان کوچک قرار دارند. دریاهای عظیم راس و ودل از دو طرف به درون قاره پیش رفتهاند و کوههای شبهجزیرۀ جنوبگان که در دنبالۀ رشتهکوههای آند امریکای جنوبی قرار دارند، آن دو را ازهم جدا میکنند. جنوبگان ساکنان بومی یا دایمی ندارد و اهالی آن به گروههای معدودی از دانشمندان و پژوهشگرانی منحصر است که فقط در فصل تابستان به آنجا سفر میکنند و شمارشان از ۱۰هزار نفر (شامل ۳هزار گردشگر) تجاورز نمیکند. بخشهای مختلف این قاره بین کشورهای آرژانتین، استرالیا، شیلی، فرانسه، بریتانیا، نروژ، و نیوزیلند تقسیم شده است. بهجز حدود دو درصد از سطح این قاره که عاری از یخ است، بقیۀ سطح آن را تودههای عظیمی از برف و یخ فراگرفته است که حجم آنها به حدود ۳۰میلیون کیلومتر مکعب میرسد. ستبرای یخ در یخپهنۀ جنوبگان به ۲هزار متر و در بعضی مناطق به ۴هزار متر و بیشتر میرسد و چون سرمای شدید از ذوبشدن برفهای تازه جلوگیری میکند، همهساله بر ستبرای آن افزوده میشود؛ قدمت لایههای زیرین به حدود ۱میلیون سال پیش میرسد. این قاره بهسبب سرمای هوا، باد شدید توأم با برف و کولاک، بد آبوهواترین نواحی کرهزمین است و هیچ موجود زندهای قادر به اقامت دایم در آن سرزمین نیست. میانگین دمای سالانۀ قطب جنوب ۴۹ـ درجۀ سانتیگراد است. کمترین دمایی که تاکنون در کرۀ زمین ثبت شده ۸۹ـ درجۀ سانتیگراد، در قطب جنوب، است، که متعلق به ایستگاه جنوبگانی وستوکِ روسیه در ۱۹۸۳ بوده است. مقدار بارندگی در جنوبگان، که همواره بهصورت برف و سرماریزه است، به ۵۰میلیمتر در سال میرسد که حتی از میزان بارندگی در صحرای افریقا نیز کمتر است و به همین علت جنوبگان در ردیف کمآبترین نواحی جهان قرار دارد. در این سرزمین فصل تابستان، زمانی که یخهای جنوبگان شروع به آب شدن میکنند، از ۱۹۷۰ به این سو از ۶۰ روز به ۹۰ روز افزایش یافته و میانگین دمای سالانۀ آن ۲.۵ درجۀ سانتیگراد بیشتر شده است. علت این امر احتمالاً آثار گلخانهای کره زمین است که از دهۀ ۱۹۵۰ آغاز شده است. گیاهان جزایر نیمۀ جنوبگانی یا جزایری که در خارج از مدار قطب جنوب قرار دارند در مقایسه با سرزمین اصلی جنوبگان، پربارترند. معدود جانورانی که در کرانههای این قاره زندگی میکنند عبارتاند از پنگوئن امپراتور، شاه پنگوئن، آلباتروس سرگردان (گونهای از مرغان دریایی)، مرغ طوفان خاکستری، و نیز مرغ طوفان بال خاکستری.
تاریخچۀ اکتشافات. سابقۀ کاوش در جنوبگان با سفر کاپیتان جیمز کوک با کشتی از ۱۷۷۲ تا ۱۷۷۵ آغاز میشود. دریانوردان قبلی بدون دیدن سرزمین جنوبی در مدارگان جنوبی سفر کرده بودند، ولی کوک مصمّم بود که از مسیری بسیار جنوبی جهان را دور بزند. عرض جغرافیایی مسیر او فوقالعاده متغیر بود، ولی وی به این نتیجه رسید که اگر قارهای در جنوب وجود داشته باشد، حتماً یخزده است و در حوزۀ جنوب عرض ۶۰ درجۀ جنوبی قرار دارد. کشف جزیرۀ جورجیای جنوبی توسط کوک موجب شد که تعداد زیادی از شکارچیان فُک و نهنگ در دهههای بعد به جنوب اقیانوس اطلس بروند. آنان احتمالاً اولین کسانی بودند که به مناطق مجاور شبهجزیرۀ جنوبگان رسیدند، ولی این نکته را بهصورت رازی سربسته مخفی نگه داشتند. بلینگزهاوزن، کاوشگر روس، بار دیگر از سمت جنوب، از ۱۸۱۹ تا ۱۸۲۱، زمین را دور زد و در مسیری که پیمود مناطقی را شناسایی کرد که کوک از آنها عبور نکرده بود. او سکوی یخی جنوبگان را دید، جزایر پتر اول و الگزاندر را بر روی نقشه بازشناخت، و اطلاعات کاملتری دربارۀ جزایر شتلند جنوبی و سندویچ جنوبی ثبت کرد. اما نتوانست تودۀ اصلی قارۀ جنوبگان را تشخیص دهد. آبوهوای بیثبات اقیانوس جنوبی بههیچوجه مناسب کاوشگری با کشتیهای بادبانی نبود و بلینگزهاوزن گرفتار بادهایی شد که شرایط جوی را نامناسب کردند و درنتیجه قاره از دیدرس او پنهان ماند. درنتیجه، اولین مشاهدۀ رسمی و ثبتشدۀ سرزمین اصلی قارۀ جنوبگان از جانب ادوارد برنسفیلد، تاجر بریتانیایی (۱۷۹۵ـ۱۸۵۱)، در ۱۸۲۰ اعلام شد. کمی بعد و در همان سال، ناتانیل براون پامر (۱۷۹۹ـ۱۸۷۷)، عضو گروهی از شکارچیان امریکایی فُک، نیز ادعای مشابهی کرد. او مناطق جنوبی شبهجزیرۀ جنوبگان را کشف کرد. جیمز وِدِل، شکارچی فک، در ۱۸۲۳ در کنار شبهجزیرۀ جنوبگان به کشتیرانی پرداخت و وارد دریای ودل شد. سفرهای اکتشافی متعددی در سطح ملی از دهۀ ۱۸۳۰ شروع شدند. هیئت اعزامی فرانسوی (۱۸۳۷ـ۱۸۴۰)، به رهبری ژول دومون دورویل، اولین هیئتی بود که از مسیر اقیانوس آرام به جنوبگان نزدیک شد و ترادلی را، که به یاد همسر دورویل نامگذاری شده بود، کشف کرد. سفر اکتشافی امریکا (۱۸۳۸ـ۱۸۴۲) را پنج کشتی به فرماندهی چارلز ویلکس (۱۷۹۸ـ۱۸۷۷) انجام دادند. سفرهای اکتشافی بعدی نشان دادند که نقشههای امریکایی چندان دقیق نیستند، اما سرزمین ویلکس در همین سفر کشف و نقشهبرداری شد. سفر اکتشافی بریتانیا (۱۸۳۹ـ۱۸۴۳) به رهبری جیمز کلارک راس صورت پذیرفت. راس کاوشگر قطبی مجربی بود و بارها به مناطق قطب شمال سفر کرده بود. او کوه هایی را که به نام کشتیهایش نامیده شدهاند (اربوس و ترور) و نیز پهنۀ وسیع سکوی یخی راس را کشف کرد. سفر بعدی سفر اکتشافی اسکاتلند، در دهۀ ۱۸۹۰، به رهبری کی آ لارسن بود که در سمت شرقی شبهجزیرۀ جنوبگان دریانوردی کرد و نقشهبرداری آن را بهنحو کامل انجام داد. سفر اکتشافی بلژیک (۱۸۹۷ـ۱۸۹۹)، به رهبری آدرین دو ژرلاش دو گومری (۱۸۶۶ـ۱۹۳۴)، ناحیه بلژیکا در سمت غربی شبهجزیرۀ جنوبگان را مساحی کرد، ولی در تودههای یخ دریای بلینگزهاوزن به دام افتاد. روئال آمونسن یکی از خدمۀ کشتی بلژیکا بود. سرنشینان این کشتی، بهطرزی ناخواسته، اولین افرادی بودند که زمستان را در جنوب دایرۀ قطبی جنوبی سر کردند. اولین اقامت زمستانی برنامهریزیشده در هنگام سفر هیئت اعزامی سادرن کراس بریتانیا (۱۸۹۸ـ۱۹۰۰)، به رهبری کارستن بارکگروینک نروژی (۱۸۶۴ـ۱۹۳۴) صورت گرفت. پنج هیئت مهم دولتی، در اوایل قرن ۲۰، برای سفر اکتشافی اعزام شدند: هیئت اعزامی آلمانی (۱۹۰۱ـ۱۹۰۳) به رهبری پروفسور اریش فون دروگالسکی (۱۸۶۵ـ۱۹۴۹)؛ هیئت سوئدی اعزامی به قطب جنوب (۱۹۰۱ـ۱۹۰۴) به رهبری اوتو نوردنشولد (۱۸۶۹ـ۱۹۲۸)؛ هیئت ملی اسکاتلندی اعزامی به جنوبگان (۱۹۰۲ـ۱۹۰۴) به رهبری ویلیام س بروس؛ هیئت فرانسوی اعزامی به جنوبگان (۱۹۰۳ـ۱۹۰۵) به رهبری ژان شارکو؛ و سفر اکتشافی با کشتی دیسکاوری به رهبری رابرت اف اسکات (۱۹۰۱ـ۱۹۰۴). اسکات رهبر اولین گروههایی بود که فواصلی قابل ملاحظه را به داخل جنوبگان پیمودند. ارنست شکلتون، از اعضای گروه اسکات، بعدها رهبری هیئت اعزامی جنوبگان بریتانیا (۱۹۰۷ـ۱۹۰۹) را برعهده گرفت و یخچال بیردمور را کشف کرد؛ یخچالی که از طریق آن میتوان از سکوی یخ راس به ارتفاعات فلات پیرامون قطب جنوب رسید. شکلتون توانست با سورتمه به ۱۶۰کیلومتری قطب جنوب برسد. گروهی دیگر نیز در همان زمان برای اولینبار توانستند به قطب مغناطیسی جنوب برسند. کشف یخچال بیردمور توسط شکلتون راه رسیدن به قطب جنوب را هموار کرد و دو سفر اکتشافی برای رسیدن به این افتخار بلافاصله شروع شد. افراد گروه تِرا نوا، به رهبری رابرت اسکات، در اوایل ۱۹۱۱ با هدف ادامۀ مسیر شکلتون بهسوی قطب، به سکوی یخ راس رسیدند. هدف هیئت اعزامی نروژی، به رهبری روئال آموندسن، پیمودن مسیری کوتاهتر، ولی ناشناخته بود. آموندسن در ۹ اکتبر ۱۹۱۱، از پایگاه خود حرکت کرد. او پیشتر، در مسیری طولانی بهسوی قطب، انبارهای آذوقه و تجهیزات ساخته بود و، پس از سفری نسبتاً بیخطر، در ۱۴ دسامبر همراه با پنج عضو گروهش به قطب رسید. گروه اسکات در اول نوامبر حرکت کرد و در قطب با شرایط جوّی دشواری مواجه شد. گروه نهایی، که آن نیز پنجنفره بود، در ۱۷ ژانویۀ ۱۹۱۲، به قطب رسید و با پرچم آموندسن مواجه شد. اما شرایط بازگشت بسیار دشوار و هولناک بود اسکات و همراهانش کشته شدند.
همکاریهای بینالمللی. سال ژئوفیزیکی بینالمللی (IGY) که از ۱۹۵۷ تا ۱۹۵۸ برگزار شد، نقطۀ عطفی در تفاهم بینالمللی و شناخت جنوبگان بود. در آن سال ۶۶ کشور جهان با صرف هزینهای برابر ۷۵میلیون دلار، که تا آن زمان پرهزینهترین طرح علمی محسوب میشد، در این همایش شرکت کردند. کشورهای آرژانتین، استرالیا، بلژیک، شیلی، فرانسه، ژاپن، نیوزیلند، نروژ، افریقای جنوبی، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا و امریکا که هر کدام بهنحوی در مسائل جنوبگان درگیر بودند، به گفتوگو نشستند و پیمان جنوبگان را در ۱۹۵۹ امضا و از ۱۹۶۱ اجرا کردند. پیمان مزبور، که محدودۀ جنوبیتر از ۶۰ درجۀ عرض جنوبی را شامل میشود، صراحتاً اعلام میدارد که: «بهنفع همۀ انسانهاست که همچون گذشته، اقدامات خود را در جنوبگان به فعالیتهای صلحآمیز منحصر کنند و از منازعات سیاسی و نظامی در منطقۀ مزبور بپرهیزند. از ایجاد و احداث پایگاههای نظامی، آزمایش سلاحهای هستهای، و دفن مواد رادیواکتیو خودداری کنند و ممنوعیت ادعاهای ارضی را رسمیت بخشند.