نشانگان خستگی مزمن
نِشانِگان خستگی مُزمِن (chronic fatigue syndrome)
(یا: انسفالومیلیت میالژیک[۱]، نشانگان خستگی پساویروسی[۲]) وضعیت ناتوانکنندۀ شایعی با گسترۀ وسیعی از علایم، و ماندگار در دورهای حداقل ششماهه. ازجمله شامل خستگی مفرط، درد عضلانی، ضعف، افسردگی، اختلال تعادل و هماهنگی حرکات[۳]، دردهای مفصلی، و ناراحتی معده است. این حالت معمولاً درپی بیماریی شبهآنفلوانزا پدید میآید و تشخیص آن معمولاً با ردکردن سایر بیماریهایی صورت میگیرد که همین علایم را ایجاد میکنند. علت بیماری ناشناخته است، ولی عقیده بر این است که مجموعهای از عوامل ویروسی، اجتماعی، و روانشناختی علت آن بهشمار میروند. فرضیههای مبتنیبر یک عامل خاص، مثل ویروس اپشتاین ـ بار[۴]، عمدتاً رد شدهاند. بیماری درمان قطعی ندارد، اما با گذشت زمان از شدت علایم آن کاسته میشود. در صورت وجود افسردگی، باید آن را درمان کرد. تحقیقات جدید نشان دادهاند درمانشناختی[۵] روش مفیدی برای درمان این بیماران است. پزشکان انگلیسی تا اکتبر ۱۹۹۶، نشانگان خستگی مزمن را بیماری واقعی نمیدانستند، تا آنکه در ۱۹۹۶، تعداد مبتلایان به این بیماری در انگلستان ۱میلیون نفر برآورد شد. بعدها، اصطلاح نشانگان خستگی مزمن جانشین اصطلاح انسفالومیلیت میالژیک شد، زیرا بیماران انسفالومیلیت[۶] (التهاب مغز و نخاع) ندارند و درد عضلانی (میالژی)[۷] نیز در درصد کمی از بیماران دیده میشود. تصور میشد بیمار کلیشهای نشانگان خستگی مزمن، زنی میانسال از طبقۀ متوسط است، اما این نظریه نیز تأیید نشد. نشانگان خستگی مزمن پدیدهای جدید نیست و موارد ابتلا به آن بیش از ۵۰ سال است که از سراسر جهان گزارش میشود.