پرنده

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(تغییرمسیر از Bird)

پَرَنده (bird)
جانوری دارای ستون مهره، از ردۀ پرندگان[۱]، بزرگ‌ترین گروه مهره‌داران[۲] خشکی، و دارای مشخصاتی از قبیل خون‌گرمی، داشتن پر، بال، تنفس با شش، و تخم‌گذاری ماده‌ها. پرندگان دو پایند. پاها معمولاً برای نشستن سازش یافته‌اند و هرگز بیشتر از چهار انگشت ندارند. بینایی و شنوایی پرندگان به‌خوبی رشد کرده است، اما حس بویایی‌شان معمولاً ضعیف است. هیچ‌یک از گونه‌های پرندگان دندان ندارند. بیشتر پرندگان پرواز می‌کنند، اما برخی گروه‌ها، نظیر شترمرغ[۳]، قادر به پرواز نیستند و بعضی دیگر از پرندگان نیز پرواز نمی‌کنند. بسیاری از پرندگان با صدا با هم ارتباط برقرار می‌کنند. تقریباً نیمی از همۀ گونه‌های شناخته‌شدۀ پرندگان آوازه‌خوان‌اند. در بیشتر گونه‌ها، نرها به‌ویژه رنگ‌هایی روشن دارند و با نمایش‌های مشاهده‌پذیر[۴] ارتباط برقرار می‌کنند. پرندگان الگوی رفتار غریزی[۵] بسیار پیشرفته‌ای دارند. حدود ۸۵۰۰ گونه پرنده یافت شده است. طبق لیست قرمز[۶] گونه‌های در معرض خطر، که اتحادیۀ حفاظت جهانی[۷] در ۱۹۹۶ منتشر کرده‌است، یازده درصد از گونه‌های پرندگان در معرض خطر انقراض‌اند.

ساختار بال. بال شامل استخوان‌های معمول اندام حرکتی جلویی[۸] یعنی استخوان بازو[۹]، زند زیرین[۱۰]، زند زبرین[۱۱]، مچ[۱۲]، کف، و انگشتان[۱۳] است. انگشت اول شست[۱۴] است که به آن چند پر، موسوم به بال بدلی[۱۵]، متصل شده‌است. انگشت دوم نشانه[۱۶] است که پرهای بزرگی دارد. این پرها معمولاً ده عددند و پرهای اولیه نامیده می‌شوند. پرهای اولیه با پرهای ثانویه‌ای که به زند زیرین وصل‌اند، پرهای بزرگ بال را تشکیل می‌دهند که به شاهپرها[۱۷] معروف‌اند و برای پرواز به‌کار می‌آیند.

کالبدشناسی. (کالبدشناسي[۱۸]) جناغ[۱۹] یا استخوان سینۀ پرندگان متأثر از قدرت پرواز آن‌هاست؛ پرندگانی که قادر به پروازند دارای تیغۀ بیرون‌زده‌ای از جناغ‌اند که پایه‌ای برای اتصال عضلات سینه‌ای بزرگ است که بال‌ها را حرکت می‌دهند. در پرندگانی که پرواز نمی‌کنند، تیغه‌ای وجود ندارد یا تیغه به میزان بسیار تحلیل رفته است. ستون مهره در ناحیه دم به صفحه‌ای پهن ختم می‌شود که دنبالچه[۲۰] نام دارد و نگاهدارندۀ پرهای جهت‌دهندۀ دمی[۲۱] است. پاها از استخوان ران[۲۲]، درشت‌نی[۲۳]، نازک‌نی[۲۴]، و استخوان‌های پنجۀ پا تشکیل شده‌اند. پاها معمولاً چهار انگشت و در بسیاری موارد فقط سه انگشت دارند. در پرندگان شناگر، پاها به‌خوبی به عقب برگشته‌اند.

غدۀ دنبالچه‌ای. غدۀ دنبالچه‌اي[۲۵] نوعي غدۀ چربي است که در دنبالچۀ پرندگان وجود دارد و پرندگان برای آراستن پرهایشان از آن استفاده می‌کنند، زیرا در پوستشان غدد چربی ندارند. چشم‌ها دارای پلک‌های بالایی و پایینی و یک پلک سوم نیمه‌شفاف‌اند که پرنده در صورت تمایل می‌تواند روی چشمش را بپوشاند. سیستم رگ‌های خونی[۲۶] شامل خون گرم است که معمولاً در حرارتی بالاتر از پستانداران[۲۷]، حدود ۴۱ درجۀ سلسیوس، نگه‌داشته می‌شود. بنابراین مرگ براثر سرما به‌‌ندرت رخ می‌دهد، مگر آن ‌که پرنده گرسنه یا بیمار باشد. کمان آئورتی[۲۸] در طرف راست پرنده قرار گرفته است، در حالی‌که در پستانداران در طرف چپ است. قلب پرنده شامل نیمه‌های چپ و راست، و دارای چهار حفره است. شش‌ها کوچک‌اند و تا کیسه‌های هوایی[۲۹] امتداد می‌یابند. کیسه‌های هوای شش‌ها به تعدادی کیسه‌های هوادار در استخوان‌ها وصل می‌شوند. بزرگ‌ترین اندازۀ کیسه‌های هوادار در پرندگانی دیده می‌شود که از قدرت پرواز بالایی برخوردارند، اما این کیسه‌ها در پرندگان جوان، کوچک، آبزی[۳۰]، و خشکی‌زی[۳۱] چندان توسعه‌یافته نیستند. کیسه‌های هوادار کارآیی دستگاه تنفسی[۳۲] را افزایش داده و وزن استخوان‌ها را کاهش می‌دهد. شش‌ها نیز کارآیی بیشتری نسبت به شش پستانداران دارند، هوا در سیستمی از لوله‌های مویین ظریف می‌چرخد و تبادلات گازی مستمر را امکان‌پذیر می‌سازد. در‌حالی‌که در پستانداران هوا در کیسه‌های هوایی ته‌بسته متوقف می‌شود. اندام تولید صدا حنجره[۳۳] نیست، اما معمولاً تولید صدا در سیرنیکس (سوتک)[۳۴] صورت می‌گیرد که از ویژگی‌های خاص این رده است. سوتک در محل دو شاخه‌شدن نای (لولۀ تنفسی)[۳۵] پدید آمده و تنظیم صدا متأثر از حرکات عضلات آن مجاور است.

گوارش. گوارش[۳۶] در مری[۳۷]، معده[۳۸]، و روده[۳۹]، و با روشی شبیه پستان‌داران صورت می‌گیرد. زبان به تغذیه کمک می‌کند و غالباً یک چینه‌‌دان[۴۰] یا قسمت متسع‌شده‌ای در مری وجود دارد که غذا در آن ذخیره و نرم می‌شود. معده کوچک است و حجم کمی برای ذخیره دارد و معمولاً شامل پیش‌معده است که شیرۀ گوارشی[۴۱] ترشح می‌کند. سنگدان[۴۲] عضلانی و سفت پرنده نیز غذا را آسیاب می‌کند و در بعضی مواقع شن‌ریزه و سنگ‌های داخل سنگدان به هضم کمک می‌کنند. هضم در روده و رودۀ کور صورت می‌گیرد و سپس غذا کاملاً جذب می‌شود. روده به کلوآک[۴۳] ختم می‌شود که ادرار و مدفوع را دفع می‌کند.

لانه‌سازی (لانه‌سازي[۴۴]و تخم‌‌گذاری. معمولاً تخم‌ها در لانه پرورده می‌شوند و زمانی‌که جوجه‌ها از تخم‌ها بیرون می‌آیند، والدین یک دوره مراقبت از آن‌ها را به‌ عهده دارند. جمع‌آوری مواد لانه، ساختن لانه، و روی تخم خوابیدن ممکن است به‌‌وسیلۀ نر، ماده یا هردو صورت گیرد. کوکو[۴۵] لانه نمی‌سازد و جوجه‌های خود را بزرگ نمی‌کند، بلکه تخم‌هایش را در لانۀ پرندۀ دیگری می‌گذارد و دایه‌ها را به‌حال خود می‌گذارد که از آن‌ها مواظبت کنند.

تفریخ (از تخم درآمدن). دقیقاً قبل از تفریخ[۴۶]، سر جوجه غشای تخم را پاره کرده و از هوای درون اتاقک هوا، واقع بین این غشا و پوستۀ تخم، تنفس می‌کند. جوجه‌های همزاد ممکن است صدای تق‌تق ایجاد کنند که سبب ایجاد ارتباط بین آن‌ها و سایر جوجه‌های در‌حال تفریخ می‌شود، بنابراین، ممکن است تفریخ هم‌زمان اتفاق بیفتد. این امر اغلب در پرندگانی دیده می‌شود که جوجه‌ها روی زمین از تخم خارج می‌شوند و معمولاً جوجه‌ها لانه را بلافاصله بعد از خارج‌شدن از تخم ترک می‌کنند. این امر با عدم استقرار طولانی در یک محل مانع از یافتن لانه به‌دست شکارچی می‌شوند. بلدرچین ماده در مدتی بیشتر از دو هفته تخم‌گذاری می‌کند، با‌این‌حال همۀ جوجه‌ها با هم از تخم خارج می‌شوند. برای بیرون‌آمدن از تخم، جوجه باید به پوسته فشار وارد آورد. با آن که منقار جوجه هنوز نرم است، ولی بالای آن یک دندان منقار یا دندان تخم دارد که خارکی کوچک و معمولاً روی نوک منقار است و با آن پوسته را فشار می‌دهد. ماهیچه‌ای خاص در پشت گردن جوجه وجود دارد که قدرت بسیاری به جوجه می‌دهد تا به پوسته ضربه بزند. همچنین، ممکن است جوجه با پاهایش به پوسته لگد بزند. علم مطالعۀ پرندگان به پرنده‌شناسی[۴۷] موسوم است.

اقدامات حفاظتی. در بیشتر کشورها، اکنون از پرندگان رسماً محافظت می‌شود. محافظت از پرندگانی که مانع گسترش حشرات مضر، حلزون‌ها، حلزون‌های بی‌صدف، موش‌ها و موش‌های آبی و بدین‌ترتیب، برای کشاورزی مفیدند در اولویت است.

رفتار قلمرو (رفتار قلمرو[۴۸]). در هر گونه، نرها ممکن است از ناحیه یا قلمروشان در مقابل نر رقیب دفاع کنند. اندازۀ قلمرو در گونه‌های گوناگون متفاوت است. غاز دریایی شمالی[۴۹] پرندۀ دریایی پلیکان‌مانندی است که به‌صورت کلنی‌های فشرده در پرتگاه‌های جزایر صخره‌ای لانه می‌سازد و ممکن است از ناحیه‌ای محصور دفاع کند که فقط به وسعت منطقه‌ای باشد که یک ماده در آن‌جا می‌نشیند و با منقارش آن‌جا را علامت‌گذاری می‌کند، در حالی‌که سینه‌سرخ از قلمروی به وسعت نیم هکتار دفاع می‌کند. هنگامی‌که یک پرندۀ آوازه‌خوان قلمرو خود را انتخاب کرد، آواز می‌خواند تا برای دست‌یافتن به دو منظور جلوه‌گری کند: اعلام حضور در برابر رقیب دارندۀ قلمرو، و جلب ماده. آواز باید برای ماده مشخص کند که خواننده یک نر دارندۀ قلمروی از گونه صحیح و در شرایط تولیدمثلی است و بنابراین، به‌مثابۀ مکانیسم جداسازی[۵۰] گونه‌ها مهم است. گونه‌های نزدیک‌به‌هم در برخی زیستگاه‌ها هم‌پوشانی دارند. مثلاً چکاوک اروپایی و سسک پا سفید اغلب آشکارا آواز‌های ویژۀ متفاوتی دارند. آواز باید به اندازۀ کافی کلیشه‌ای باشد تا سایر اعضای گونه آن را تشخیص دهند، اما تنوع نیز در این محدوده مشاهده می‌شود. اعضای گونۀ نوعی سهره (سهرۀ جنگلی) ممکن است چندین آواز متفاوت داشته باشند و همۀ آن‌ها را آوازهای این نوع سهره می‌دانند. شاید تفاوت این آوازها در تعداد نُت‌های آواز یا در نوع و طرز قرار‌گرفتن این نت‌ها باشد. در گونه‌هایی که آواز نمی‌خوانند، ممکن است نمایش‌های مشاهده‌پذیر مشابه آواز عمل کنند. گونه‌های متفاوت پرندگانی که در یک منطقه زندگی می‌کنند، معمولاً احتیاجات غذایی متفاوت، عادت لانه‌سازی متفاوت، و آواز و رفتار جفت‌یابی خاص دارند که هم مانع از تولید‌مثل میان آن‌ها است، و هم رقابت بین گونه‌ای را کاهش می‌دهد.

 


  1. Aves
  2. vertebrates
  3. Ostriches
  4. visual display
  5. Instinctive behaviour
  6. red list
  7. World Conservation Union
  8. forelimb
  9. Humerus
  10. Radius
  11. Ulna
  12. Carpus
  13. Digits
  14. Thumb
  15. bastard wing
  16. Index
  17. Remiges
  18. anatomy
  19. Sternum
  20. Pygostyle
  21. steering tailfeathers
  22. femur
  23. Tibia
  24. Fibula
  25. Uropygial gland
  26. vascular system
  27. mammals
  28. aortic arch
  29. air sacs
  30. aquatic
  31. terrestrial
  32. respiratory system
  33. Larynx
  34. Syrinx
  35. (Trachea (Windpipe
  36. digestion
  37. Sophagus
  38. stomach
  39. intestine
  40. Crop
  41. digestive juices
  42. Gizzard
  43. Cloaca
  44. nesting
  45. Cuckoo
  46. hatching
  47. ornithology
  48. territorial behaviour
  49. Gannet
  50. isolating mechanism