صد سال تنهایی
صد سال تنهایی (Cine anos de soledad)
رمانی از گابریل گارسیا مارکز، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در ۱۹۶۷. داستان در سرزمینی خیالی به نام ماکوندو سپری میشود که میتوان آن را نماد امریکای لاتین دانست. نسلهایی از آدمها، هریک با عاداتی غریب و اساساً امریکای لاتینی، در پوششی از جادو و سرهنگبازی ظهور میکنند، مغلوب شرایط طبیعی جنگلی که آنها را فروبلعیده میشوند، و سرانجام بازبرمیخیزند و بر طبیعت حکم میرانند و خشونت خود را نه فقط بر طبیعت، بلکه حتی بر خویش روا میدارند. مارکز از بیان هیچ چیز باورنکردنیای درنمیگذرد، اما چنان در باورپذیرکردن استاد است که حتی پرواز آدمها (پرواز اورسولا آمارانتا) نیز در متن داستان باورپذیر میشود. این رمان را پس از دون کیشوت بزرگترین دستاورد ادبی زبان اسپانیایی میشمرند. با اینکه شجرۀ بلندبالای نامها در حین خواندن گاه خواننده را به اشتباه میاندازد که مثلاً این کدام آئورلیانو بوئندیاست، نام آئورلیانو بوئندیا هرگز از یاد خواننده نمیرود. همهچیز در اغراقی از نوع امریکای لاتینی روایت میشود تا این سفر پیدایش امریکای لاتینی ازقضا واقعیترین روایت دربارۀ هستی نیمکرۀ جنوبی زمین باشد. صد سال تنهایی مارکز را بر قلۀ ادبیات جهان نشاند. ترجمۀ آن به همۀ زبانها و نوشتهشدن آثاری فراوان دربارۀ این رمان غریب نشان از شکوه تکرارنشدنی آن دارد. ماریو بارگاس یوسا، دیگر نویسندۀ بزرگ همنسل گارسیا مارکز، تکنگاری حجیمی دربابِ صد سال تنهایی نوشته است که ازجملۀ مهمترین تفسیرها دربارۀ آن بهشمار میرود.