داروین، چارلز (۱۸۰۹ـ۱۸۸۲)
دارْوین، چارلز (۱۸۰۹ـ۱۸۸۲)(Darwin, Charles)
چارلز داروین Charles Darwin | |
---|---|
زادروز |
۱۸۰۹م |
درگذشت | ۱۸۸۲م |
ملیت | انگلیسی |
تحصیلات و محل تحصیل | پزشکی در ادینبورگ و الهیات در کیمبریج |
شغل و تخصص اصلی | طبیعی دان |
آثار | منشا گونه ها از راه انتخاب طبیعی یا حفظ نژادهای مطلوب در تنازع بقا (۱۸۹۵) |
گروه مقاله | زمین شناسی، زیست شناسی |
خویشاوندان سرشناس | اراسموس داروین (پدربزرگ)، جورج داروین (پسر) |
طبیعیدان انگلیسی. نظریۀ جدید تکامل[۱] را توسعه داد و همزمان با آلفرد راسل والاس[۲]، اصول انتخاب طبیعی[۳] را پیشنهاد کرد. در مقام طبیعیدان با کشتی بیگل[۴] از ۱۸۳۱ تا ۱۸۳۶ در امریکای جنوبی و جزایر گالاپاگوس[۵] به سفر تحقیقاتی پرداخت که حاصل آن انتشار کتاب منشأ گونهها از راه انتخاب طبیعی یا حفظ نژادهای مطلوب در تنازع بقا[۶] (۱۸۹۵) بود. این کتاب فرآیند تکامل را از طریق اصول انتخاب طبیعی توصیف کرد و بهسبب عدم توافق با تفاسیر ظاهری سِفر پیدایش[۷] از کتاب مقدس مناقشههای بسیاری برانگیخت. نظریۀ انتخاب طبیعی[۸] داروین به ایجاد گوناگونی در افراد یک جمعیت از طریق تولید مثل جنسی میپردازد. افرادی که دارای گوناگونی ساختار وراثتیاند، در مقایسه با سایر افراد سازش بهتری با محیط پیدا میکنند و احتمال بقا و زادآوری آنها بیشتر است. درنتیجه، خصوصیات مطلوب را به زادههای خود نیز منتقل میکنند. ساختار وراثتی نسل بعدی نسبت به نسل قبلی متفاوت خواهد بود و این امر زمینهساز تکامل است. داروین از پرداختن به مسئلۀ تکامل انسان اجتناب کرد و فقط در پایان کتاب منشأ گونهها خاطرنشان کرد که «پرتو بیشتری بر خاستگاه و تاریخ انسان تابیده خواهد شد». هنگام انتشار منشأ انسان و انتخاب در رابطه با جنس[۹] (۱۸۷۱)، داروین استدلال کرد که انسان نیز مثل سایر جانداران تکامل یافته است. او درپی بحث و جدل دربارۀ نظریهاش برنیامد، ولی بهزودی نظریاتش مورد توجه عموم قرار گرفت. بهزودی رسانههای عمومی مقالههایی در باب «حلقۀ مفقوده[۱۰]» بین انسان و میمون منتشر کردند. بنا به دیدگاه داروین، مادهها یا نرهایی که جفتگیری را برمیگزینند، شکلی از انتخاب طبیعی را دنبال میکنند که منجر به تکامل میشود. تا همین اواخر زیستشناسان از این بخش نظریۀ داروین حمایت چندانی نمیکردند، ولی امروزه این نظریه پیروانی دارد. داروین در منشأ گونهها نظریههای پیشین دربارۀ تکامل، ازجمله مانند نظریۀ طبیعیدان فرانسوی، ژان لامارک[۱۱]، را رد کرد. او خود نقش کمی در این بحث و جدلها داشت، ولی کتابش با نام منشأ انسان (۱۸۷۱) به مباحثی در الهیات دامن زد که دانشمند انگلیسی، تامس هاکسلی[۱۲]، و جانورشناس آلمانی، ارنست هِکِل[۱۳]، آنها را رهبری میکردند. تحقیقات داروین نقطۀ عطف بسیاری از علوم، ازجمله انسانشناسی زیستی[۱۴] و دیرینشناسی[۱۵]، بود. پیش از سفر بیگل، داروین نیز مانند دیگران اعتقادی به جهشپذیری[۱۶] گونهها نداشت. او در امریکای جنوبی بقایای سنگوارۀ پستاندار غولپيکر تنبل[۱۷] و سایر جانورانی را مشاهده کرد که منقرض شدهاند. همچنین، در جزایر گالاپاگوس کلنیای از فینچها[۱۸] یافت و توانست آنها را حداقل به چهارده گونۀ مشابه تقسیم کند. هیچیک از این گونهها در سرزمین اصلی یافت نمیشدند. برای داروین روشن بود که یک نوع از آنها باید از امریکای جنوبی تا جزایر مذکور سفری طولانی کرده باشد و سپس، به انواع متعدد دیگر تکامل یافته باشد، اما چگونگی این رویداد را درنمییافت. دو سال پس از بازگشت از این سفر، اثر مالتوس[۱۹] با نام رسالهای در باب اصول جمعیت[۲۰] را خواند. مالتوس در این رساله پیشنهاد کرده بود که جمعیت انسان سریعتر از آن رشد میکند که بتوان غذای کافی برایش فراهم کرد و لازم است از طریق جنگ یا بلای طبیعی از رشد جمعیت کاسته شود. داروین پی برد که اصلی مشابه ممکن است برای جمعیتهای حیوانی نیز صادق باشد. داروین در موارد متعدد دیگر، ازجمله سازوکارهای لقاح[۲۱] در گیاهان، ردهبندی کشتیچسبها[۲۲]، و تشکل صخرههای مرجانی[۲۳]، به کشفیاتی دست یافت. او برای نخستینبار بین صخرههای مرجانی و جزایر آتشفشانی رابطهای پیشنهاد کرد. دیدگاههای او به صورت نظریۀ اولیهای در شکلگیری جزیرۀ مرجانی حلقوی[۲۴] همچنان مقبول است. داروین هرگز ندانست چه چیز موجب پدیدآمدن خصوصیات سودمند جدید در جانوران و گیاهان میشود، زیرا از وراثت و جهش چیزی نمیدانست. عجیب آنکه تحقیق کلیدی دربارۀ وراثت را دانشمند اتریشی، گرگور مندل[۲۵]، در زمان حیات داروین صورت داده و نتایج آن را در ۱۸۶۵ منتشر کرده بود. به تحقیقات مندل تا ۱۹۰۰ توجهی نشد. داروینگرایی نو (نئوداروینیسم)[۲۶] نظریۀ امروزی تکامل است که ترکیبی از نظریۀ داروین و نظریۀ وراثت، مبتنی بر تحقیقات مندل، است. منشأ گونهها همچنین مخالف نظریههای پیشین در زمینۀ تکامل، مانند نظریههای طبیعیدان فرانسوی، ژان باپتیست لامارک[۲۷]، بود. بنا به دیدگاه لامارک، ساختارهایی که در طول زندگی جاندار تغییر مییابند، در زادههای آن نیز دیده میشوند. لامارک ازجمله اعتقاد داشت که زرافه برای رسیدن به برگهای درختان گردن خویش را میکشد و درنتیجه، زادههایی با گردن درازتر پدید میآیند. به عکس، از دید داروین، زرافهها متفاوتاند و برخی گردنهای درازتری دارند. در صورت تغییر شرایط آب و هوایی و کاهش غذا، زرافههایی که خصوصیت گردن دراز را به ارث بردهاند باقی میمانند و بیش از زرافههای دارای گردن کوتاه تولید مثل میکنند. داروین در شروزبری[۲۸] زاده شد و نوۀ اراسموس داروین[۲۹] بود. در ادینبورگ[۳۰] پزشکی و در کیمبریج الهیات خواند. نخستین کتابش یادداشتهای پژوهشهای زمینشناسی و تاریخ طبیعی کشورهای گوناگون در مسافرت با کشتی بیگل[۳۱] (۱۸۳۹) بود. تا ۱۸۴۶، کلیات نظراتش را طی رسالهای گسترش داد، ولی هشت سال، که طی آن به مطالعۀ کشتیچسبها پرداخت، این نظریه را رها کرده بود. در ۱۸۵۸، گزارش علمی اِی آر والاس[۳۲] را دریافت کرد که در واقع صورت دیگری از نظریۀ تکاملی او بود. این امر سبب شد که به نشر نظریهاش اقدام کند.
- ↑ evolution
- ↑ Alfred Russel Wallace
- ↑ Natural Selection
- ↑ Beagle
- ↑ Galapagos
- ↑ sloth
- ↑ Genesis
- ↑ theory of natural selection
- ↑ The Descent of Man and Selection in Relation to Sex
- ↑ missing link
- ↑ Jean Lamarck
- ↑ Thomas Huxley
- ↑ Ernst Haeckel
- ↑ physical anthrology
- ↑ palaeontology
- ↑ mutability
- ↑ sloth
- ↑ finches
- ↑ Malthus
- ↑ An Essay on the Principle of Population
- ↑ fertilization
- ↑ barnacles
- ↑ coral reefs
- ↑ atoll
- ↑ Gregor Mendel
- ↑ Neo-Darwinism
- ↑ Jean Baptiste Lamarck
- ↑ Shrewsbury
- ↑ Erasmus Darwin
- ↑ Edinburgh
- ↑ Journal of Researches into the Geology and Natural History of the Various Countries Visited by HMS Beagle
- ↑ A R Wallace