شارلمانی
شارْلمانْیْ (۷۴۲ـ۸۱۴م) (Charlemagne)
(یا: شارل کبیر) پادشاه فرانک[۱]ها از ۷۶۸م و امپراتور امپراتوری مقدس روم[۲] (۸۰۰ـ۸۱۴). از آن رو که وارث پپن کوتاه[۳] بود و هم بهسبب فتوحات گستردهی خودش، توانست که ساکس[۴]ها را بعد از ۳۰ سال جنگ، تحت سلطۀ خود درآورد و بخش اعظم اروپای غربی را متحد کرد. پپن کاخبان[۵] نوستری در دوران مروونژیان[۶] بود، و در ۷۵۴م.، پاپ استفان دوم[۷] (۷۵۷م) تاج بر سر او نهاد و پسرانش، کارل[۸] (شارلمانی) و کارلومان[۹]، در سلطنت شریک بودند. پس از مرگ پپن در ۷۶۸م، شارلمانی بخش شمالی مملکت فرانکها را به ارث برد و با مرگ کارلومان در ۷۷۱م قلمرو او را نیز به تملک خویش درآورد. با درخواست کمک از جانب پاپ برای مقابله با لومبارد[۱۰]ها، در نخستین نبرد ساکسها شرکت کرد، از آلپ گذشت، پاویا[۱۱] را گرفت و به «شاه لومباردها» ملقب شد. دوران سلطنتش عمدتاً صرف آرامسازی و مسیحیکردن اقوام ساکس شد. از ۷۹۲م بر بخش شمالی ساکس و در ۸۰۴م بر کل آن منطقه استیلا یافت. در ۷۷۷م امیر ساراگوسا[۱۲] برای مقابله با امیر کوردووا (قرطبه)[۱۳] دست به دامان او شد. شارلمانی در ۷۷۸م از پیرنه[۱۴] گذشت و به اِبرو[۱۵] رسید، اما مجبور به بازگشت از ساراگوسا شد. در رونسوال[۱۶] جنگوگریزی رخ داد که طی آن باسکها[۱۷] با کمین بر سر راه رولاند[۱۸]، والی سرحد برِتون[۱۹]، و دیگر اشراف فرانک آنان را کشتند؛ که بعداً در منظومۀ رولان[۲۰] از او تجلیل شد. در ۸۰۱م ناحیۀ بین پیرنه و لیوورگات[۲۱] سرحد اسپانیا[۲۲] اعلام شد. دوکنشین مستقل باواریا در ۷۸۸م به این مملکت منضم شد و آوار[۲۳]ها از ۷۹۱ تا ۷۹۶م رفتهرفته مغلوب شدند. آخرین نبرد شارلمانی در ۸۱۰م و علیۀ حملۀ دانمارکیها به مرز شمالی قلمروش بود. برتری پادشاه فرانکها در اروپا در اعطای عنوان امپراتوری به او نمود یافت، چنانکه پاپ لئوی سوم[۲۴] در مراسم عشای ربانی کریسمس ۸۰۰م تاج امپراتوری بر سر شارلمانی نهاد. او در ۲۸ ژانویۀ ۸۱۴م در آخن[۲۵] درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. دیری نپایید که افسانههای قهرمانانه و قصههای سلحشوری دربارۀ او نگاشتند که نمونۀ آن آثار حماسی آریوستو[۲۶]، بویاردو[۲۷] و تاسّو[۲۸] است. شارلمانی با بیزانس[۲۹] (بیزنطه)، بغداد، مرشا[۳۰]، نورتامبریا[۳۱] و دیگر نقاط روابط سیاسی داشت. در دوران سلطنتش نخستین هیئتهای مشورتی تشکیل شد، قوانین فرانکها بازبینی و قوانینی نیز برای سایر اقوام تدوین شد. دیگر تحولات آن دوران ضرب سکههای جدید، اصلاح اوزان و مقادیر و بهبود وضعیت راهها بود. شارلمانی، که به الهیات نیز علاقه وافر داشت، اوضاع کلیساها را در قلمرو خود سامان داد، شمار مبلغان دینی را افزایش داد و وضعیت صومعهها را بهبود بخشید. دعوت شارلمانی از آلکویین[۳۲]، عالم اهل نورتامبریا، برای خدمت در دربار (۷۸۱م) سرآغاز عصر رنسانس کارولنژی[۳۳] در عرصۀ معرفتاندوزی است. او جمعی از دانشمندان را گرد خود جمع کرد و، هرچند هرگز خود خواندن نیاموخت، فرمان داد تا ساگا[۳۴]های (داستانهای بلند نروژی و ایسلندی در قرون وسطا) قهرمانی کهن گردآوری و دستورزبان فرانکی نیز تدوین شود؛ و نیز آموزش تعالیم دینی به زبانهای محلی را رواج بخشید.
- ↑ Frank
- ↑ Holy Roman Empire
- ↑ Pepin the Short
- ↑ Saxony
- ↑ mayor of the palace
- ↑ Merovingian Neustria
- ↑ Pope Stephen II
- ↑ Carl
- ↑ Carloman
- ↑ Lombard
- ↑ Pavia
- ↑ Zaragoza
- ↑ Córdoba
- ↑ Pyrenees
- ↑ Ebro
- ↑ Roncesvalle
- ↑ Basques
- ↑ Roland
- ↑ Breton March
- ↑ Chanson de Roland
- ↑ Llobregat
- ↑ Spanish March
- ↑ Avar
- ↑ Pope Leo III
- ↑ Aachen
- ↑ Ariosto
- ↑ Boiardo
- ↑ Tasso
- ↑ Byzantium
- ↑ Mercia
- ↑ Northumbria
- ↑ Alcuin
- ↑ Carolingian Renaissance
- ↑ saga